پروفسور دکتر گرهارد بارچ
برگردان
شین میم شین
۱
· بنا بر آموزه کیفیت های اولیه و ثانویه، کیفیت ها به دو دسته تقسیم بندی می شوند:
الف
· کیفیت های اولیه به کیفیت هائی اطلاق می شود که به چیزها تعلق دارند و لذا مستقل از توانائی معرفتی انسانها وجود دارند.
ب
· کیفیت های ثانویه به کیفیت هائی اطلاق می شود که تنها نتیجه کردوکار حواس انسانی اند و در خارج از آنها وجود ندارند.
۱
کیفیت های اولیه و ثانویه
در یونان باستان
۱
دموکریت
(۴۶۰ ـ ۳۷۱ ق. م.)
فیلسوف ماتریالیست یونان باستان
از فلاسفه پیشاسقراطی
شاگرد لویکیپ و بزرگترین فیلسوف طبیعتفلسفه
نماینده ماتریالیسم اتمیستی
او کل طبیعت را متشکل از ذرات تقسیم ناپذیر (اتم) می دانست.
شعار اصلی او:
چیزها فقط به ظاهر رنگ دارند، فقط به ظاهر شیرین و یا تلخند.
در واقع فقط اتم ها وجود دارند، در فضای خالی.
· منشأ این آموزه را باید در اتمیسم یونان باستان، در آموزه های (تعالیم) دموکریت و بعدها در تعالیم پیروان او اپیکور و لوکرتس جست.
۲
· کیفیت های اولیه ـ به نظر دموکریت ـ با خواص اتم ها (بزرگی، هیئت، سفتی، سنگینی) انطباق دارند.
۳
· او بقیه کیفیت ها را سوبژکتیو، یعنی به مثابه مضامین ادراکی صرف تلقی می کند.
۴
· این آموزه در رابطه با پیشرفت علوم طبیعی و فلسفه در پایان قرن ۱۶ و در قرن ۱۷ میلادی اهمیت بزرگی کسب کرد.
۵
· کامپانلا اولین کسی در این زمینه بود که سوبژکتیو بودن کیفیت های حسی را مطرح کرد.
۶
· بعد نوبت به گالیله رسید که تحت تأثیر دموکریت برای اجسام (چیزها) کیفیت های اوبژکتیو (عینی) از قبیل حرکت، بزرگی و محدودیت قائل شد.
· ولی کلیه خواص دیگر، از قبیل اصوات و رنگ ها را به مثابه کیفیت های حسی سوبژکتیو صرف تلقی کرد.
۷
· بعد هوبس، دکارت، مرسنه، گاسندی، نیوتون، بیلی و دیگران نیز نظر او را پذیرفتند.
۲
آموزه کیفیت های اولیه و ثانویه
در فلسفه جان لاک
۱
جان لاک
(۱۶۳۲ ـ ۱۷۰۴)
فیلسوف انگلیسی
نماینده اصلی امپیریسم (تجربه گرایی)
از شخصیت های برجسته روشنگری انگلیس
از تئوریسین های قرارداد اجتماعی
اعلامیه استقلال آمریکا، قانون اساسی آمریکا و انقلاب فرانسه تحت تأثیر فلسفه سیاسی او بوده اند.
· برجسته ترین نماینده آموزه کیفیت های اولیه و ثانویه جان لاک بوده است:
الف
· «اولا کیفیت هائی وجود دارند که از جسم ـ در هر وضع و حالت هم که آن قرار داشته باشد ـ جدائی ناپذیرند.
· من این کیفیت ها را کیفیت های آغازین و یا اولیه می نامم.
· از آنجمله اند :
· سفتی، انبساط، هیئت، حرکت و یا سکون، عدد.
ب
· ثانیا کیفیت هائی که در واقع به صورت نیروهائی در خود اوبژکت ها وجود دارند و به کمک کیفیت های اولیه خود، در ما احساسات گوناگونی به وجود می آورند، از آنجمله اند:
· رنگ ها، اصوات، انواع مزه ها و غیره.
· من این کیفیت ها را کیفیت های ثانویه می نامم.»
· (جان لاک، «راجع به فهم بشری»، ۱. کتاب دوم، فصل ۸، پاراگراف ۹ و ۱۰)
۲
· در فرانسه تحت تأثیر سنسوئالیسم (حسگرایی) جان لاکی و ضمنا همراه با تغییر فرم آن، یعنی ماتریالیسم روشنگری فرانسه، بر تقسیم بندی کیفیت ها به طرز ماتریالیستی غلبه کرد و آنها را به طور کلی به مثابه اجزای اجسام قلمداد نمود:
الف
· هولباخ انبساط، حرکت، تجزیه پذیری، سفتی، سنگینی و نیروی مقاومت را «خودویژگی های عام و بنیادی» نامید که خواصی مانند غلظت، هیئت، رنگ، وزن و امثالهم از آنها نشئت می گیرند.
ب
· برکلی و هیوم نیز به پیروی از جان لاک، اما درست برعکس هولباخ و در مبارزه علیه ماتریالیسم به ارائه تفسیر دیگری از کیفیت ها اقدام کردند.
· آندو خصلت عینی کیفیت های اولیه را نیز منکر شدند و کیفیت ها را به مثابه مضامین ادراکی (به معنای ایدئالیستی ـ ذهنی آن) دانستند.
پ
· به پیروی از آندو بود که بعدها در فلسفه ذات کلیه کیفیت ها به مثابه مضامین شعور تلقی شدند.
۳
· در ماتریالیسم دیالک تیکی تفاوت قائل شدن میان کیفیت های اولیه و ثانویه نقشی بازی نمی کند:
· کیفیت های چیزها و پدیده ها به طور عینی وجود دارند.
· یعنی در خارج از شعور انسانی و مستقل از آن وجود دارند.
· مراجعه کنید به کیفیت.
کیفیت و کمیت
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5777
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5778
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر