پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل ششم
سیاست مائوئیستی جامعه
تحت فشار نقش تاریخی عینی طبقه کارگر
۴۹
· بخشی از طبقه کارگر چین، قرار است که برای مانی پولاسیون سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه خود در راستای آماج های اساسی مائوئیسم مورد سوء استفاده قرار گیرد.
۵۰
· این تاکتیک در کنگره ۱۰ مائوئیستی حزب ـ قبل از همه در شعار «تحکیم دیکتاتوری پرولتاریا» ـ انعکاس می یابد.
۵۱
· مائوئیست ها بدین طریق می کوشند تا به حزب خود رنگ پرولتری غلیظی ببخشند و آن را به مثابه «پیشاهنگ پرولتاریا» جا بزنند.
۵۲
· با زدن برچسب «پیشاهنگ پرولتاریا» به حزب مائوئیستی در هیئت تغییر یافته حزب، این تصور احیا می شود که سازمان حزبی گویا سازمان بی واسطه طبقه کارگر است.
۵۳
· در مطابقت با آن، سازمان های حزبی را در کارخانجات ظاهرا به لحاظ تعداد اعضا، وسعت می بخشند و بزرگتر می سازند.
۵۴
· کارگران (زن و مرد) در صورتی به عنوان اعضای حزب پذیرفته می شوند که با معیارهای ایده ئولوژی مائوئیستی سازگار باشند.
۵۵
· رهبری کنونی چین (۱۹۷۵) در رابطه با مسائل فوق الذکر دچار سلسله ای مشکلات بزرگ می گردد:
الف
· در حین «انقلاب فرهنگی» فونکسیونرهای کارخانجات، نمایندگان پرسونل فنی ـ مهندسی و ضمنا بخش بزرگی از کارگران معمولی و کارگران فنی مورد حمله قرار می گیرند و مورد سرکوب غیرقانونی قرار می گیرند.
ب
· گروه مائو در تلاش های کنونی به نیت تشکیل وحدت میان مولدیت و شعور مائوئیستی در کارگران چین، در نتیجه دانش تجربی کارگران از «انقلاب فرهنگی»، با بی اعتمادی آنان، تن زدن آنان از قبول مسئولیت و هراس آنان از سرکوب غیرقانونی دیگر، مواجه می شوند.
· (رمین ریبائو، ۱. ۷ . ۱۹۷۲)
۵۶
· پدیده های ناخشنودی که در حال حاضر در طبقه کارگر چین وجود دارند، در وهله اول، چه بسا، از دانش تجربی بیواسطه آنها و از دانش تجربی مکسوبه آنها در مقاطع معینی از واقعیت جامعتی نشئت می گیرند و کمتر، از شناخت پیوندهای سیاسی بزرگتر.
· (مراجعه کنید به الف لارین، «مسائل طبقه کارگر چین»، مسکو، ۱۹۷۲، بخش سوم، ص ۳۲)
۵۷
· در ایام اخیر، رهبری چین تشکیل «پلیس خلقی» را تحمیل می کند.
۵۸
· کانون فعالیت «پلیس خلقی»، شهرهای بزرگ است.
۵۹
· رهبری چین می خواهد که طبقه کارگر، «نیروی اصلی» «پلیس خلقی» باشد.
۶۰
· به همان میزان که تحت رهبری ارتش، در کارخانجات واحدهای «پلیس خلقی» تشکیل می یابند، به همان میزان هم حضور کادرهای نظامی در کارخانجات، کاهش می یابد.
۶۱
· این ظاهرا در رابطه با این مسئله هم است که کنترل نظامی مستقیم کارخانجات با دکترین مولدیت کاری مرتبط با آن و آمادگی به کار با راندمان بهتر، ناسازگار بوده است و حتی مانعی در راه آن بوده است.
۶۲
· در زمینه تشکیل «پلیس خلقی» باید به دو جنبه زیر توجه داشت:
الف
۱
· تشکیل «پلیس خلقی» از سویی بیانگر تلاش برای مانی پولاسیون بخشی از طبقه کارگر چین و استفاده از آن بر ضد طبقه خویش بوده است.
۲
· تشکیل «پلیس خلقی» بیانگر تشدید (تغلیظ) همه تلاش ها و تشبثات برای اتصال قوی تر طبقه کارگر چین به دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی بوده است.
ب
· هدف از تشکیل «پلیس خلقی» از سوی دیگر، تشدید فشار سیاسی برای تشدید کنترل سیاسی طبقه کارگر و برای تقویت تلاش در جهت «منضبط سازی» و مرعوب سازی این طبقه بوده است.
۶۳
· با تشکیل «پلیس خلقی» عناصر معینی از سیاست «جهش بزرگ به پیش» مجددا به خدمت گرفته می شوند.
· در «جهش بزرگ به پیش» هم با شعار «منضبط سازی» نظامی کار به تشکیل «پلیس خلقی» اقدام شده بود.
۶۴
· مائوتسه تونگ خودش در ان زمان می گوید:
· «سازمان واحدهای پلیس خلقی خوب است و باید حتما گسترش یابد.
· سازمان واحدهای پلیس خلقی در آن واحد، هم سازمانی نظامی است، هم سازمانی کارگری است، هم سازمانی تربیتی است و هم سازمانی ورزشی است.»
· (سخنرانی مائو در اواخر سپتامبر ۱۹۵۸، رینمین ریبائو. ۱. ۱۰. ۱۹۵۸)
۶۵
· گروه مائو بدین طریق، تشدید تضاد میان بی حقوقی سیاسی عام طبقه کارگر چین و اهمیت جامعتی و قبل از همه، اهمیت اقتصادی روز افزون آن را منعکس می کند.
۶۶
· گروه مائو به دو طریق زیر به تشدید تضاد میان بی حقوقی سیاسی عام طبقه کارگر چین و اهمیت جامعتی و قبل از همه، اهمیت اقتصادی روز افزون آن واکنش نشان می دهد:
الف
· با تشدید عوام فریبی اجتماعی
ب
· با اجبار (فشار) سیاسی
۶۷
· این جنبه ای از مبارزه «بر ضد کنفوسیوس و لین بیائو» است که ضمنا در کارخانجات با شعار عوامفریبانه زیر صورت می گیرد:
· «طبقه کارگر ارتش اصلی انتقاد از کنفوسیوس است.»
· (رینمین ریبائو. ۲۸. ۱. ۱۹۷۴)
۶۸
کنفوسیوس
(۵۵۱ ق. م. ـ ۴۷۹ ق. م.)
حکیم، تئوریسن و آموزگار چین باستان
· این بیانگر دشواری های ایده ئولوژیکی بوده است.
· دشواری های ایده ئولوژیکی ئی که رهبری مائوئیستی به هنگام مبارزه بر ضد کنفوسیوس در کارخانجات، با عدم تفاهم عظیم طبقه کارگر چین مواجه بوده است.
· ظاهرا کارگران چینی از مبارزه بر ضد کونفسیوس که ۲۵۰۰ سال قبل مرده است، سر در نمی آوردند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر