۱۴۰۰ شهریور ۱۷, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) اوتوریته (مرجع، قدرت، مقام، اقتدار) (۲) (بخش آخر)

 Autonomie und Autorität - Alexander von Pechmann

هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین
 

 

اوتوریته در سوسیالیسم

 

۱

·    اوتوریته کاملا دیگری را احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی و رهبری آنها در جریان مبارزه طبقه کارگر در راه رهایی طبقه کارگر از استثمار و ستم کسب می کنند.

 

۲

·    این اوتوریته مبتنی بر دو امر زیر است:

 

الف

·    اولا مبتنی بر این است که این احزاب منافع طبقه کارگر و کلیه زحمتکشان را می شناسند، در آماجگزاری های برنامه خود فرمولبندی می کنند و به مبارزه فداکارانه ای در راه اجرای آنها اقدام می کنند.

 

ب

·    ثانیا مبتنی بر این است که زحمتکشان سیاست این احزاب را می فهمند ، تکالیف جامعتی آنها را درک می کنند و در مبارزه بحق طبقه کارگر صف آرایی می کنند.

 

۳

·    اوتوریته به مثابه مناسبت جامعتی در سوسیالیسم کیفیت نوینی کسب می کند.

 

۴

·    کیفیت نوین اوتوریته در سوسیالیسم این است که کلیه اعضای جامعه نقش رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش و اوتوریته دولت را به رسمیت می شناسند.

·    برای اینکه اینها نماینده منافع کل خلقند.

 

·    مراجعه کنید به طبقه کارگر

 

۵

·    انضباط جامعتی با تحکیم دم افزون وحدت سیاسی ـ اخلاقی خلق رفته رفته خصلت انضباط آگاهانه و داوطلبانه به خود می گیرد.

 

۶

·    اوتوریته در جامعه سوسیالیستی مبتنی بر درک این ضرورت است که هنجارهای رفتار جامعتی تدوین شده تحت رهبری طبقه کارگر و حزبش و با همکاری کلیه شهروندان در حوزه های مختلف حیات جامعتی رعایت شوند.

 

۷

·    اخلاق سوسیالیستی به این معنا، رفته رفته مؤثریت بزرگی کسب می کند.

 

·    مراجعه کنید به اخلاق

 

۸

·    اوتوریته در چارچوب جامعه سوسیالیستی به میزان دم افزونی اکتیویته (فعالیت آگاهانه)،  تنظیم و شرکت آگاهانه و داوطلبانه  در رهبری دولت است که بدین طریق هر چه بیشتر تحکیم می یابد.

 

۹

·    اوتوریته رشدیابنده دول سوسیالیستی در جهان، مبتنی بر اصول سیاست خارجی سوسیالیستی است که مبنایش را انترناسیونالیسم پرولتری و پیشبرد سیاست همزیستی مسالمت آمیز تشکیل می دهند.

 

·    مراجعه کیند به انترناسیونالیسم پرولتری، همزیستی مسالمت آمیز

 

۱۰

·    اوتوریته سوسیالیستی مخالف هر نوعی از اوتوریته است که مبتنی بر ستم و سرکوب توده زحمتکش توسط اقلیت استثمارگر، ترس، مکر، عوامفریبی، سنن فرتوت، ایمان کورکورانه و کیش شخصیت باشد.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر