اگر هنر نوع معیوبی از شناخت است
اگر نا کامل است
اگر هگل بزرگ به همین دلایل این مبحث را کنا
ر گذاشته
چرا شما برشت را که او نیز هنرمند بوده است
مورد تایید و تحسین قرار می دهید؟
بهترین طرز و طریق هماندیشی با همنوع
ذکر حرف او و بحث راجع بدان است.
هنر
چیست؟
هنر
فرمی از شناخت و شعور است.
فرم های دیگر شناخت و شعور کدامند و چه رابطه ای بین آنها وجود دارد؟
به نظر ما فرم های شناخت و شعور به شرح زیرند:
۱
شناخت و شعور هنری
۲
شناخت و شعور میتولوژیکی (اساطیری)
۳
شناخت و شعور تئولوژیکی (مذهبی)
۴
شناخت و شعور فیلوسوفیکی (فلسفی)
۵
شناخت و شعور ساینتولوژیکی (علمی)
۶
شناخت و شعور ساینتولوژیکی ـ فیلوسوفیکی (فلسفی ـ علمی و یا مارکسیستی ـ لنینیستی)
این فرم های شناخت و شعور
پلکان های نردبامی اند:
یعنی هر پله بالاتر و کاملتر و بهتر از پله و پله های قبلی است.
مثال
شناخت و شعور اساطیری
بهتر از شناخت و شعور هنری است.
برای اینکه
نتیجه نفی دیالک تیکی شناخت و شعور هنری است.
نفی دیالک تیکی
یعنی حذف جنبه های مرده و منفی کهنه و حفظ و توسعه جنبه های زنده و مثبت آن.
شناخت و شعور مذهبی
هم
بهتر و کاملتر از شناخت و شعور اساطیری و هنری است.
چون آن هم به نوبه خود
نتیجه نفی دیالک تیکی شناخت و شعور هنری و اساطیری است.
هگل
پس از تدوین فلسفه خود
(که به نوبه خود معیوب بوده و باید نفی دیالک تیکی می شد و شد)
شناخت و شعور هنری را
بیهوده اعلام کرد.
البته به غلط.
شناخت و شعور هنری
صرفنظرناپذیر است
و
صرفنظر از آن
ابلهانه است.
جنبه هایی از واقعیت عینی را فقط به مدد شناخت و شعور هنری می توان منعکس کرد.
برتولت برشت
جانشین خلف کارل مارکس است.
برتولت برشت
فقط هنرمند نیست.
برشت
هنرمندفیلسوف
است.
برشت
هنرمندفیلسوفی مارکسیستی - لنینیستی
است.
ترجمه انسان نیک سچوان
به «زن نیک سچوان»
بی دلیل نبوده است.
انسان نیک سچوان
زنی
است.
زنی هرجایی
است.
اگر مترجم، سواد فلسفی می داشت،
می دانست که انسان معنی فراتر از زن دارد.
انسان
یک مقوله فلسفی است.
ضمنا
همه چیز را می توان تحلیل کرد.
کسب و کار ما تمرین فوت و فن تفکر و تحلیل است.
ما تعریف حتی الامکان مارکسیستی - لنیینستی مفاهیم رشته های مختلف هنری و فقهی و فلسفی و اساطیری و علمی و سیاسی و جامعه شناسی و اقتصادی و غیره
را
ترجمه و تمرین می کنیم تا خواننده هم بخواند و تمرین کند.
به عوض استمداد از این و آن برای پاسخ به پرسش خود
سعی کنیم که خودمان تعریف مفاهیم را و فوت و فن تفکر مفهومی را بیاموزیم، تمرین کنیم و به پرسش های خود پاسخ دهیم.
اگر هنرمندید
سعی کنید مفاهیم هنری و استه تیکی را ترجمه کنید.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر