برگردان
۱
· اگر موضوع، محتوا و تأثیر اجتماعی، سیاسی، اخلاقی آموزه (تعلیمات) ایدئولوژی عبارت از اندیشه ها، نظرات و نگرش ها باشد، می توان گفت که آن به قدمت فلسفه است.
۲
آنتوان لوئی کلود دستو تریسی
(۱۷۵۴ ـ ۱۸۳۶)
فیلسوف فرانسوی
مؤسس مفهوم «ایدئولوژی»، به مثابه ایده شناسی (علم ایده ها)
· مفهوم ایدئولوژی اما برای اولین بار توسط سنسوئالیست ماتریالیست فرانسوی دستو تریسی مطرح گردید.
۳
· دستو تریسی به پیروی از کابانیس کوشید تا با تحلیل پسیکولوژیکی تصورات انسانی، برای رفتار انسان ها و برای امور تربیتی و دولتی، قواعد عملی کشف کند.
۴
· آموزه او در باره نیروی جامعه ساز خرد با مخالفت شدید ناپلئون مواجه شد.
۵
· ناپلئون در مفهوم «ایدئولوژی» آموزه بیهوده بیگانه با جهان را می دید و نمایندگان آموزه ایدئولوژی را با انگ «ایدئولوگ ها» مورد تحقیر قرار می داد.
۶
· مفهوم «ایدئولوژی» در آن زمان توهین تلقی می شد.
۷
· مارکس و انگلس از این مفهوم «ایدئولوژی» برای مشخص کردن جامعه شناسی ایدئالیستی ـ گمانورز (اسپه کولاتیو) در دهه های اول قرن نوزدهم در آلمان استفاده کرده اند.
· جامعه شناسی ئی که مناسبات واقعی را پا در هوا و وارونه مطرح می ساخت، ایده ها را به مثابه قوای مستقل تاریخی تصور می کرد و در آنها سرآغاز روند تاریخ را می دید.
۸
· مسئله ایدئولوژی اما از سوی مارکس و انگلس، از همان آغاز همراه با مسائل زیر مورد بررسی قرار می گرفت:
الف
· با توضیح ماتریالیستی ـ تاریخی شعور اجتماعی بر مبنای وجود اجتماعی
· مراجعه کنید به دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی
ب
· با بررسی ماتریالیستی نقش شعور در روند تاریخ، به ویژه در مبارزه طبقاتی
پ
· با انتقاد تاریخی از سرمایه داری و شعور کاپیتالیستی
ت
· با توسعه شعور انقلابی طبقه کارگر
۹
· مسئله ایدئولوژی از همان آغاز، به عنوان مسئله مبارزه طبقاتی برای تحقق انقلاب سوسیالیستی و انقلاب معرفتی (انقلاب در شناخت) مطرح می شد که ضرورتا با انقلاب سوسیالیستی در پیوند بود.
۱۰
· مارکسیسم ـ لنینیسم با آموزه بورژوائی ایدئولوژی معاصر ناسازگار است.
۱۱
· مارکسیسم ـ لنینیسم اما آموزه ایدئولوژی خاص خود را دارد:
الف
· نقطه آغازین اساسی آموزه مارکسیستی ایدئولوژی در این تز ماتریالیستی ـ تاریخی است که تصورات اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اخلاقی هر طبقه اجتماعی معین و یا هر نظام اجتماعی معین، سیستم کلی ئی از مناسبات ایدئولوژیکی را تشکیل می دهند.
ب
· این مناسبات ایدئولوژیکی، روبنائی بر روی مناسبات تولیدی انسان ها (زیر بنای اقتصادی) است.
پ
· این مناسبات ایدئولوژیکی، خودآگاهی معطوف بر حیات جامعتی پراتیکی طبقه ای است.
ت
· این مناسبات ایدئولوژیکی سیستمی از مناسبات ایدئولوژیکی است.
· سیستمی که این طبقه اجتماعی در آن، منافع اجتماعی خود را منعکس و بازگو می کند و آن هم به نوبه خود به مثابه اهرم نیرومندی بر مبارزه طبقاتی و بدین وسیله بر توسعه و تکوین مناسبات تولیدی تأثیر می گذارد.
· مراجعه کنید به دیالک تیک زیربنا و روبنا (دیالک تیک مناسبات تولیدی و مناسبات ایدئولوژیکی)
۱۲
· جنبه مهم آموزه مارکسیستی ایدئولوژی عبارت از اثبات این حقیقت امر است که شعور اجتماعی (ایدئولوژی) نیروهای طبقاتی مختلف، در جامعه منقسم به طبقات متخاصم ـ ضرورتا ـ خصلت یک «شعور وارونه» به خود می گیرد.
· شعوری که پیوندهای اجتماعی را به طور وارونه، مثله، مخدوش و نا درست منعکس می کند.
۱۳
· آموزه مارکسیستی ایدئولوژی نشان می دهد که «شعور وارونه» نتیجه ضرور وارونگی مناسبات اجتماعی در روند حیاتی عملی جامعه است.
۱۴
· مارکس یک همچو رابطه عملی ـ اجتماعی وارونه را در اثر خود تحت عنوان «سرمایه» به عنوان مثال، در هیئت کالا پرستی افشا می کند.
· مراجعه کنید به فتیشیسم
۱۵
· در رابطه کالاها نسبت به هم، یک رابطه اجتماعی انسانها نسبت به هم نهفته است.
۱۶
· این رابطه ـ اما ـ خود را به مثابه رابطه میان کالاها (رابطه میان چیزها) نمودار می سازد و به نظر می رسد که رابطه انسان ها در این رابطه چیزها منحل شده است.
۱۷
· مناسبات اجتماعی که صاحبان کالاها با یکدیگر برقرار می سازند، به نظر می رسد که معلول اشیاء (کالاها) و یا معلول استفاده سوبژکتیو ـ دلبخواهی صاحبان کالاها از اشیا ست.
۱۸
· بدین طریق، مناسبات اجتماعی واقعی پا در هوا و وارونه جلوه داده می شوند.
۱۹
· این وارونگی عملی در توسعه مناسبات سرمایه و در نتیجه در توسعه کلیه مناسبات اجتماعی نظام سرمایه داری و به ویژه در توسعه مناسبات دولتی به طور دم افزون در سطح وسیعی بازتولید می شود.
۲۰
· بر مبنای این روند وارونگی واقعی ـ به طور ناگزیر ـ شعور وارونه منطبق با آن توسعه می یابد.
· یعنی ایدئولوژی بورژوائی ئی توسعه می یابد که در ساختار اصلی اش وارونه است.
۲۱
· استنباطات به لحاظ ایدئولوژیکی وارونه از قبیل تئوری جامعه صنعتی نیز ضمنا از این روند وارونگی و سرپوش نهی عملی بر مناسبات اجتماعی سرچشمه می گیرند و خود را همانطور نمایان می سازند، که شرحش در زمینه کالا پرستی گذشت.
۲۲
· علاوه بر این (همان طور که آموزه مارکسیستی ایدئولوژی نشان می دهد) مسئله این است که کلیه طبقات غیرکارگری، در توسعه و تکامل تاریخی تا کنونی، تنها برای حفظ منافع خاص خود مبارزه کرده اند، ولی مجبور بوده اند که منافع خاص خود را به حساب منافع کل جامعه و منافع پیشرفت جامعتی جا بزنند.
۲۳
· گرایشات وارونه ساز در توسعه ایدئولوژیکی تاکنونی جامعه نیز از این مسئله سرچشمه می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر