گنادی زیوگانف
(۱۹۴۴)
میم حجری
گنادی زیوگانف
ژرفش بحران جهانی و اوضاع پیرامون اوکراین بهمعنی مرحله نوینی در تاریخ ماست.
غرب
به رهبری ایالات متحده آمریکا
چالشهای سخت و بیرحمانهای را برای روسیه چندملیتی بهوجود آورده است.
از همین اولین جمله زیوگانف
می توان هم به فلاکت تئوریکی استالینیسم پی برد و هم به سمتگیری ضد مارکسیستی ـ ضد لنینیستی آن.
صدر اعظم حزب کم و نیست روسیه
فرق تعیین کننده ای با جلال آل احمد و روح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای ندارد.
او خیال می کند که جامعه بشری به شرق و غرب و شمال و جنوب تقسیم بندی شده است.
در این جمله اول زیوگانف
دوئالیسم فئودالی شرق و غرب
به شکل دوئالیسم شیطان بزرگ و شیاطین کوچک و روسیه بسط و تعمیم می یابد.
سؤال این است که آیا زیوگانف از مفهوم لنینی امپریالیسم خبر ندارد
و
یا
عمدا
برای فضلفروشی
دست به رویزیون (تجدید نظر) می زند و به عوض مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی امپریالیسم، از مفهوم امپریالیستی ـ فئودالیستی غرب بهره برمی گیرد؟
ضمنا
مگر
روسیه
جزو غرب کذایی نیست؟
نکند روسیه اولیگارشیستی، بسان جمکران فوندامنتالیستی
نه شرقی ـ نه غربی
است؟
۲
غرب
به رهبری ایالات متحده آمریکا
مترجم این مطلب زیوگانف هم بسان خود او، استالینیستی بیسواد و مفهوم ـ فقیر است.
ویرایش:
امپریالیسم به سرکردگی امریکا
توطئه های بی رحمانه ای را بر ضد روسیه چندملیتی تدارک دیده است.
جالب تر و سؤال انگیزتر
بهره گیری زیوگانف از مفهوم «روسیه چند ملیتی» است.
راستی چرا زیوگانف به تبعیت و تقلید از پوتین،
به خس و خاشاک بند تنبانی از قبیل ترکیب «چندملیتی» روسیه چنگ می زند؟
زیوگانف
با
برجسته کردن مفهوم بند تنبانی چند ملیتی
از
اشاره و اذعان به ماهیت طبقاتی ـ فرماسیونی ـ اقتصادی روسیه
خود داری می ورزد و عملا دست به عوام فریبی می زند.
راستی
ماهیت طبقاتی ـ فرماسیونی ـ اقتصادی روسیه
چیست؟
بلبشوی نظری شرم انگیزی در این زمینه رواج پیدا کرده است.
گروهی
روسیه
را
به
عنوان کشوری امپریالیستی
جا می زنند،
گروهی
به
عنوان جامعه ای بورژوایی ـ ملی ضد امپریالیستی
گروهی
به
عنوان قطب جدیدی در مقابل امپریالیسم
و
گروهی
به
عنوان قطب دوم و یا سوم در جهان کنونی:
امریکا ـ چین ـ روسیه
بدین توهم و ترفند و طریق
بشریت
با
جهان سه قطبی (؟)
سر و کار پیدا می کند
و
به
طویله
شباهت کسب می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر