اقتصاد سیاسی سوسیالیسم
و
کاربست آن در آلمان دموکراتیک
برگردان
شین میم شین
فصل اول
گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم
به مثابه قانونمندی اساسی زمان ما
بخش اول
مارکس، انگلس و لنین
راجع به قانونمندی پیروزی سوسیالیسم
۱۰
· مارکس در اثر خود تحت عنوان «سرمایه»، این استنتاجات (نتیجه گیری ها) را در جملات بیدارنده زیر جمعبندی کرده است:
الف
· «با کاهش مستمر تعداد کلان سرمایه داران که همه فواید این روند تحول را غصب می کنند و مونوپولیزه می کنند (تحت انحصار خود در می آورند، منحصر به خود می سازند)، از سویی میزان ذلت، فشار، نوکریت، فساد (سقوط) و استثمار رشد می یابد و از سوی دیگر، خشم طبقه کارگر همواره افزایش یابنده و با مکانیسم خود روند تولید کاپیتالیستی، آموزش دیده، متحد گشته و سازمان یافته رشد می کند.
ب
· انحصار سرمایه به قید و بندی بر دست و پای شیوه تولید سرمایه داری مبدل می شود.
· انحصاری که با همان شیوه تولید و تحت همان شیوه تولید رونق گرفته است.
پ
· تمرکز وسایل تولید و جامعتیت (جامعتی گشتن) کار به نقطه ای می رسند که با پوسته کاپیتالیستی، ناسازگار می گردند.
ت
· آنگاه ناقوس مرگ مالکیت کاپیتالیستی طنین می اندازد و سلب مالکیت کنندگان، سلب مالکیت می شوند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۷۹۰ ـ ۷۹۱)
۱۱
· امروز، تحت شرایط انقلاب علمی و فنی، معلوم است که خود نیروهای مولده با قدرت روزافزون، خواهان «رهایی خود از مشخصه خویش به مثابه سرمایه» از سویی و خواهان به رسمیت شناسی خصلت خویش به مثابه نیروهای مولده جامعتی از سوی دیگرند.
· درست به همان سان که مارکس و انگلس تأکید داشته اند.
استنتاج (نتیجه گیری) دوم
۱
· توسعه کاپیتالیستی، نه فقط ضرورت (الزام جبری) امحای کاپیتالیسم را، بلکه علاوه بر آن، در طبقه کارگر نیروی جامعتی ئی را پدید می آورد که به دلیل جایگاه اجتماعی اش در چارچوب تولید و ضمنا حتی در خارج از چارچوب تولید، رسالت و لیاقت آن را دارد که نافی (گورکن) نظام کاپیتالیستی فرتوت و از چنگ عزرائیل گریخته از سویی و بانی جامعه سوسیالیستی نوین و آینده ساز (تعیین کننده آینده) از سوی دیگرباشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر