پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
برگردان
شین میم شین
۵۲
· از زمان پیروزی انقلاب اکتبر، رویزیونیسم و اوپورتونیسم هر چه بیشتر به عوامل آنتی کمونیسم و آنتی بلشویسم مستقیم و به ندرت پنهان در زیر نقاب یاوه های شبه مارکسیستی بدل شده اند.
۵۳
· «به کمک آنتی بلشویسم طبقه حاکمه و جناح راست حزب سوسیال ـ دموکرات و سندیکاها می کوشند تا طبقه کارگر آلمان را از شناخت اتحاد شوروی به مثابه بهترین متحد خویش باز دارند و نگذارند که طبقه کارگر آلمان با سرمشق قرار دادن طبقه کارگر روس برای پیروزی صلح، دموکراسی و سوسیالیسم در آلمان مبارزه کنند.»
· («تاریخ جنبش کارگری آلمان»، جلد ۳، ص ۱۴۱)
۵۴
· از این زمان، رویزیونیسم ـ حداقل در رابطه با موضعگیری و آماجگذاری آنتی کمونیستی ـ آنتی بلشویستی اصلی اش ـ به یکسانی همواره غلیظ تر با ایدئولوژی و سیاست آنتی کمونیستی امپریالیسم می رسد.
۵۵
· تفاوت های معین رویزیونیسم و امپریالیسم در رابطه با متدهای مورد استفاده، جمله پردازی های شبه مارکسیستی رویزیونیسم، تلاش های به اصطلاح «تئوریکی» آن، کشف تضاد میان مارکسیسم و لنینیسم، میان سوسیالیسم دموکراتیک و دیکتاتوری بلشویستی و یا میان مارکسیسم به اصطلاح «شرقی» و «غربی» نمی توانند تغییری در ماهیت امر دهند.
۵۶
· مبارزه ایدئولوژیکی و سیاسی مشترک امپریالیسم، رویزیونیسم و اوپوتونیسم بر ضد مارکسیسم ـ لنینیسم، بر ضد اتحاد شوروی و حزب کمونیستی، مارکسیستی ـ لنینیستی، علیرغم تفاوت در نوع استدلال و متدهای مورد استفاده، آماج های یکسانی داشته است که به شرح زیر اند:
الف
· سرپوش نهادن بر تضادهای آشتی ناپذیر میان منافع امپریالیسم و طبقه کارگر و خلق های زحمتکش.
ب
· تشکیل جبهه متحد ایدئولوژیکی متشکل از رویزیونیست ها، امپریالیست ها و میلیتاریست ها بر ضد سوسیالیسم تا بتوان بر مبنای آن زمینه را برای جنگ و سرنگونی قهرآمیز سوسیالیسم آماده ساخت.
۵۷
· این وجه مشترک میان امپریالیسم و رویزیونیسم در مبارزه بر ضد کمونیسم، پیش شرط ماهوی لازم برای پیروزی فاشیسم هیتلری در آلمان بوده است.
۵۸
· به برکت همین پیروزی بود که آلمان به مرکز آنتی کمونیسم در مقیاس جهانی تبدیل شد.
۵۹
· تحت حاکمیت فاشیسم، آنتی کمونیسم در پیوند با آنتی سمیتیسم (یهود آزاری)، تمامت ایدئولوژی انسان ستیز فاشیستی خود را به صورت عریان عیان ساخت.
۶۰
· اکنون معلوم می شود که آنتی کمونیسم ـ هر جا که منافع سیطره بر جهان امپریالیسم به خطر افتد ـ به ارتکاب چه جنایات هولناکی قادر است و به چه انسانیت ستیزی و بربریت وحشتناکی حاضر و قادر است.
۶۱
· در چنین مواقعی اما پرده استتار از چهره آنتی کمونیسم فرو می افتد و ماهیت آن به عریانی عیان می گردد و یکسانی ماهیت و نمود آشکار می گردد.
۶۲
· ایدئولوژی ها و متدهای ارتجاعی و ضد انسانی که آنتی کمونیسم در دوره های مختلف توسعه تاریخی اش پدید آورده و به کار برده است، اکنون از سوی ایدئولوگ ها و قدرتمندان فاشیستی به طور سیستماتیک جمعبندی می شوند، تکمیل می شوند و بر ضد هر چیز پیشرفته بی رحمانه به کار برده می شوند.
۶۳
· آنتی کمونیسم ـ به مثابه ابزار ایدئولوژیکی اصلی فاشیسم ـ به عنوان نفی کامل نه فقط کمونیسم و سوسیالیسم، بلکه پیشرفت و انسانیت به طور کلی به اثبات رسیده و عمل کرده است.
۶۴
· یورش وحشیانه نابود کننده دیکتاتوری فاشیستی اگر هم ـ قبل از همه ـ بر ضد کمونیست ها و سوسیالیست ها صورت می گیرد، ولی کوبیدن مهر کمونیستی، بلشویستی و یهودی بر چهره همه ایده ها و گرایشات دموکراتیکی و هومانیستی، مشکوک و مظنون قلمداد کردن آنها و سرکوب وحشیانه آنها به ماهیت و متد سیستم فاشیستی تعلق دارد.
۶۵
· فاشیسم در انتخاب وسایل و متدها برای از بین بردن نیروهای کمونیستی و ضد فاشیستی در داخل کشور، به هیچ کدام از موازین قانونی و یا اخلاقی اعتنائی نمی کند و وقعی نمی نهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر