شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۴۹ ـ ۵۰)
بخش پنجم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
به پیکار دشمن، دلیران فرست
هژیران به ناورد شیران فرست.
برای جهاندیدگان کار کن
که صید آزموده است، گرگ کهن
معنی تحت اللفظی:
برای جنگ با دشمن، دلاوران را گسیل دار.
به همان سان که برای مقابله با شیران، هژیران را گسیل می داری.
افراد مسن را بر افراد کم سن و سال برتر شمار.
برای اینکه گرگ پیر، مجرب ترین گرگ ها در شکار است.
سؤال این است که پادشاه
دلیران و هژیران
را
از کجا باید پیدا کند و به جنگ دشمنان و شیران بفرستد؟
دلیر و هژیر مادر زاد که وجود ندارد.
در سپاه فئودالی
جنگاوری
در انحصار اشراف زادگان است.
توده دهقان و رعیت و پیشه ور
مجاز به شرکت در جنگ و حتی مجاز به مقاومت در مقابل دشمن نیست.
جوانشیر
در حماسه داد
تجربه ای نقل کرده است که شنیدنی است:
رعایای روستایی در مقابل سپاه فئودال متجاوزی دست به مقاومت می زنند و پیروز می شوند.
سلطان محمود غزنوی
با
شنیدن این خبر
به عوض خوشحالی، خشمگین می شود و دستور می دهد که رعایا را به دار آویزند
تا سرمشقی برای رعایای دیگر نگردند.
البته
مشاوران سلطان
با کلی نصحیت
مانع اعدام رعایا می شوند.
سؤال
سعدی
در این بند شعر،
دیالک تیک کمیت و (۱) را به شکل دیالک تیک جهاندیدگی و صید آزمودگی بسط و تعمیم می دهد.
جواب
سعدی در این بند شعر، دیالک تیک کمیت و کیفیت را به شکل دیالک تیک جهاندیدگی و صید آزمودگی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن کیفیت (تجارب و دانش) می داند، نه کمیت (زور بی شعور).
جنگجویان سالخورده گنجی از تجارب جنگی در اختیار دارند، که کلیدش نه در اختیار هر کسی است.
تجاربی که در ذهن و ضمیر آنان ته نشین شده اند و به هنگام لزوم به طور اوتوماتیک به کار می افتند، بسیار ازشمندند.
این که سعدی
(که همه عمر کاری جز تحصیل دانش نداشته)،
چگونه به این حقیقت امر وقوف یافته،
از همنشینی های با جنگاوران و از تفکر خستگی ناپذیر او حکایت می کند.
کمتر خردمندی یافت می شود که به سرمایه فکری عظیمی از این دست، دست یافته باشد.
اما بحث در زمینه پیر و جوان انتزاعی
هم
دشوار است
و
هم
غیر ممکن.
هر رزمنده پیری ارزشمندتر از هر پیکارجوی جوان نیست.
به جنگ دشمن هم فقط نمی توان پیران جهاندیده را فرستاد.
این مسئله بنا بر طبیعت جنگ از دیالک تیک پیر و جوان می گذرد.
در هرجنگی تقسیم کار بغرنجی لازم است، که افراد خاص خود را می طلبد و بدین طریق مجموعه متنوع نیروهای موجود به کار می افتند،
چه جوان و چه پیر،
چه مرد و چه زن.
جنگ فقط شمشیر زنی نیست.
جنگ به تدارک همه جانبه از تغذیه، حمل و نقل، بهداشت، اطلاعات و غیره نیاز دارد.
ساده کردن قضایا که در این جور رهنمودها صورت می گیرد،
زیانبار و بد آموز است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر