۱۴۰۰ آذر ۴, پنجشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۸)

 Das Werk „Bei der Arbeit“ des Malers Willi Sitte am Donnerstag (20. Oktober 2011) in der Kunsthalle „Villa Kobe“ in Halle an der Saale. Das Ölbild ist ein Selbstbildnis aus dem Jahr 1995. Der Künstler ist wegen seiner DDR-Vergangenheit umstritten.  

ویلی زیته

(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)

نقاش پرولتاریا

وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک


میم حجری

 

۱۳۱
مارکس:
تولید

به مثابه فعالیت اجتماعی
 تنها شئ را برای فرد تولید نمیکند
بلکه فرد را نیز برای شئ تولید می کند

این ترجمه
مبهم و نارسا ست
و
یا مارکس مبهم فرمول بندی کرده است.
سخنان مارکس اغلب طنز شعرگونه اند.
منظور مارکس
این است
که
در روند تولید
نه تنها نعمات مادی تولید می شوند.
مثلا
سنگ آهن به گارآهن تبدیل می شود
بلکه

خود مولد مثلا پرولتاریا برای تولید نعمات مادی نیز تولید می شود.

این به معنی دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت

است:

در روند تولید

از

سویی

سوبژکت تولید

(برده، رعیت، پرولتر)

به تولید نعمات مادی می پردازند.

ضمنا

در روند تولید نعمات مادی

خود سوبژکت تولید

نیز تشکیل می یابد.

 در روند تولید

خود مولد مثلا آهنگر هم تحول فیزیکی و فکری و عقلی می یابد.
کار
 کارگر
را
به
تفکر وا می دارد.
در اثر کار بوده که میمون آدم شده است

 

۱۳۲ 
در عرض ۳ سال ۳۰۰ هزار دانشگاهی
ایران را ترک کرده اند.

آره.
آمده اند نزد ما
ولی
همه از دم
دانش کاهی اند
حتی به درد عملگی نمی خورند.


۱۳۳
سعید مدنی جامعه شناس و زندانی سیاسی سابق در نامه‌ای به محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد به عدم صدور مجوز برای کتابهایش اعتراض کرد.
هنر امروز

این چیزها چه ربطی به هنر امروز دارند؟

 

۱۳۴
هرچندکه گران تمام میشود
ولی شناخت آدم هاسرمایه ای بس بزرگ است
افاغنه

اولا
چرا شناخت برای شناسنده گران نمام می شود؟
ما که به عنوان مثال
خیلی کسان و چیزها را شناخته ایم
جز سود
ضرری ندیده ایم.
ثانیا
شناخت
چگونه میسر می شود؟
فوت و فن و ترفند شناخت افراد و افکار و اشیاء
چیست؟

 

۱۳۵
می خواهند مدار صخره آسمانی را تغییر دهند تا به جماران نخورد

 

۱۳۶
دوستت‌ می‌دارم‌!
تو به‌ زندگی‌ می‌مانی‌ !
به‌ نوشیدن‌ جرعه‌ای‌ آب‌ در فاصله‌ی‌ دو رؤیا

(در فاصله دو هماغوشی. فروغ)
به‌ بوییدن‌ عطرِ یکی‌ نامه‌ْ (نامه ای) پیش‌ از گشودنش‌ !
به‌ سلام هر سپیده‌دم‌ !
به‌ فرونشاندن‌ عطش‌ اطلسی‌ها !
به‌ زنگ‌ بی‌هنگامِ تلفن‌ ،
با خبری‌ گوار یا ناگوار !
...
"یغما گلرویی

عجب وصفی یغما از حریفه دارد:
حریفه شبیه زندگی است.
شبیه جرعه ابی است که یغما در فاصله دو رؤیا می نوشد.
انگار رؤیا ریخته زیر دست و پا
حریفه شبیه عطر پاکت نامه
شبیه سلام صبحگاهی
شبیه رفع تشنگی اطلسی ها
بدتر از همه شبیه زنگ بیهنگام تلفن است
فرق هم نمیکند که تفن به خبر خوش مربوط باشد و یا ناخوش
منظور یغما از تلفن بی هنگام چیست؟
مثلا ساعت ۲ نیمه شب؟
آنهم برای دادن خبر خوش و یا ناخوش؟
خلایق مگه روانی اند
مش یغما

 

۱۳۷
تحلیل است نه توهین.
ما بیش از ۲۰ هزار هماندیشی با جوانان جماران داشته ایم.

 

۱۳۸
جهان شعر سپیدی است
شهناز

جهان شاهکار بشریت زحمتکش  است.
بشریت زحمتکشی که خدا ست.

شعر سپید چیه.

۱۳۹
آدما درست جایی رهات میکنن و میرن که تو هر کاری دلت خواست بکنی و فکر کنی چون دوست داره هیچ وقت رهات نمیکنه
فاطمه


دیله های عشق در یک طرفه بودن ان است
عاشق
اهل نیاز است
و
معشوق
 درست به دلیل نیاز عاشق (چه زن و چه نر)
اهل راز و ناز .
زنده باد دوستی
که دو طرفه است و از ناز و راز  خبری نیست
دوستی
عرصه نیاز دو طرفه است
بهتر هم همین است.


۱۴۰
ملتین دردی جهل و غفلتدر
چاره سی علم ایله صنعتدر
خلقمز خلق با کیاستدر
گلر آخر زبانه انشاءالله
 
اوخودار نوجوان انسانی
عالم ایلر قیزی و اوغلانی
اولار همره زمان طولانی
عمری هم شادیانه انشاءالله
 
اولار آیریپلانلار آماده
گزه ریک بیزده چرخ میناده
دمله ریک چایی عرش اعلاده
توکه ریک استکانه انشاءالله
 
یری ماشینیله سوکر زارع
خرمنی علمیله دوگر زارع
قازانار خیلی سیم و زر زارع
ایشله مز مفته، خانه انشاءالله
 
فعله و رنجبر گئده ر درسه
روزنامه آلیب چوبان گلسه
اولار هم کربلای تحفه نیسا
آشنا هر زبانه انشاءالله
 
چون اولار علم و فضل اناثه انیس
یخیلار خانمان ناف نویس
داخی گئتمز تکذبان خبیث
جانب وایقانه انشاءالله
 
او زمان خلق غصه دن آزاد
اولار هم گوز، ایشیق، گونول آباد
کسیلر بانک ناله و فریاد
دوزه لر بو زمانه انشاءالله

 

۱۴۱   
دستش را که نه.
صدایش را که بالا برد
شکستم
فروریختم.
مهوش

نران بر خلاف زنان
با یک دست می زنند و نه با دو دست.
بالا بردن صدا
در انحصار نران نیست.
رواج تمامجامعتی دارد.
دلیلش
عجز خلایق از تفکر و استدلال و اقناع است.
تفکر
بر خلاف واکنش های غریزی
مادر زادی (حیوانی) نیست،
اکتسابی ـ اجتماعی است.
دلیل کودنی فراگیر همین است.
از طرز حرف زدن افراد می توان به بضاعت فکری شان پی برد:
مغز هر چه تنبل تر و عاطل تر و تعطیلتر
صدا به همان اندازه
بلندتر
خشم و خروش و خشونت
به همان اندازه بیشتر.
از تعداد نامگزاری ها برای روزها و افراد
هم
می توان
به درجه فقر مدنی و فکری و اخلاقی جامعه پی برد.
بر طبل توخالی روز زن و بچه و پیر زدن
دال بر رواج زن ستیزی، کودک ستیزی و پیر ستیزی است.
سیرت که در بین نباشد
صورت آراسته تر می شود.
کاش
سازمان و سامانی تشکیل یابد که فضایل کذایی اخلاقی
سلب فضیلت شوند و دیگر نیازی به نامگزاری روزها و ماه ها و سال ها نباشد.


۱۴۲
لنینیسم حرف های لنین نیست.
لنینیسم علم است..
علم متشکل از چیست؟"
ادعا از شما وپاسخ ازمن؟
ایرج

ادعا به چه معنی است؟
ما کیانیم؟
اگر به پروفایل ما نظر اندازید
ما توله سگانیم.
توله سگ
که ادعایی ندارد.
توله سگ

حد اکثر

با

ترس و هراس
پارس می کند.
پست های ما پارس های ماه بوده اند که ماه ها ست بلاک شده ایم و اجازه گذاشتن پست نداریم.
هر رشته علمی و فقهی و فلسفی و هنری
از مفاهیم و قوانین و تئوری هایی تشکیل می یابد
مثال:
فقه
بدون مفاهیم فقهی
نه وجود دارد و نه قابل تعلیم و تعلم است.
طلاب

نخست مفاهیم فقهی

را

فرامی گیرند:
نماز
روزه
حج
جهاد
تیمم
وضو
و
الله
وحی

مفاهیم فقهی اند.
مارکسیسم ـ لنینیسم
هم
علم
است
و
مفاهیم خاص خود را دارد.
مثال
ماده
روح
وجود
شعور
آگاهی
خودپویی
انقلاب
ارتجاع.
خلایق خیال می کنند که هر کس سبیل گذاشت
می شود
مارکسیست
هر کس گفت که خدا نیست،
می شود کمونیست.
از این خبرها نیست.
پرولتاریا
چه بخواهد و چه نخواهد
باید
فوت و فن تفکر مفهومی
را
یعنی مارکسیسم ـ لنینیسم
را
فراگیرد.
بدون فراگیری فلسفه میم لام
وقوف به منافع پرولتاریا محال است
چه رسد به دفاع از آنها.

 

۱۴۳
 اگر احسان طبری را قبول دارید وبه ایشان استناد میکنید، درمورد پست قبلی (اصل اساسی دیالکتیک حاکی ازآن است که حقیقت مجرد وجودندارد......)
مترجم (پورهرمزان )را متهم به عدم آشنائی با مفاهیم مارکسیستی کردید.
توجه بکنید که همین عبارت را احسان طبری نیز تکرار کرده است:
"اصل اساسی دیالکتیک آنست که حقایق مجرد وجود ندارد،
حقیقت همیشه مشخص است
.لنین"
(احسان طبری.نوشته های فلسفی اجتماعی بخش دوم.صفحه 126سرصفحه درباره پویائی بینش مارکسیستی)

ممنون
ما
چه گفته ایم؟
ما گفته ایم

که

ترجمه مرتضوی تحریف سخن مارکس است

و ترجمه طبری
درست است.
منظور مارکس
شعور
است
و
نه
آگاهی.
شما از این مقایسه ما نتیجه می گیرید که ما طبری را قبول داریم.
ما
فقط حقیقت را قبول داریم و می پرستیم
نه
این و آن را.
ما بیش از ۲۰۰ تحلیل از افکار و اشعار طبری منتشر کرده ایم.

 

۱۴۴
اشعار سه گانه عصیان فروغ

اشعاری انتقادی ـ فلسفی اند.

فروغ

شاعرفیلسوف است.

ما اشعار فروغ را بیت به بیت تحلیل و منتشر کرده ایم.


تحلیلی بر شعر فروغ فرخزاد


تحت عنوان «عصیان بندگی»

https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_21.html


تحلیلی بر شعر فروغ


تحت عنوان «عصیان خدایی»



https://hadgarie.blogspot.com/2020/12/blog-post_62.html

 

۱۴۵
قصاص
چشم در مقابل چشم و جهانی از کوران

نینا


قصاص


از مفاهیم حقوقی ـ قضایی ۱۴۰۰ سال قبل

است.


یعنی

فاقد اکتوئالیته است.


اعدام نازی های آلمان و نازی های عراق و لیبی و فلسطین و نازی آباد جمکران

(صدام و معمر ویاسین و سلیمان)


ربطی به قصاص ندارد.


چه کنند؟



ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر