هانی شافت
رزمنده آنتی فاشیست شهید از هلند
میم حجری
۶۱۹
زمستان فصل یکرنگی
به تمام ادمهای یکرنگ
مبارک باد
مهوش
زمستان همانقدر یکرنگ است که آدم ها یکرنگند.
زنده باد رنگارنگی.
ننگ بر یکرنگی
۶۲۰
مارادونا
سواد نداشته است
وگر نه می دانست که روحانیت بانی اصلی نظامات برده داری و فئودالی بوده است.
اولین برده داران
آخوندها بوده اند.
الله
برده دار انتزاعی و آسمانی است.
الله
معبود (صاحب عبد) است.
معبود حتی اجنه و ملائکه است
۶۲۱
چپ جمکران
بیسوادترین چپ جهان است.
ما ۲۰ سال است که به ترجمه و تبلیغ تئوری از عالی ترین مراجع و منابع
کمر بسته ایم.
جز اجنه خواننده ای نداشته ایم
چپ و راست جمکران
فقط
فحش
در
کله و چنته دارد.
۶۲۲
باعث و بانی این اندیشه (توضیح مختصر) خود رحیم است.
اندیشه در روند هماندیشی تشکیل می یابد.
اگر رحیم مقایسه مغز با حافظه را مطرح نکرده بودند،
ما هم نمی اندیشیدیم و به این اندیشه نمی رسیدیم.
۶۲۳
مشکل همین نداشتن تجربە است، کە شما نوشتید.
من هم دقیقا منظورم همین بود، بگذارید تجربە محک بخورد بعد قضاوت کنید.
صادق کار
عجب.
تاریخ جامعه بشری عمر درازی دارد
و
قحط تجربه نیست
تا
از
شیلی
سیلی از تجربه به جماران جاری شود.
پراتیک
اگر مبتنی بر تئوری نباشد،
عمل
اگر
مبتنی و متکی بر اندیشه نباشد،
به
فاجعه
منجر می شود.
همانطور که در طویله جمکران
منجر شده است.
فرق مارکسیست
با
عوام الناس ساده لوح ظاهربین بی خبر از تعریف مفاهیم و فوت و فن تفکر مفهومی
همینجا ست.
عوام الناس
اجامر جمکران
را
روی کار می آورند
تا اعمال شان به محک تجربه خرکی شان بخورد.
احزاب دهاتی از دادن یارانه به گداهای جمکران
نتیجه می گیرند که
اجامر خوانریز خوناشام
انقلابی و ضد امپریالیستی و دموکرات اند
و راه را برای گذار به سوسیالیسم هموار می سازند.
مارکسیست
اما
مفهوم شناس مفهومی اندیش است
و
روحانیت و اشرافیت فئودال و تجار بازار و خرد بورژوازی
را
و
فوندامنتالیسم شیعی و سنی
را
می شناسد
و
می داند که فاشیسم (پان اسلامیسم) و فوندامنتالیسم
جریاناتی عوامفریب و خردستیز و ارتجاعی اند
و
هشدار می دهد:
به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در عالم ظهور
کار هر خر نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد خلق کهن
۶۲۴
دلیل فال گرفتن با دیوان خواجه و استخاره کردن با قرآن کریم
چیست؟
چرا با دیوان شهریار و رهی و سایه و سیاوش و مشیری و یا حتی سعدی
فال گرفته نمی شود
و
با نهج البلاغه و مفاتیح الجنان و بحار الانوار
استخاره نمی شود؟
ولی با دیوان خواجه و قران کریم
فال گرفته می شود و استخاره می شود؟
۶۲۵
هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود
تا منتهای کار من از عشق چون شود
دل برقرار نیست که گویم نصیحتی
از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
یار آن حریف نیست که از در درآیدم
عشق آن حدیث نیست که از دل برون شود
فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست
ور کوه محنتم به مثل بیستون شود
ساکن نمیشود نفسی آب چشم من
سیماب طرفه نبود اگر بی سکون شود
دم درکش از ملامتم ای دوست زینهار
کاین درد عاشقی به ملامت فزون شود
جز دیده هیچ دوست ندیدم که سعی کرد
تا زعفران چهره من لاله گون شود
دیوار دل به سنگ تعنت خراب گشت
رخت سرای عقل به یغما کنون شود
چون دور عارض تو برانداخت رسم عقل
ترسم که عشق در سر سعدی جنون شود
۶۲۶
هی فرهاد.
شیرین را نمی شناسی و دلیل گذاشتن عکس شیرین را هم نمی دانی.
۶۲۷
لنین
تأکید بر آن دارد
که
آنجا که بیسوادی حاکم باشد،
به دشواری می توان در آنجا از روشنگری سیاسی سخن گفت.
۶۲۸
«این وظیفه سیاسی نیست.
این پیش شرط لازم است.
این پیش شرطی است که بدون آن نمی توان از سیاست حتی دم زد.
بیسواد در خارج از حیطه سیاست قرار دارد.
به
بیسواد
ـ قبل از هر چیز ـ
باید الفبا یاد داده شود.
بدون کسب سواد،
سیاست نمی تواند وجود داشته باشد.»
(لنین، «راجع به فرهنگ و هنر»، ۱۹۶۰، ص ۴۱۸)
۶۲۹
حافظ
بر سرِ آنم، که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصّه سر آید
خلوتِ دل، نیست جای صحبتِ اضداد
دیو چو بیرون رود، فرشته درآید
تصمیم دارم حتی الاکان کاری بکنم که غصه پایان یابد
همنشینی اضداد در خلوتکده دل روا نیست
یا باید فرشته باشد و یا دیو.
طرز تفکر حافظ دوئالیستی است
بر خلاف طرز تفکر سعدی که دیالک تیکی است.
۶۳۰
حافظ
صحبت حُکّام، ظلمتِ شبِ یلدا ست
نور ز خورشید، جوی، بو که برآید
بر درِ ارباب بیمروّت دنیا
چندنشینی که خواجه کی به در آید؟
همنشینی با طبقه حاکمه
مثل نشستن درظلمت شب یلدا ست
نور را از خورشید بجوی
و به گدایی از در طبقه حاکمه بی مرت نرو.
این بدان معنی است که اجرت حافظ توسط طبقه حاکمه
فراموش شده
۶۳۱
ترکِ گدایی مکن، که گنج بیابی
از نظرِ رهروی، که در گذر آید
صالح و طالح، متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید.
راه گنج یابی
گدایی از هر رهگذر است.
صالح و فاسد فرقی ندارند
فرق شان در قبول و رد متاع آندو ست.
حافظ ضد سعدی است:
نابرده رنج
گنج میسر نمی شود
سعدی
۶۳۲
حافظ
بلبل عاشق تو عمر خواه، که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه، عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
برای رسیدن بهار از خدا عمر بخواه.
دلیل غفلت حافظ مستی مدام او ست.
جهان بینی حافظ شبیه جهان بینی البرکامو ست:
حافظ منادی انفعال و انتظار و بی خیالی وعلافی است
البر کامو
مبلغ پوچی و انتحار عنقلابی است
و
انتحار را طغیان بر ضد پوچی جا می زند.
۶۳۳
جدايی ها تلخند و آزار دهنده اما از دست دادن کسی که باعث آزار شماست، در حقيقت منفعت است نه خسارت.
ماری
جمله اول ماری
نافی جمله دوم است
و
جمله دوم او
نافی جمله اول.
ویرایش:
شیرینی و تلخی جدایی از کسی
بستگی به محتوای رابطه فرد با آن کس دارد:
اگر رابطه مبتنی بر مهر و عشق باشد
جدایی تلخ است
اگر رابطه مبتنی بر نفرت و کین باشد
جدایی
شیرین است
۶۳۴
سریلانکا جای ۲۵۱ میلیون دلار پول نفت ایران چای میدهد
سریلانکا و ایران روز سهشنبه ۳۰ آذر یادداشت تفاهمی برای تسویه طلب معوقه نفت به ازای چای به ارزش مشابه را امضا کردند.
چه خوب.
نفت بهتر از تریاک است.
امپریالیسم انگلیس از چین
چای می خرید و تریالک (از مستعمره اش هندوستان) می داد.
وقتی زمامداران چین دیدند که حتی کلاغ ها معتاد شده اند
تریالک را قدغن کردند و بابت چای
چیز بهتری خواستند.
امپریالیسم انگلیس و بقیه کشورهای امپریالیستی
با
ناوهای جنگی مدرن
هم
حمله کردند
و بخش اعظم خاک چین را اشغال کردند
و سکنه آنها را تحت استعمار قرار دادند
که معروف به جنگ تریاک است.
هونگ کونگ یکی از نتایج جنگ تریاک بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر