پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۲۱۹
· تشکیل حزب مائوئیستی پس از صدور «رهنمود» زیر مائو شروع می شود:
· «دور ریختن زباله ها و خون تازه در صفوف ما.»
۲۲۰
· اعضای حزب مائوئیستی توسط «کمیته های انقلاب» تحت کنترل ارتش انتخاب می شوند.
۲۲۱
· شرط لازم برای عضویت در حزب مائوئیستی، «وفاداری سه گانه» زیر بوده است:
الف
· «وفاداری نسبت به رئيس مائو»
ب
· « وفاداری نسبت به ایده های مائوتسه تونگ»
پ
· « وفاداری نسبت به خط مشی سیاسی رئیس مائو»
۲۲۲
· به سبب وجود تنش ها و تضادهای لاینقطع و اختلاف نظرات در رهبری مائوئیستی حزب و بی ثباتی کورس سیاسی، تشکیل حزب مائوئیستی زمانگیر و پیچیده بود.
۲۲۳
· حزب مائوئیستی در خدمت شووینیسم ابرقدرتگرایی و مبارزه بر ضد جنبش کمونیستی جهانی قرار دارد.
۲۲۴
· حزب مائوئیستی، ارگان گروه مائو برای کنترل سیاسی ـ ایده ئولوژیکی خلق چین است.
۲۲۵
· حزب مائوئیستی، ابزار رهبری کنونی چین بر ضد رسالت تاریخی طبقه کارگر چین است.
۲۲۶
· حزب مائوئیستی، به نیات زیر مورد استفاده قرار می گیرد:
الف
· به مثابه وسیله ای تا با تبلیغ «ایده های مائوتسه تونگ» و با عوامفریبی ملی و اجتماعی غلیظ، ایزوله سازی طبقه کارگر چین از جهان بینی اش و از جنبش کارگری بین المللی امکان پذیر گردد.
ب
· به مثابه وسیله ای برای اشاعه زهر آنتی سویه تیستی (ضد شورویگرایی) در بین کارگران چین.
۲۲۷
· حزب مائوئیستی، ابزار مبارزه نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ بر ضد سوسیالیسم در داخل و در خارج بوده است.
۲۲۸
· حزب مائوئیستی، با توجه به آماجگزاری سیاسی اش و اثر گذاری و مبنای ایده ئولوژیکی اش در تضاد اصولی با حزب مارکسیستی ـ لنینیستی طبقه کارگر قرار دارد.
۲۲۹
· هدف و آماج گروه مائو از تشکیل «کمیته های انقلاب»، تشکیل و تحکیم دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود بود.
۲۳۰
· در این رابطه بوده که موضع تاکتیکی گروه مائو نسبت به طبقه کارگر چین تغییر یافته است.
۲۳۱
· موضع تاکتیکی گروه مائو از هجوم ناگهانی بر منافع طبقه کارگر به تلاشی در جهت بلعیدن («از آن خود کردن») این طبقه تبدیل می شود تا طبقه کارگر را به مثابه ابزار سیاسی و قبل از همه به مثابه ابزار اقتصادی برای تحکیم قدرت خویش مورد سوء استفاده قرار دهند.
۲۳۲
· در ماه مارس ۱۹۶۷، چوئن لای از «کارگران صنعتی» به مثابه «نیروی رهبری» نام می برد.
۲۳۳
· در تابستان سال ۱۹۶۸ مائوئیست ها به تبلیغ دامنه دار «رهنمود» زیر مائوتسه تونگ شروع می کنند:
· «طبقه کارگر باید همه چیز را رهبری کند.»
۲۳۴
· این حقیقت امر از اجباری پرده برمی دارد که دال بر اهمیت جامعتی عینی طبقه کارگر در زمینه تأثیرش بر سیاست مائوئیستی بوده است.
۲۳۵
· در این رابطه باید یادآور شد که مائوتسه تونگ حتی قبل از تشکیل جمهوری خلق چین، علیرغم رابطه منفی اش با طبقه کارگر، در جاهای مختلفی به ارزیابی مثبت طبقه کارگر می پردازد و حتی از رهبری طبقه کارگر در انقلاب سخن می گوید.
· (مراجعه کنید به «انقلاب چین و حزب کمونیست.»
۲۳۶
· این موضع تاکتیکی گروه مائو مبتنی بر عوامل زیر بوده است:
الف
· مبتنی بر رابطه پراگماتیکی مائوئیست ها با تزها و اصول بوده است.
ب
· مبتنی بر مانور تاکتیکی مائوئیست ها در مقابل جنبش کمونیستی بین المللی بوده است
پ
· مبتنی بر فشاری بوده است که از جهان بینی علمی مارکسیسم ـ لنینیسم وارد می آمده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر