مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۷)

   

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

 

فصل اول

ماهیت ضد سوسیالیستی طرح مائوئیستی جامعه

ادامه

 

 

۵۳

·    برای نیل به آماجگزاری های سیاسی مائوتسه تونگ و یاران، باید بسیج حداکثر انسان ها به مدد صدور حداکثر فرامین به آنها و با نفی حتی الامکان منافع و حوایج آنها صورت گیرد تا بتوان بدین طریق نیروهای مولده اضافی آزاد کرد. 

 

۵۴

·    از این رو، شعار مائوتسه تونگ کماکان به قوت خود باقی است:

·    «برای اینکه کشور ما غنی و قوی گردد، به چندین دهه نبرد دشوار نیاز خواهیم داشت. 

·    از الزامات این نبرد دشوار، حفظ خط مشی برای بنای ریاضت کشانه و قناعت ورزانه کشور است.»

·    ( مائوتسه تونگ، «پرچم سرخ»، سال ۱۹۷۳، شماره ۱۰، ص ۹۱) 

 

۵۵

·    «انسان ها باید به خاطر منافع درازمدت امر پرولتاریا و در راه رهایش خلق های تحت ستم سراسر جهان (یعنی برای نیل به آماج های مائوئیستی) سختکوش باشند.»

·    (هفته نامه پکن، ۱۹۷۲، شماره ۳۴، ص ۶) 

 

۵۶

·    به همین دلیل به عنوان مثال، شعار «نریان خلق بودن»،  یعنی بی نیاز بودن مطرح می شود.  

 

۵۷

·    نریان ها به عنوان سرمشقی برای رفتار انسانی، تبلیغ می شوند.

·    برای اینکه نریان ها «با بیشترین انرژی و با کمترین استراحت، کار می کنند.»

·    (هفته نامه پکن، ۱۹۷۱، شماره ۴۷، ص ۱۴) 

 

۵۸

·    هدف، تشکیل توده ای از نوع «سوبژکتیویته کاملا فشرده (نریان گونه)» است که به لحاظ اجتماعی و ایده ئولوژیکی حتی الامکان بی تمایز باشد.

·    توده ای قابل خم و راست کردن و استفاده کردن به مثابه ابزاری برای سیاست شووینیستی باشد.

 

۵۹

·    انسان ها باید بدین طریق «پیچ و مهره واره» گردند. 

 

۶۰

·    از این رو، به تبلیغ شعار مائوئیستی زیر کمر بسته می شود:

·    «من دلم می خواهد که پیچ ابدی باشم.»

 

۶۱

·    «پیچتصویر»، حاوی تصور همسطح سازی و یکفرمسازی (اونی فرماسیون) است. 

 

۶۲

·    «پیچتصویر» حاکی از این است که انسان اینجا برای سیاست مائوئیستی فقط در فونکسیون واحدی اهمیت و معنا دارد.

 

۶۳

·    «پیچتصویر» نشاندهنده گرایشی است که در آن، انسان حداقل در این سیاست مائوئیستی، در فونکسیون واحدی هویت دارد.

 

۶۴

·    «پیچتصویر» بنیان طرحی برای آنتی هومانیسم یاران  مائوتسه تونگ در زمینه برخورد به دگر اندیشان به مثابه «نا انسان ها»، به مثابه «هیولاها»، به مثابه «دیوان»، به مثابه «نیو ـ گویی شه ـ شن» (ارواح گاو نری و اشباح مارتبار) است.

 

۶۵

·    در تاریخ اخیر جمهوری خلق چین مثال های متعددی برای آن وجود دارد.

 

ادامه دارد.