کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۳۵)

 

هانی شافت

رزمنده آنتی فاشیست شهید از هلند

 

میم حجری

 

۶۳۵
دلم یک کلبه می خواهد
درون جنگل پاییز
به دور از رنگ آدم ها،
من و آواز توکاها
من و یک رود
من و یک کلبه ی پر دود
من و چای و  کتاب حافظ و خیام
به دور از ننگ، به دور از نام،
چه غوغایی، چه بلوایی،
بسان برگ
که از شاخه جدا گردد
درون من پر از شورش، پر از فریاد
درون جنگل پاییز
دلم یک کلبه می خواهد
 سجاد صفرى

چنین آرزویی
امروزه
حرف مفتی بیش نیست.
خلایق به گوشی و مخلفات بدتر از هروئین و حشیش و تریاک معتاد شده اند.
ای بسا کسا که در توالت هم گوشی در دست دارند
چه رسد به محل کار و زندگی.
رئیسه جمهور چاق و چله لتلند
را
به خاطر اعتیاد به بازی با کامپیوتر آش و لاش و لاشه کردند

 

۶۳۶

اگر هیملر و هیتلر و خونخواران نازی انسان به وسعت دنیا باشند
لاجوردی جلاد و و خلخالی خونخوار و حاج قاسم سلیمان هم می توانند باشد
 

۶۳۷

فاطمه

را

هم هم مثل زینب حاج قاسم سلیمان

میلیونر خواهند کرد و به کانادا خواهند فرستاد

 

۶۳۸

عدم آثار فرهنگی کپک زده بهتر از وجودشان است.
 چون از دلایل ل گنده گوزی جمکرانیان

یکی کم می شود.
 

۶۳۹
یکی از همکلاسیهام تا با ما صحبت میکرد میپرسید بچه کدوم محله اید
حالا انگار اهواز چقدر بزرگه که بالاشهر و پایین شهر داشته باشه
حریفه

خلایق
دنبال معاییری (معیارهایی) برای تعیین هویت و تفاوت می گردند.
چون معاییر علمی و تعیین کننده را نمی شناسند و یا به رسمیت نمی شناسند
دنبال معاییر بند تنبانی می گردند:
تعلقات قومی و زبانی:
ترک و فارس و کرد و لر و بلوچ
محل سکونت:
شهری و دهاتی
شغل و پست و مقام پدر و مادر
اصل و نسب
خویشاوندی ...
 

۶۴۰
ظواهر امور که تعیین کننده نیستند.
حالا چه فرقی دارد که رنگ پوست کسی و قد و قامت و وزن و ... او چه باشد.
تعیین کننده شعور و شخصیت افراد است.
خر اگر ماهرو هم باشد

نهایتا
خر خواهد بود و نه آدم.
 

۶۴۱
یعنی چه؟
شما کیستید که سلطنت وی اولایت و یا امارت بخواهید و یا نخواهید؟
جامعه جمکران
جامعه ای طبقاتی است و هر طبقه اجتماعی منافعی دارد و نماینده دارد.
 اصلا شما چی می خواهید؟
 

۶۴۲
زن، به دنبال هویت مخلوق خود، هویت خود را از دست داد!
رحیم


زنان


هزاران سال


سالار جامعه بوده اند


و


آن دوره را ماتریارشی (ننه سالاری)


نامیده اند


هزاران سال آزگار



اعضای جامعه به نام مادران شان نامیده شده اند

:

حسن


پسر حوریه


احمد


پسر سکینه


زنان


هرگز بی هویت نبوده اند


بلکه هویت تعیین کننده بوده اند.


تحقیر و تخریب زنان


با


تقسیم جامعه به برده و ارباب


شروع شده است.


با لغو جامعه طبقاتی هم از بین خواهد رفت


من
آن روز ام آرزو ست.


حتی
اگر زنده نباشم.



 

۶۴۳
این عکس عامیانه و عوامفریبانه است و اعتبار علمی ندارد.
ما هزارسال قبل برای اجنه تحلیلش کرده ایم.
کمانیست ها در خوابند.

 

۶۴۴
ديدار وزير امورخارجه جمهوری اسلامی با وزیر خارجه طالبان

در صدد اقناع همدیگر به حقانیت تسنن و یا تشیع بوده اند.
نتیجه همعندیشی شان این شد
که
حقوق بشر مال خر است
 

۶۴۵
زمستان فصل یکرنگی
به تمام ادمهای یکرنگ
مبارک باد
حریفه

حریفه همان کسی است که همسن مادر مرحومش است و از صداقت، رک گویی و انتقاد علمی و انقلابی بیزار است
و
کسب و کارش خردستیزی و خرپروری است.
منظور حریفه از یکرنگی
تعارفات فئودالی و خرده بورژوایی خرپسند است.

۶۴۶
برو در محله تان کلاس اکابری پیدا کن

تا حرف همنوعت را بتوانی حداقل بخوانی.
 فهمش پیشکش نوابغ جمکران.
این جمله از کیست؟
بدبخت کسی که به تئوری کم بها می دهد.
چرا به نظرتان حرف دقیق و درستی نیست؟
 

۶۴۷
چون دور عارض تو برانداخت رسم عقل
ترسم که عشق در سر سعدی جنون شود

هاله رخسار تو
خانه عقلم را خراب کرد
هراسم از ان است که عشقت به جنونم کشد.
سطر سطر آثار و اشعار سعدی
سرشته به دیالک تیک است:
اینجا
دیالک تیک عقل و عشق (غریزه):
عقل تحت فشار عشق
ذوب و زایل میشود و عاشق به مجنون استحاله می یابد.

۶۴۸
سعدی
جز دیده هیچ دوست ندیدم که سعی کرد
 تا زعفران چهره من لاله گون شود

هیچ دوستی مثل چشم
 رنگ زرد
مرا سرخ نکرد.

شیوایی این بیت شعر

گزینش کلمات دال دار است:

دوست

دیده.

۶۴۹
 دیوار دل به سنگ تعنت خراب گشت
 رخت سرای عقل به یغما کنون شود

 از تحمل سنگ محنت

دیوار دلم درهم شکست

و

خانه عقلم

اکنون به تاراج می رود.
این دو بیت غزل مملو از دیالک تیک است
سعدی در این بیت غزل

دیالک تیک غریزه و عقل

را

به شکل دیالک تیک دیوار دل و خانه عقل بسط و تعمیم می دهد.

۶۵۰
دلیلش این است

که
هم قرآن کریم و هم دیوان حافظ
ضد عقلی و عوامفریبانانه اند.
در نیتجه

فالگیر و استخاره کننده
خر می شود و خرشاد می شود.
 

۶۵۱
سعدی
 ساکن نمی‌شود نفسی آب چشم من
سیماب طرفه نبود اگر بی سکون شود
 دم درکش از ملامتم ای دوست زینهار
 کاین درد عاشقی به ملامت فزون شود

 اشک امانم نمی دهد
دلیل ارجمندی سیماب سیالیت آن است.
سرزنشم نکن.
سرزنش عاشق به تشدید درد عشق منجر می شود.
 دلیل این قضیه در بیت اول غزل ذکر شده است:
عشق

برای سعدی

غیرقابل توضیح عقلی است.

 

۶۵۲
سعدی
 یار آن حریف نیست که از در درآیدم
عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
 فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست
 ور کوه محنتم به مثل بیستون شود

معنی تحت اللفظی:
یار کسی نیست که به سراغ من آید
عشق هم حدیثی نیست که فراموش شود
مثل فرهادم و لب شیرین را میخواهم
حتی اگر رنجم به اندازه کوه بیستون شود
 

۶۵۳
انسان ویکتوریایی در جستجوی عشق بود بی اینکه در دام سکس بیفتد ،
انسان امروزی در جستجوی سکس است بی اینکه در دام عشق بیفتد.
رولو می
عشق و اراده
پ.ن : دوره ویکتوریا : دوران سلطنت ملکه ویکتوریا از سال 1837 تا 1901

بدون عشق
سکس
نه
معنی دارد
و
نه
وجود.
مگر اینکه آدم خر باشد و پنیتراسیون (جفتگیری خرکی) را با سکس عوضی بگیرد.
 سکس
منفذ تخلیه فشار سماور روان است.
عشق
چاره ای جز سکس ندارد
و گرنه عاشق را به جنون می کشد.
یعنی

به
مازوخیسم منجر می شود.

۶۵۴
مرگ رخدادی در زندگی نیست:

ما زندگی نمی‌کنیم که مرگ را تجربه کنیم...

زندگی ما پایانی ندارد.

درست همانطور که میدان دید ما محدودیتی ندارد.
[ویتگنشتاین ۱۹۶۱]

امپریالیسم بدبخت

چنین علامه جاتی دارد

که

معنی عرعر خود را حتی نمی داند.

خری

که

ادعا می کند که «ما زندگی نمی کنیم»

همان خری است

که

یک ثانیه بعد

می عرد که

«زندگی ما پایانی ندارد.»

به کجای این طویله می توان آویخت پالان را؟

راستی میدان دید خر چه وسعتی دارد؟

 

۶۵۵
رشد توانایی
به تعویق انداختن لذت است
فروید


یعنی چه؟


چرا و به چه دلیل تجربی و منطقی و عقلی و علمی و فلسفی و فقهی؟


توانایی در چه زمینه ای؟


توانایی مادی و یا فکری و یا هنری؟


لذت چه ربطی به توانایی دارد؟


لذت چیست و به چه چیزی ربط دارد؟


 

۶۵۶
سرمایه کیسه پول نیست و رابطه اجتماعی ست.
کمان

چرا
سرمایه پول نیست
و

یا

پول
سرمایه نیست؟
کاپیتالیسم  چیست؟
چرا نجس است؟
مگر
فئودالیسم پاکیزه است؟

۶۵۷
قانون چیست و بی اعتنایی طبقه حاکمه به قوانین خود به چه معنی است؟
 

۶۵۸
کلمه چیست و چگونه تشکیل می یابد؟
تفاوت مفهوم با کلمه
 و اندیشه (حکم) با جمله چیست؟
 تفاوت تفکر مفهومی با واژه بازی چیست؟

ادامه دارد.