هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
۹
منچستر آلمان
نگرانی های پدر فریدریش
بیشک
مبالغه آمیز بودند.
نامه او
اما دال بر این است که والدین نگران اولین بچه خود بوده اند.
فریدریش
فرزند یک خانواده قدیمی در شهر بارمن بود
که نسل اندر نسل در صنعت نساجی فعال بود.
شهر بارمن
در مقایسه با شهر تریر
قدمت تاریخی زیادی نداشت.
در حالیکه در شهر تریر برج های کلیسا چشمگیر بودند،
در شهر بارمن، کوره های بلند کارخانجات جلب نظر می کردند.
تپه ووپر
(شهر ووپرتال کنونی)
مرکز صنعتی گشتن در آلمان بود.
حدود ۲۰۰ کارخانه کوچک و وتوسط در سال های ۳۰ قرن ۱۹
در شهر بارمن و البرفلد
در کار بودند
که
عمدتا
کارخانجات ریسندگی، رنگرزی، بافندگی بودند
و
فراورده های شان از حریر و نیمه حریر و پشم بودند.
شهر بارمن را در آن زمان
«منچستر المان»
می نامیدند.
بخش کوچکی از شهر بارمن به «طایفه» انگلس تعلق داشت.
در همان بخش شهر
خانه های سنگی اعضای طایفه انگلس با انبارهای کارخانجات قرار داشتند.
علاوه بر آنها
تعداد بیشماری از خانه های کوچک قرار داشتند
که برای سکونت کارگران و «پستچی های» کارخانجات ساخته شده بودند.
خانواده ای که فریدریش در آن به دنیا آمده بود
از اعتبار چشمگیری برخوردار بود.
این خانواده
به غایت مذهبی بود.
پدر فریدرش
هم
فرزندان خود را که از ۴ دختر و ۴ پسر تشکیل می یافتند،
مذهبی
تربیت کرده بود.
او
اما
ضمنا
بازرگان جهاندیده و سفر کرده ای بود که دوستدار هنر، به ویزه موسیقی اعلی بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر