۱۴۰۱ فروردین ۱۳, شنبه

سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» (۵۱)

 Siyavash Kasraei.jpg

 

تحلیلی

از

شین میم شین

 

آرش کمانگیر

(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)

 

۲

پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد

به آهنگی دگر، گفتار دیگر کرد:

«درود، ای واپسین صبح، ای سحر بدرود

که با آرش تو را این، آخرین دیدار خواهد بود

 

·    درست به همین دلایل است که آرش قبل از همه عناصر طبیعی، سحر را مورد خطاب قرار می دهد، بدان درود می فرستد و با آن وداع می گوید.

 

۳

به صبح راستین سوگند

به پنهان آفتاب مهربار پاک بین سوگند

 

·    سیاوش اکنون صراحت روشن تری را وارد شعر خویش می سازد و دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک سحر و آفتاب بسط و تعمیم می دهد و ضمنا از نقش تعیین کننده محتوا (آفتاب) پرده برمی دارد.

 

·    سوگند آرش اما برای تأکید مؤکد بر چیست؟

 

۴

که آرش جان خود در تیر خواهد کرد

پس آنگه بی درنگی خواهدش افکند

 

·    سوگند آرش به نیت تأکید بر این حقیقت امر است که او نه تیری عادی و معمولی، بلکه تیری حاوی جان حویش شلیک خواهد کرد:

·    تیری که دیالک تیک ماده و روح است.

·    تیری که دیالک تیک آهن و جان است.

 

۵

·    دیالک تیک ماده و روح عالی ترین دیالک تیک هستی است.

·    مسئله اساسی فلسفه بر پاسخ به نقش تعیین کننده ی قطب معینی از این دیالک تیک مبتنی است:

·    مرزبندی میان جهان بینی ماتریالیستی و ایدئالیستی بسته به پاسخ به این مسئله اساسی فلسفه صورت می گیرد:

 

الف

·    اگر کسی در دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور)، نقش تعیین کننده را از آن ماده (وجود) بداند، جهان بینی ماتریالیستی را نمایندگی می کند.

 

ب

·    اگر کسی در دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور)، نقش تعیین کننده را از آن روح (شعور) بداند، جهان بینی ایدئالیستی را نمایندگی می کند. 

 

 

۶

زمین می داند این را، آسمان ها نیز

که تن بی عیب و جان پاک است

 

·    اکنون این سؤال مطرح می شود که چرا آرش در آخرین لحظات حیات به تندرستی و جاندرستی خویش اشاره می کند؟

 

·    پاسخ به این پرسش در رسم و روالی است که قبل از اعدام هر محکوم به مرگی در جوامع دموکراتیک (و نه در جوامع فاشیستی و فوندامنتالیستی) پزشکی به معاینه سلامتی جسمی و روحی و روانی محکوم می پردازد.

 

·    چون اعدام بیمار جسمی، روحی و روانی ممنوع است. 

 

·    منظور آرش نیز این است که جامعه، سالم ترین عضو خود به لحاظ جسمی، روحی و روانی را برای پرتاب تیری از جان برگزیده است.

·    آرش پیر و بیمار و فرتوت و دیوانه و روان پریش و حواس پرت نیست.

 

·    آرش در نهایت سلامتی جسمی، روحی و روانی است، ولی برای دفاع از استقلال و آزادی توده به پرتاب تیری از جان داوطلب شده است.

 

·    اینکه هنوز چیزی نیست.

·    مسئله این است که چرا آرش و نه یکی دیگر از میلیون ها جوان سلامت و سالم به لحاظ جسمی، روحی و روانی این مأموریت خطیر را به دوش می کشد؟

 

۷

نه نیرنگی به کار من، نه افسونی

نه ترسی در سرم، نه در دلم باک است.

 

·    پاسخ به پرسش بالا را سیاوش بلافاصله می دهد:

·    آرش نه تنها به لحاظ جسمی، روحی و روانی سالم و بی نقص و بی عیب است، بلکه انسانی از طراز صبح پاک و زلال است:

·    آرش تجسم مادی صداقت و صفا، پاکی و پارسائی، تهور و شهامت و بی باکی است.

 

·    آرش قهرمان به تمام معنی است:

·    دری است که توده (به مثابه مظهر مطلق خیر و پاکی و پارسائی، به مثابه خدای خاک) به سالیان سال، در صدف سینه خویش پرورده است. 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر