۱۴۰۰ دی ۱۵, چهارشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۴۳)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم

با

 رسالت تاریخی طبقه کارگر

مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 

با

سیاست خارجی آنها.   

 

۱

·    سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلقی» در سال ۱۹۵۸، نشانه شروع حمله مستقیم و آشکار   مائوئیست ها بر مواضع اجتماعی و سیاسی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین بوده اند.   

 

۲

·      طبقه کارگر چین  تا سال ۱۹۵۷ در راه تبدیل شدن به طبقه رهبر جامعه بود.

·    این روند از سال ۱۹۵۸ قطع می شود.

 

۳

·     نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ به جامه عمل پوشاندن به سمتگیری خود شروع می کنند.

·    آماج آنان به گور سپردن نتایج حاصله تا آن زمان بود.

 

۴

·    با سیاست معروف به «جهش بزرگ به پیش»، برای اولین بار سمتگیری مائوئیستی در جهت تقسیم تصنعی اقتصاد ملی به دو بخش زیر آشکار می گردد: 

 

الف

·    بخش اول اقتصاد ملی به بخشی اطلاق می شود که قبل از همه، در برگیرنده  کارخانجات مدرن بزرگ است.

 

ب

·     بخش دوم آن به عرصه ای متشکل از صنایع کوچک اطلاق می شود که خودکفا بوده اند و وسایل و لوازم کار آن از وسایل فنی پریمیتیو (بدوی، عقب مانده، عهد بوقی) تشکیل می یافته و توده ای از نیروهای کار با درجه تخصص نازل و یا بدون تخصص در آن عرصه مشغول کار بوده اند.

 

۵

·     مائوتسه تونگ  در ماه اوت سال ۱۹۵۸ در تینتسین اعلام می کند:

·    «صنایع محلی باید بکوشند که سیستم صنعتی مستقلی تشکیل دهند.

·    بسیاری از استان ها نیز اگر شرایط لازم فراهم باشند، باید سیستم های نسبتا مستقلی تشکیل دهند.

·    (رینمین ریبائو، ۱۶ اوت ۱۹۵۸)  

 

    (رینمین ریبائو،

 «روزنامه خلق»، ارگان حزب کمونیست چین با تیراژ ۲.۵ میلیون نسخه در روز. 

مترجم)

 

۶

·    میان ایندو بخش اقتصاد، به لحاظ شرایط کار و شرایط زندگی دره عمیقی وجود داشته است.   

 

۷

·    در این تقسیم بندی تصنعی اقتصاد ملی به دو بخش، هم صرفنظر حضرات از توسعه یکپارچه مبتنی بر پلان (برنامه) اقتصاد و هم علاوه بر آن، صرفنظر از مجموعه حیات جامعتی  انعکاس می یافت.

 

۸

·    سیاست تشکیل زورکی کارخانجات صنعتی کوچک، سبب می شود که در مدت زمان کوتاهی توده های عظیمی از سکنه روستاها وارد صنعت شوند.

·    در نتیجه آن، تعداد کارگران تولیدی از ۹ میلیون نفر در سال ۱۹۵۷ به ۲۵.۶ میلیون نفر در سال ۱۹۵۸ می رسد. 

·    تعداد کل کارگران و کارمندان در این مدت کوتاه از ۲۵.۵ میلیون نفر به ۴۵.۳ میلیون نفر افزایش می یابد.

·    (ففر، شوبه، شولتسه، «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۶۷) 

 

۹

·    در پیوند با آن، تغییرات مهمی در ساختار درونی طبقه کارگر چین پدید می آید.

 

۱۰

·    اینجا، نه رشد ارگانیکی طبقه کارگر مطرح بوده و نه تداوم ارگانیکی سر برکشیدن آن از کل جمعیت کشور.

 

۱۱

·    اینجا سیاستی در بین بوده که عمدا و آگاهانه، به اختلاط طبقه کارگر با عناصر غیر پرولتری پرداخته است.

 

۱۲

·    بدین طریق، روند رشد ارگانیکی طبقه کارگر چین قطع می شود و این طبقه در معرض سیل اجتماعی و ایده ئولوژیکی نیرومندی از نیروهای غیر پرولتری و بویژه دهقانی قرار می گیرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر