شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۰)
بخش هفتم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
دو تن، پرور ای شاه کشور گشای
یکی اهل رزم و یکی اهل رأی
ز نام آوران گوی دولت برند
که دانا و شمشیرزن پرورند
هر آن کاو قلم را نورزید و تیغ
بر او گر بمیرد، مگو ای دریغ
قلمزن نکو دار و شمشیرزن
نه مطرب که مردی نیاید ز زن
نه مردی است دشمن در اسباب جنگ
تو مدهوش ساقی و آواز چنگ
بسا اهل دولت، به بازی نشست
که دولت برفتش، به بازی ز دست
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر