شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۰)
بخش هشتم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
میان دو بدخواه کوتاهدست
نه فرزانگی باشد، ایمن نشست
که گر هر دو باهم سگالند راز
شود دست کوتاه ایشان دراز
معنی تحت اللفظی:
با خیال راحت نشستن بین دو دشمن ضعیفتر از خویشتن
شرط فرزانگی
نیست.
چون
خطر آن می رود که متحد شوند
و
دست به دست درازی بزنند.
سعدی
در این دو بیت شعر،
وضع و حال جامعه طبقاتی ـ فئودالی را برملا می سازد، جامعه مبتنی بر دشمنی بی دلیل میان انسانواره ها را:
در دیالک تیک قاعده و استثناء، دشمنی قاعده است و دوستی استثناء.
حتی هشتصد سال بعد در این وضع تغییر چندانی رخ نخواهد داد.
هموطنان سعدی در تخریب مادی و فکری و اخلاقی و اعتبرای یکدیگر حد اعلای رضایت خاطر خود را خواهند یافت.
سعدی ایمن نشستن در میان دو بدخواه به تنهائی ناتوان را بر خلاف فرزانگی می داند.
در تئوری شناخت سعدی،
اصولا
پی بردن به باطن انسانها محال است
و
اکنون معلوم نیست که او چگونه می تواند به وجود دو بدخواه پی ببرد:
چه دانند مردم، که در جامه کیست
نویسنده داند، که در نامه چیست.
معنی تحت اللفظی:
به ماهیت مردم نمی توان پی برد
به همان سان
که
به
محتوای نامه
فقط نامه نویس واقف است.
اما چرا ایمن نشستن میان دو بدخواه برخلاف فرزانگی است ؟
دلیل سعدی این است که اگر آندو راز دل خود را با هم در میان بگذارند و به منافع مشترک خود واقف شوند،
با هم متحد خواهند شد و قادر به دست درازی خواهند بود.
هنوز نه کسی به منافع مشترک پی برده و نه متحد شده است.
همه ادعاهای سعدی بر فرض و گمان استوارند.
اما این امر مانع آن نمی شود که سعدی رهنمود خود را صادر نکند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر