ویلی زیته و همسرش اینگرید
(۲۸ ماه مه سال ۲۰۰۸)
(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)
نقاش پرولتاریا
وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک
میم حجری
۱۰۰۰۰
سنگ سخنگو
جنگ وقتی رخ می دهد که زبان لال باشد.
اتود
سگ سخن جو
این خرافه ای رایج است که ورد زبان ها ست.
ولی سطحی و ساده لوحانه است.
جنگ
فرمی از مبارزه طبقاتی است.
جنگ به معنی التهاب خارق العاده تضادهای درونی طبقاتی و به معنی برونی شدن آنها ست
جنگ
انواع مختلف دارد:
تمامی تاریخ قرون وسطی
جنگ است و بس.
اربابان فئودال
بدین طریق
دار و ندار مادی و انسانی توده های زحمتکش اقالیم همدیگر را غارت می کنند.
در مدت عمر ۶۰ ساله حافظ
خطه فارس
۲۰ بار دست به دست می شود.
یعنی نیروهای مولده مادی و انسانی اش
۲۰ بار تخریب می شوند.
جنگ های جهانی اول و دوم
بین کشورهای امپریالیستی
به نیت تعویض سرکردگی بوده است و به تعویض سرکردگی هم منجر شده اند.
امپریالیسم آلمان
می خواست سرکرده جهان گردد
یعنی جای بریتانیکای کبیر را بگیرد.
عوضش
شکست خورده و جهان سرکرده های جدیدی کسب کرده است.
دول فئودالیستی و امپریالیستی لال که نبوده اند.
نظام کاپیتالیستی
فقط به مدد جنگ و تخریب نیروهای مولده جامد و جاندار
می تواند ادامه حیات دهد.
هابرمس هم خرافه مفهومی به نام «بحث عاری از سلطه» را سرهم بندی کرده است تا مبارزه طبقاتی را تخطئه کند.
۱۰۰۰۱
سنگ سخنگو
اینشتین
جهان را نه تبهکاران
بلکه تماشاچیان
ویران می سازند.
سگ سخن جو
نه.
کسی که منفعل است
مقصر نیست.
مقصر کسی است که فعال است.
ضمنا
کردوکارها
نه
فردی
چه مثبت باشند و چه منفی
بلکه طبقاتی اند.
۱۰۰۰۲
سنگ سخنگو
طالبان و جماران
حکومت روحانیت است.
روحانیت ایده ئولوگ اشرافیت فئودال و بورژوازی بازاری ـ تجاری ـ سنتی ـ مذهبی است.
روحانیت نماینده است.
نماینده طبقات حاکمه است.
۱۰۰۰۳
سنگ سخنگو
تو حتی سطری از سخنان هگل را نمی توانی بفهمی.
لطفا هارت و پورت نکن
۱۰۰۰۴
سنگ سخنگو
ممنون
انسان می تواند فاعل و فعال و سوبژکت باشد.
مثلا دارنده و کارنده و توسعه دهنده چیزی باشد.
فرمولبندی حافظ
اما
وارونه است:
او انسان را تحت تعلق چیزهای دیگر قرار می دهد
سلب آدمیت می کند.
چیز واره می کند.
یکی از ایرادات فکری زنان
مملوک انگاری خویش است.
این عیب بزرگی است.
زن
آدم
است.
زن
آدمتر از آدم است.
زن
زباله نیست.
۱۰۰۰۵
سنگ سخنگو
هیچ چیز جاودانه نیست.
همه چیز از ذره تا کاینات در تغییر مدام است.
دلیل اصلی عشق
نیاز است.
هر کس عاشق کسی می شود که باب الحوایجش باشد.
تفاوت در حوایج است و بس.
عشق ضمنا یک طرفه است و لذا محکوم به شکست است.
همه دارند در خانواده ها و جامعه تئاتر بازی می کنند تا وابستگی را حفظ کنند
۱۰۰۰۶
سنگ سخنگو
ترس
پدیده ای پسیکولوژیکی است و علل عینی و ذهنی مختلف دارد.
ترس
علت تشکیل مذاهب نیست.
معلوم نیست که این خرافه از کیست.
مذهب می تواند علت ترس باشد و نه برعکس.
مذهب است که خلایق را از عذاب دوزخ به هراس می اندازد.
عقل تان کجا ست؟
۱۰۰۰۷
سنگ سخنگو
پوتین از دولت بلاروس خواست تا با اپوزیسیون وارد گفتگو شود!
اردشیر
سگ سخن جو
حق هم دارد.
چون خود پوتین با اوپوزیسیون حسابی گفت و گو کرده است و موفق شده است.
ناوالنی
دیری است که در یکی از قصور پوتین با حوریان حال می کند و حالش رد خور ندارد.
اوپوزیسیون های قرن ۲۱
همه از دم
در همه جا
بدتر از پوزیسیون هستند و نه بهتر.
ضمنا
لوکاشنکو
اصلا
حرف زدن بلد نیست
تا با کسی گفت و گو کند.
۱۰۰۰۸
سنگ سخنگو
هنر اصلی ایرانیان تجارت است و بس.
همه از دم بقالند.
۱۰۰۰۹
سنگ سخنگو
پیاده
از کنار محل کارم رد می شدم یکهو سرم رو بلند کردم ، فقط برجهای بلند و
ساختمان های به همان بلندی که مثل مور و ملخ ، در حال آویزون شدن به آسمان
وفلک هستند رو میدیدم ، و همون موقع دلم‌میخواست فریاد بزنم که بس کنید بس
،چقدر تو حلق زمین سیمان و بتون و هزار کوفت دیگه میچپانید ، چقدر سود چقدر
نادیده گرفتن ،چقدر ویرانی، و باز یکهو چشمم افتاد به صاحب پروژه یکی از
ساختمان‌ها، دیدم اسمش ایرانیه!!!
سگ سخن جو
عجب انتقاداتی خلایق دارند.
منتقدین ظاهرا کاپیتالیسم را از موضع فئودالی «نقد» می کنند.
هیچ چیز در جهان بی دلیل نیست.
چیزها فقط برای کسانی بی دلیل نمودار می گردند که از دلایل بی خبرند.
در رمان «فروشنده» آرتور میلیر
هم
چنین انتقادی توسط قهرمان رمان صورت گرفته است.
عمارات آسمانخراش
قابل مقایسه با برج ها و باروهای فئودالی اند:
مراکز اداری تولید و توزیع و صادرات و واردات و غیره اند.
خیلی هم خوبند.
وگرنه باید به عوض عمارتی
شهرکی
تأسیس یابد
و
محیط زیست بدتر و وسیع تر تخریب شود.
۱۰۰۱۰
سنگ سخنگو
پیام حزب توده ایران به حزب چپ ایران (فدائیان خلق)؛ نقد یا حذف؟
نادر عصاره
۱
شناخت و دانش بشریت، مجموعه ای ازیقین ها نیست که مرتب بر آن ها افزوده شود.
سگ سخن جو
نادر تعریفی از مفاهیمی که به کار می برد ندارد.
مثلا نمی داند که یقین چیست.
یقین در دیالک تیک شک و یقین وجود دارد.
شناخت بشری در دیالک تیک پیوست و گسست توسعه می یابد.
شناخت نسل قبل
توسط شناخت نسل جدید
هم نقد و نفی می شود و هم حفظ می شود و توسعه می یابد.
یعنی نفی دیالک تیکی می شود.
مثال:
فلسفه کلاسیک آلمان
توسط مارکس و انگلس
مورد نفی دیالک تیکی قرار می گیرد.
آدم
نتیجه نفی دیالک تیکی میمون است.
بخش مهمی از خصایص میمون ها را ابنای بشر هم دارند.
۲
یقین ها در مورد برخی از پدیده ها باطل و جایگزین می شوند.
سگ سخن جو
درک مکانیکی نادر در همین ادعای او نمایان می گردد:
بنا بر این ادعای او
فلسفه کلاسیک آلمان
پس از تشکیل فلسفه مارکسیستی
باطل شده است.
از این خبرها نیست.
مارکسیسم نتیجه نفی دیالک تیکی ف. .ک. المان است:
یعنی تداوم انقلابی آن است.
بخش مهمی از نظرات آن را مارکسیسم هم دارد
فقط بخش مرده و منفی و معیوبش را دور انداخته است.
ف. ک. آلمان
یکی از منالع فلسفی مارکسیسم است.
۱۰۰۱۱
سنگ سخنگو
هنر جنگ نابودی انسان ها و هنر سیاست فریب انها ست
د آلمبر
سگ سخن جو
د اأمبر از فلاسفه ماتریالیست قرن ۱۸ فرانسه است.
او و دیگر مؤلفین دایرة المعارف فرانسه
نماینده ماتریالیسم مکانیکی اند
در این شعار او هم از این حقیقت امر پرده برمی افتد:
سیاست و جنگ مجرد ویا انتزاعی وجود ندارد.
سیاست و جنگ مشخص وجود دارد.
هم
اشراف فئودال در زمان او
سیاست و جنگ خاص خود را داشته
و
هم
بورژوازی که خود دآلمبر نماینده اش است.
هر گردی گردو نیست.
سیاست می تواند بیانگر حقیقت باشد و جنگ می تواند جنگ رهایی بخش باشد.
۱۰۰۱۲
سنگ سخنگو
قطعنامه یک روانپزشک
(در پاسخ به یک سوال)
..
بله ما قطعا به روانکاوی و روان درمانی نیازمندیم
به همان قطعیتی که به خلوت درون نیازمندیم،
خلوتی دور از تاریکی های جهان خارج.
و این نیز قطعا ممکن است
به همان قطعیتی
که کِرم ها به پروانگان فرا می رویند و البته نه همه کرم ها!
و روان درمانی البته می تواند و باید در این دگردیسی به کار آید.
حاصل
اما ارواحی پاک و در خود فرو رفته، ستارگانی خواهند بود با نورهای باژگون،
ستارگانی که نورهای خود را می بلعند و جهان را روشن نمی سازند.
از اینرو برای غلبه بر جهانِ تاریک
ما به پیوند، به رشته های نور نیازمندیم.
ولی چون همه رشته های ما را هر بار جلوی چشمان مان پنبه می کنند
ما
نیازمند بافندگانی هستیم خستگی ناپذیر که از پنبه ها دوباره با شتاب رشته
ببافند. و اگر پنبه نبود از "بزاغ سگ و شیره کاکتوس" از هر وجود و
"نا وجود"!
و
چون این کاری ست سخت، پیچیده و طولانی ما بیش و پیش از هر چیز به قلب های
عاشق نیازمندیم به مغزهای روشن به دستان پرتوان و سخاوتمند، ما به عشق و
امید و دانایی به شکیبایی و شتاب و شجاعت
نیازمندیم.
و برای اینکه این همه میسر گردد
البته ما باز هم نیازمند روان درمانی هستیم.
بله
من یک روانپزشک هستم
ولی نه روانپریش! زیگموند فروید را می فهمم
رویای او اما (اگر که تعبیر هم گردد) جهانی ست در خود فرو رفته از ستارگانی با نورهای باژگون که می سوزند ولی روشن نمی سازند!
ناصر فرداد
آبانماه سال هزار و چهارصد
۱۰۰۱۳
سنگ سخنگو
درخت پرنده قفس
شاهکار
۱۰۰۱۴
سنگ سخنگو
نازی های آلمانی هم از این آرزوهای نازی های نازی آباد جماران
داشتند و به گور بردند
۱۰۰۱۵
سنگ سخنگو
شهر نو ر ابه اتش کشیدند و کشور نو تأسیس کردند.
۱۰۰۱۶
سنگ سخنگو
عوامفریبی مضاعف به همین می گویند:
اولا از کجا می دانی که خدا نماز و روزه نیاز دارد و یا ندارد.
وقتی خود خدا در قران التماس دعا دارد.
ای آل داوود شکرگزار باشد و تعداد اندکی از بندگان من شکرگزارند.
ثانیا
از کجا می دانی که خدا بنده عارف و عاشق لازم دارد.
اصلا می اندیشی و بعد هارت و پورت می کنی؟
بنده چیست؟
بنده ابزار سخنگو ست.
بنده اصلا ادم نیست تا عارف (شناسنده) باشد.
مگر بیل و کلنگ عارف و عاشق سراغ داری ای عوامفریب
۱۰۰۱۷
سنگ سخنگو
ممنون.
پس بهتر است به عوض شکار حماقت از شکار حمقا توسط این دار و دسته ها استفاده شود
صیدهای این دار و دسته ها
واقعا عقب مانده و احمقند.
عمدتا ناراضی و دهن بینند.
ولی سردسته ها پراگماتیستند.
از هر بهانه بهره برمی گیرند تا به بسیج احمق جماعت نایل ایند و نظام فاشیستی را دوباره برقرار سازند.
گاهی
بهانه شان
آوارگان جهان سوم است.
در ععرض همین چند سال ۲۵۰ هزار حمله به خانه های خارجی ها در المان صورت گرفته است
گاهی
بهانه شان
کرونا و واکسن است.
گاهی
بهانه شان
حفظ فرهنگ ابربشری شان از دستبرد پناهندگان است.
در حالیکه خودشان از فرظ بی فرهنگی
حتی نام و سمتگیری یکی از شعرای کشور خود را نمی دانند.
۱۰۰۱۸
سنگ سخنگو
آره.
ولی عنوان غلط است.
حتی به لحاظ گرامری غلط است.
صید حماقت یعنی حماقت طلبی
منظورش اما صید احمقجماعت است.
۱۰۰۱۹
سنگ سخنگو
صبور باشید
صبر یکی از پایه های
ایمان است
عمر بن خطاب رض
سگ سخن جو
اولا
منظور عمر از صبر چیست؟
چون صبر
هم
انواع مختلف و متفاوت و متضاد دارد
و
هم
معانی متنوع.
صبر
هم
به معنی مقاومت است
و
هم
به معنی انفعال
ثانیا
پایه ایمان باید حقیقت باشد و نه صبر.
ایمان به شرطی ارزشمند است که مبتنی بر حقیقت باشد و نه مبتنی بر خرافه و خریت و توهم و خیال
۱۰۰۲۰
سنگ سخنگو
این جهان خواب است و ما اندر خیال
پس چه گوئیم از فراق و از وصال ؟
سگ سخن جو
عجب خرافاتی
جامعه و جهان
نه
خیال
بلکه رئال
است.
جامعه و جهان
ثمره کار مادی و فکری و هنری آدمیان است
و
نسل به نسل
به میراث گذاشته می شود.
۱۰۰۲۱
سنگ سخنگو
حکومت عدل ولی
مخالفتی با انقلاب علمی و فنی ندارد.
فرق فوندامنتالیسم با فئودالیسم
در استفاده فوندامنتالیسم
از دستاوردهای علم و فن به نیات فوندامنتالیستی است.
دکمه را فشار می دهی و حوری و غلمانی از بهشت نازل می شود.
بمب شیرین تر از بمبون روی میزات نهاده می شود
۱۰۰۲۲
سنگ سخنگو
با شما بحث کردن حیف است
چون شما در غفلت هلاکت زنده گی میکنین
طالبانی
سگ سخن جو
آره.
ما را فضلای طالبانستان و جمکرانستان نباید جدی بگیرند
ما با خودمان بحث می کنیم:
خوداندیشی همین است.
۱۰۰۲۳
سنگ سخنگو
JAGD AUF DIE BLÖDHEIT
JAGD
به زبان آلمانی
فقط به معنی شکار نیست.
به ویژه در این عنوان به معنی صید و شکار نیست.
به معنی تعقیب است.
تعقیب حمقا درست است
و
نه
تعقیب حماقت.
حماقت
چیزی فکری است و قابل تعقیب نیست
حمقا قابل شناسایی و تعقیب اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر