۱۴۰۰ آبان ۷, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۴۶۲)

خوداندیشی

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۸ ـ ۴۹)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

چو بینی که لشکر زهم دست داد

به تنها مده، جان شیرین به باد

 

معنی تحت اللفظی:

وقتی که لشکر پراکنده شد،

به مبارزه با دشمن ادامه مده و جان خود را به خطر مینداز.

 

سؤال

 

سعدی

در این بیت شعر،

 دیالک تیک (۱)

را

به شکل دیالک تیک رهبر و لشکر بسط و تعمیم می دهد و نبرد بدون لشکر را بر رهبر حرام می داند.

 

جواب

 

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک جزء و کل

 را

به شکل دیالک تیک رهبر و لشکر بسط و تعمیم می دهد و نبرد بدون لشکر را بر رهبر حرام می داند.

 

کاش خسرو روزبه این رهنمود سعدی را می دانست.

سعدی، بر خلاف حافظ، تا مغز استخوانش خردگرا ست.

اگر لشکر پراکنده شد، رهبر نباید به تنهائی به نبرد ادامه دهد.

 

سؤال

 

این به معنی (۲) (ماجراجوئی) است که معنائی جز خودکشی ندارد.

 

جواب

 

این به معنی آوانتوریسم (ماجراجوئی) است که معنائی جز خودکشی ندارد.

 

سعدی

 در احکام بعدی خواهد گفت،

که لشکر هم باید مثل مردمک چشمش، به حفاظت از رهبر بپردازد، چرا که لشکر، بی رهبر قادر به عمل اندیشیده، سنجیده و برنامه ریزی شده نخواهد بود.

 

بدون رهبر (رهبری جمعی و فردی) استراتژی و تاکتیکی تدوین نمی شود و نمی تواند هم تدوین بشود.

 

رهبر بی لشکر باید از میدان دور شود و در فرصتی دیگر، برای حمله جدید به تجدید قوای مادی و فکری بپردازد.

 

او باید علل شکست را بررسی کند، اشتباهات را مورد ارزیابی و تصحیح قرار دهد و به گرد آوردن سپاه و تربیت فکری و عملی آن بر اساس استراتژی و تاکتیک جدید بپردازد.

 

اکنون می توان به عظمت فکری سعدی و به بی شعوری رهبران سیاسی زمان حاضر و ماضی پی برد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر