ویلی زیته
(۱۹۲۱ ـ ۲۰۱۳)
نقاش پرولتاریا
وزیر هنر در جمهوری آلمان دموکراتیک
میم حجری
۴۸
شعور و شخصیت اگر ندارید
حداقل شرم داشته باشید.
با پوزش از حضرت علی
۴۹
آدم به کسر می ماند.
صورت کسر
خود او
ست
و
مخرجش
فکر او.
هر چه مخرج بزرگتر باشد
کسر کوچکتر می شود.
تولستوی
بالاخره
آدم
کسر
است
و
یا
فقط
صورت کسر
است؟
حضرت تولستوی
اگر مخرج یعنی بضاعت فکری آدم
ناچیز باشد
آدم کذایی چه خواهد شد؟
در جنقوری ما
آدم هایی هستند
که
مخرج شان صفر است.
بنا بر تئوری مته متیکی تو
باید بی نهایت بزرگ باشند.
بزرگ هم شده اند.
شیرخوارگان افریقایی
به
محض دیدن کسرشان
داد می زنند:
مامان مش محمود آمده است.
اگر این معجزه نیست،
پس معجزه چیست؟
۵۰
بزرگ‌ترین مردان تاریخ انسانیت،
تربیت‌یافتهٔ دست یک مادر است.
طالبان
نه.
این خرافه رایجی است
که اعتبار ندارد.
مربی اعضای جامعه
نه
والدین بدبخت،
بلکه طبقات حاکمه خوشبخت اند.
حتی مربی والدین نسل اندر نسل
طبقات حاکمه اند.
۵۱
نقل طوطی وش نقل قول
از این و آن
نشانه داشتن
طرز تفکر اسکولاستیکی
است.
مش بهروز.
فرق دین با علم چیست؟
دین چه ربطی به علم دارد؟
از راسل بپرس کدام نظر علمی باطل بوده و علم پذیرفته؟
نظرات علمی
تصحیح و تکمیل و تدقیق می شوند و توسعه و تکامل می یابند
ولی
باطل اعلام نمی شوند و نمی توانند هم باطل اعلام شوند.
فرضیه با علم تفاوت و تضاد دارد.
فرضیه ادعایی است که صحتش هنوز اثبات نشده است.
دین
چیست؟
دین نتیجه نفی دیالک تیکی چیست و توسط چی نفی دیالک تیکی شده است؟
۵۲
چه برداشتی از این اثر هنری کارتونیست ترک دارید؟
لطفا فحش ندهید.
فقط جواب دهید.
۵۳
آره.
وقتی کسی از تاریخ معاصر بی خبر باشد
به همین روز می افتد.
همین امپریالیسم ژاپن
به قول ژنرال های پیر و فرتوت شان
در همسایه شان
بیست هزار نفر از دختران و زنان چین
را
نخست مورد تجاوز جنسی کلکتیو (دسته جمعی)
قرار داده اند
و بعد همه را به مسلسل بسته اند
و در خاوران های چین
دفن کرده اند.
دهات چین
را
بمباران میکرو بیولوژیکی کرده اند
تا نتایج حاصله را ثبت و ضبط کنند.
می خواستند سرتاسر چین را مستعمره سازند
ولی
طویله خودشان
بمباران اتمی شده است.
۵۴
ویرایش:
شام آخور از آخورچی
۵۵
هر حرف لنین که درست نیست.
لنینیسم
که حرف های لنین نیست.
لنینیسم علم است.
مگر هر حرف لیبیگ شیمی است.
شیمی علم است.
علم
متشکل از چیست؟
۵۶
پطر گوزو
مشخصه مهم چپ و راست جمکران
لومپنیسم است.
تنها هنری که سکنه این طویله دارند
تحقیر و تخریب همدیگر با فحش های کافدار و گاف دار است.
حرف پطر سوسو با مش بهروز بود و نه با لاشخور.
هدف
هماندیشی با همنوع است
برای تمرین خوداندیشی،
برای هماموزی.
برای روشنگری
در لاتخانه ای به وسعت و مساحت جنقوری اسلامی
۵۷
آره.
ولی نقل قول از تولستوی است.
ذکر طوطی وش نقل قول
به معنی تصدیق و تأیید آن است.
البته خرافه ریاضیدان هم ارزش علمی و تجربی ندارد.
لذت
نه در جست و جوی حقیقت
بلکه در کشف حقیقت است.
۵۸
با اجازه ی آقا معلم
حریفه
نمی شود بدون طعنه و تحقیر و توهین و تخریب
هماندیشی کنید؟
چه امتی هستید
اخر؟
شما اگر جای ما بودید این اندیشه را چگونه فرمولبندی می کردید:
چه برداشتی از این اثر هنری کارتونیست ترک دارید؟
یادمان بدهید.
تا معلم تصور و تصویر نشویم.
شما با این برخوردتان
بر هماندیشی برابرحقوق و صادقانه آفتابه برمی دارید.
ما دیگر انرزی درخور برای ادامه بحث در روح و روان خود نمی یابیم.
در نتیجه
شما از برداشت ما
بی نصیب می مانید.
تازه شما خیلی مؤدب تشریف دارید.
هموطنان شما
فحش های کافدار و گافدار می دهند
که
شنونده
شب ها
به عوض رؤیا کابوس می بیند.
۵۹
انسان فرزانه ، دیگران را تحقیر نمی کند ، از ابزارهایی که بر انسان ها تحمیل شده بیزار است و علیه آن می جنگد! جدایی انسان ها را به دلیل ملیت، نژاد، جنسیت، نوع مذهب و اعتقاد آنها و... نمی پذیرد ! انسان ها را درجه بندی نمی کند که برخی شهروند درجه ی اول و برخی شهروند درجه ی دوم اند ! برای همه ی انسان ها حق برابر قائل است و در راه رسیدن به این آرمان می کوشد
پرویز شهریاری
ایراد منطقی ـ بینشی ـ اخلاقی این نظر شهریاری کجا ست؟
فرزانه
یعنی
حکیم (فیلسوف)
عالم
دانشمند
عاقل
خردمند
شریف
پاک‌نژاد.
شهریاری با معیارالمعاییر قلمداد کردن فرزانگی
همه معاییر اخلاقی خود را زیر پا می گذارد.
۶۰
حافظ
این چه شوریست که در دور قمر میبینم
همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم
هرکسی روز بهی می طلبد از ایام
علت آن است که هر روز بدتر میبینم
ابلهان را همه شربت ز گلاب و قند است
قوت دانا همه از خون جگر میبینم
اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق زرین همه بر گردن خر میبینیم
دختران را همه در جنگ و جدل با مادر
پسران را همه بد خواه پدر میبینم
هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد
هیچ شفقت نه پدر را به پسر میبینم
پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن
که من این پند به از گنج و گوهر میبینم
ایراد بینشی ـ اخلاقی این غزل خواجه کجا ست؟
نینا
۶۱
نه.
انقلاب = گذار از جامعه مثلا فئودالی به جامعه بورژوایی.
سعنس
بالاتر رفتن یک پله در نردبام توسعه جامعتی
و
یا
گذار از جامعه بورژوایی به جامعه کمونیستی.
ارتجاع = ضد انقلاب.
مثلا
گذار از جامعه بورژوایی به جامعه فئودالی
مثال:
پیروزی انقلاب سفید و اصلاحات ارضی = پیروزی انقلاب.
عنگلاب اسلامی = پیروزی ارتجاع
مثال دیگر:
پیروزی انقلاب اکتبر = انقلاب
پیروزی عنگلاب گربه چف و یلسین و پوتین = پیروزی ارتجاع
مشت چیه؟
۶۲
ملت جالبی هستیم ، به جای اصل کاری از هم انتقام میگیریم . به هر دلیل و بهانه ای ،
یا عقیده های متفاوت ، یا جغرافیای متفاوت یا سبک زندگی متفاوت یا حتی زبان و لهجه متفاوت
نینا
در این جور ممالک
هنوز ملت تشکیل نشده است.
خلایق اصلا شعور ملی ندارند.
اصلا نمی دانند که شعور ملی چیست.
مثلا
از جهان بینی سعدی و حافظ و مولوی و خیام و شاملو و نیما و کسرایی و سایه و زهری و فروغ و پروین و غیره
بکلی بی خبرند.
بخش اعظم سکنه جنقوری
فارسی بلد نیستند.
یکی از دلایل عقب ماندگی همین است.
به چرچیل چل و ول هم بگو.
بدون تفکر و تحصیل و تدریس به زبان مادری
فراگیری علم و فن و فلسفه و فکر و فرهنگ
محال است.
اینجا
مسئله نه انتقامگیری
بلکه تضادهای متنوع و متلون متعدد است.
شهریار
شعر معروفی دارد که مملو از ایراد است ولی نشانه التهاب این تضادها ست:
الا تهرانیا
انصاف میکن
خر تویی یا من
ادامه دارد.
علی شریعتی جزوه ای نوشته و منتشر کرده با عنوان ؛ پدر و مادر ما متهمیم . البته هنوز وقت نکرده ایم که کامل آنرا بخوانیم ، اما آنچه در نظر اول به کتابچه در ذهن متبادر می شود ، همین کلنجار دفاع و یا طرد فرم های متفاوت برداشت ها و داشت ها از مذهب است. اینکه بالاخره اولیا مقصر اند یا فرزندان و یا این ساختار مناسبات اقتصادی و اجتماعی جامعه است که باعث بروز اختلافاتی بین اولیا و فرزندان می شود که یکی از عوامل جدایی فرزندان از اولیا و جذب شدن آنان توسط اولیا خوانده های فرقه ها و گروه ها و نهایتا ، پدر و مادر آسمانی و به قول لنین ؛ بیماری کودکی چپ گرایی است . شکوه ی شریعتی بیشتر بر سر تفاوت های برداشت های مذهبی نسل های متمادی است ، اینکه چرا اولیا از مذهب چنان می فهمیدند و فرزندان چنین . علی شریعتی سواد اقتصادی ندارد و مانند بسیاری از روضه خوان های کراواتی و بی عمامه ، در عین نفی دگم های مذهبی کهنه ، مروج دگم های مذهبی به قول خودش نوین است .
پاسخحذفجای همسو کردن اولیا و فرزندان علیه مناسباتی که سبب بروز اختلاف نظر ها و رقابت ها و ستیزه های مختلف مابینشان می شود ، سعی در آشتی دادن اولیا و فرزندان تحت همان مناسبات است ، که در نهایت فرزندان را به نوعی تخطئه می کند ، آنهم جلوی اولیای التقاط گرای کمال گرا و به تعبیری ؛ انسان های کاملی که کامل بودن خود را از جمع آوری ویژگی های بالنده و مترقی همه ی اعضای جامعه کسب نموده اند و تنها الگو و سمبلی برای انسانیت در سیستمی هستند که تفرقه و اختلاف نظر و رقابت و ستیزه ی فکری و اقتصادی ، عامل اصلی تداومش می باشند . این در صورتی است که چنین عنوانی ؛ پدر و مادر ما متهممیم ، در واقع نوعی اظهار ندامت و صلح جویی با اولیایی است که خود سیستم ، عدم کفایت آنها را به حقیقت تایید می کند و چاپلوسی و تسلیم در برابر چنین الگوهای که مناسباتی که استثمار گر و استثمار شونده را باز تولید می کند . چنین کنشی عاقبتی جز نیستی ندارد. این را واقعیت تعیین می کند .
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف