پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل اول
ماهیت ضد سوسیالیستی طرح مائوئیستی جامعه
۶۶
· در طرح اجتماعی ـ سیاسی مائوئیسم، آماج همسطح سازی و همشکل سازی (اونی فرماسیون، برابری چوب کبریتی) اجتماعی مصنوعی و مساوی سازی بدوی تثبیت یافته است.
۶۷
· جالب تر از همه ایدئال مائوتسه تونگ از «دموکراسی نوین» در سال ۱۹۴۰ است که از اهمیت بنیادی برای کل طرح مائوئیستی جامعه برخوردار است که اثرات سیاسی و اجتماعی اش تا دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی یاران مائو تا همین امروز می رسد.
۶۸
· در این ایدئال مائوتسه تونگ، سر و کله اندیشه موسوم به «وحدت بزرگ» توده های خلق از سال ۱۹۱۹ دوباره پیدا می شود.
۶۹
· با این تفاوت که این ایدئال مائوتسه تونگ، تدقیق می شود و با محتوایی پر می شود که با ترمینولوژی (اصطلاح) به عاریه گرفته شده ای از مارکسیسم ـ لنینیسم عرضه می شود.
۷۰
· مائوتسه تونگ، «دموکراسی نوین» را به مثابه نوعی از دولت تعریف می کند که نه، دیکتاتوری بورژوایی است و نه دیکتاتوری پرولتاریا.
· بلکه «دیکتاتوری کلیه طبقات انقلابی است» و یا «دیکتاتوری مشترک بسیاری از طبقات ضد امپریالیستی است.»
· (مائوتسه تونگ، «آثار منتخب»، جلد ۲، ۱۹۶۳، ص ۶۶۹ به زبان چینی)
(باید به مفهوم من در آوردی «طبقات انقلابی» دقت دوچندان داشت.
مائوئیسم با این مفهوم بی درو پیکر در و دروازه را به روی سوبژکتیویسم باز می کند تا هر مریدی را در سنت استالینیسم جزو طبقات انقلابی جا بزد و هر دگراندشی را جزو طبقات ارتجاعی.
مترجم)
۷۱
· بدین طریق، بورژوازی ملی نیز جزو اعمال کنندگان دیکتاتوری محسوب می شود.
۷۲
· در طرح مربوط به «دموکراسی نوین» مائوتسه تونگ تفاوت های عینی موجود میان اقشار و طبقات اجتماعی، در مه غلیظی از ابهام فرو می روند.
(مرزهای طبقاتی موجود میان اقشار و طبقات اجتماعی مختلف مخدوش می شوند، کمرنگ می شوند و از بین می روند.
مترجم)
۷۳
· اینجا، دستکم، از گرایشی پرده بر می افتد که دال بر سمتگیری مائوئیستی در جهت تشکیل توده ی نسبتا بی تمایز، به لحاظ اجتماعی و ایده ئولوژیکی همشکل (اونی فرم)، به مثابه ابزاری در اختیار سیاست شووینیستی است که بسته به میل و هوس می توان آن را خم و راست کرد و مورد استفاده قرار داد.
۷۴
· مائوتسه تونگ همزمان توضیح می دهد که «نظام سیاسی دموکراسی نوین، ماهیتا به معنی سپردن قدرت به دست دهقانان است.»
· (ایضا همانجا، ص ۶۸۵)
۷۵
· دلیل مائوتسه تونگ این است که دهقانان توده عظیم جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
(اینجا دیالک تیک کمیت و کیفیت وارونه می شود.
در دیالک تیک کمیت و کیفیت، نقش تعیین کننده از ان کیفیت است.
مترجم)
۷۶
· اینجا، به طرز مبتنی بر فاکت تصدیق می شود که مائوئیسم، برجسته و عمده گشتن اقشار و طبقات اجتماعی دیگری از توده را، به مثابه انحرافاتی از عادیات (نرمال ها، عادی ها) محسوب می دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر