۱۴۰۱ فروردین ۴, پنجشنبه

درنگی در خرافه پروتو امپریالیسم روسیه (۳)

  

تحلیلی

از

 میم حجری

 

مطابق مقاله فرالوف

در روسیه 

۱

تراکم تولید، انحصارات و بانکها

۲

 صدور سرمایه بشکل سرمایه گذاری در خارج

۳

 صدور سرمایه بصورت نیروی کار

۴

 صادرات سوخت هیدروکربنی بمثابه منبع سودهای انحصاری- سوداگرانه

۵

 انگلی و فاسد

۶

 تقسیم جهان

 که 

شاخص های شناخت امپریالیسم می باشد، 

موجودند. 

 

اگر کسی نظری سرسری به اثر لنین بیندازد، 

به

 درجه صداقت و امانت علمی فرالوف و پیروانش

پی می برد.

 

حریفان خیلی خیلی کمونیست با داس و چکش بر پرچم خیلی خیلی سرخ خویش

محرفان بی شرم اند و بس.

 

اولا

شاخص های لنینی امپریالیسم

حتی از دید سیوگانف استالینیست در مطلبی راجع به گلوبالیزاسیون

از قرار دیگری اند.

 

ثانیا

این شاخص های فرالوف و شرکاء

چه بسا بی معنی اند.

یعنی اصلا شاخص نیستند.

انگلی و فاسد

به عنوان مثال.

 

هدف حضرات از این تحریف تعریف لنینی امپریالیسم

تحریف ماهیت اولیگارشیستی روسیه

و

امپریالیستی جا زدن آن است.

در

رسانه های امپریالیستی

هم

پوتینیسم

جریانی امپریالیستی

جا زده می شود.

 

البته

رسانه های امپریالیستی 

هم

تعریفی تحت اللفظی و بندتنبانی از امپریالیسم دارند.

منظورشان از امپریالیسم روسیه

گسترش طلبی آن

است

و

نه

فاز واپسین توسعه کاپیتالیسم.

ما برای تمرین تفکر مفهومی و افشای تحریف فرالوف و شرکاء

تعریف لیننی امپریالیسم

را

مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم:

 

۱

  عنوان اثر لنین 

عبارت است

از

«امپریالیسم، به مثابه عالی ترین مرحله سرمایه داری»

 

امپریالیسم

و

یا

کاپیتالیسم (سرمایه داری) انحصاری و انحصاری - دولتی

از دید لنین

یکی از مراحل رشد کاپیتالیسم است.

یعنی

در نتیجه رشد قانونمند سرمایه داری مبتنی بر رقابت آزاد

سرمایه داری انحصاری و بعد سرمایه داری انحصاری ـ دولتی 

تشکیل می یابد.

 

سیر سرمایه داری مبتنی بر رقابت آزاد به سوی سرمایه داری انحصاری

را

حتی

 کلاسیک های مارکسیسم

(مارکس و انگلس)

پیش بینی کرده اند.

 

روندی را می توان پیش بینی کرد که قانونمند باشد.

مثل رشد نوزاد و تشکیل کودک

رشد کودک و بلوغ

و الی اخر.

 

تفاوت امپریالیسم با اولیگارشیسم 

و

تفاوت فئودالیسم با فوندامنتالیسم اسلامی

این است که امپریالیسم و فئودالیسم

نتایج رشد فرماسیون اقتصادی سرمایه داری و برده داری اند.

یعنی

مترقی اند.

سیوگانف 

هم

در نوشته اش تحت عنوان «گلوبالیزاسیون، بن بست و یا راه نجات؟»

به این نکته اشاره کرده است.


در حالیکه اولیگارشیسم و فوندامنتالیسم

نتایج تجزیه و تلاشی و تخریب و زوال اند.

یعنی

ارتجاعی تر از امپریالیسم و فئودالیسم اند.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر