۱۹
· بلافاصله بعد از این حوادث بود که در پلنوم ۱۵ حزب کمونیست شوروی (دسامبر سال ۱۹۲۷) سه تصمیم مهم زیر به تصویب رسید:
الف
· اخراج اوپوزیسیون تروتسکیستی از حزب کمونیست
ب
· صنعتی کردن سریع کشور
پ
· کلکتیویزاسیون (دسته جمعی کردن) کشاورزی
۲۰
· نقطه اوج تصفیه سیاسی نیز بعدها با تحکیم رژیم ناسیونال ـ سوسیالیستی در آلمان و تدارک همه جانبه جنگ در رابطه بود.
· جنگی که در آماج از قبل تعیین شده اش، پس از قرارداد مونیخ میان هیتلر و دول غربی در سال ۱۹۳۸، هیچ تردیدی وجود نداشت.
۲۱
· نظام شوروی اما با تصمیم بر توسعه صنعتی فوق العاده سریع، به یکباره با انجام کلیه وظایف یک جامعه در حال صنعتی شدن مواجه شد:
الف
· کلیه تصمیمات، زیر فشار ناشی از کمبود وقت اتخاذ می شدند.
ب
· اجبار به قرار دادن کشاورزی در خدمت انباشت اولیه حتی الامکان بزرگ برای تأمین وسایل صنعتی کردن کشور.
· کاری که صنعت ضعیف هنوز به اندازه کافی از عهده انجامش بر نمی آمد.
· کلکتیویزاسیون (دسته جمعی کردن) زورکی اقتصاد دهقانی به برقراری سیستم تحمیلی تحویل محصولات کشاورزی به دولت منجر شد، امری که تا مرگ استالین ادامه یافت.
پ
· علاوه بر این، جامه عمل پوشاندن به وظیفه غول آسائی مطرح بود، تا دهها میلیون نفر که عمدتا ساکن استپ ها بودند و تا آن زمان در مرحله بربریت به سر می بردند، با مطالبات تمدن صنعتی آشنا شوند، ارتقای کیفی بیابند و آموزش انضباط کاری ببینند و قادر به کار منظم در همکاری گسترده گردند.
ت
· برای پی بردن به عظمت این وظایف، کافی است که به آمار به عمل آمده در سال ۱۹۲۶ اشاره شود که بنا بر آن، در سراسر اتحاد جماهیر شوروی بیش از ۴۸.۹ در صد افرادی که سن شان بیشتر از ۹ سال بود، سواد خواندن و نوشتن نداشتند.
ث
· عدم تناسب میان شرایط اقتصادی ـ اجتماعی آغازین و وظیفه تاریخی دولت جوان در زمینه ایجاد پایگاه اجتماعی توده ای برای قدرت دولتی مولدین، با اضافه شدن وظایف ماقبل سوسیالیستی بدان، چندین برابر می شد و فداکاری هرچه بیشتری از توده های زحمتکش می طلبید.
۲۲
· همه این دشواری ها توسل به زور و متعاقب با آن مشروعیت استفاده از شیوه عمل شبه نظامی در کارخانه و خارج از کارخانه را به دنبال می آورد.
۲۳
· در فضای خالی کشوری که به لحاظ اقتصادی هنوز «هیچ» نداشت و در مدت کوتاهی می بایستی «چیزی» داشته باشد، مدیریت خاصی رو به رشد نهاد.
· مدیریت رده بندی شده در خویش، تام الاختیار در مقابل «پائین» و تحت کنترل اکید از «بالا» و تحت راهنمائی بی وقفه آن.
۲۴
· مدیریتی که در ترکیب خود بی ثبات بود و می بایستی رفته رفته تصفیه و پاکسازی شود، با امتیازات مادی به مثابه تعدیل عدم اعتماد به نفس توأم با اختیارات اجرائی.
۲۵
· جمعی ناهمگون از نخبگان در خدمات اجتماعی که وظیفه تاریخی اش اجرای دیکتاتوری تربیتی توده های مولد بود.
· توده های مولدی که هنوز وجود نداشتند و می بایستی به وسیله دولت شوروی به وجود آیند.
۲۶
· بدین طریق بود که نظام سست بنیاد نوین، تحت شرایط نامناسب و بدون در اختیار داشتن یک سرمشق تاریخی، در صدد انجام وظایف دورانی در آمد که پیش تاریخ صنعتی کشورهای سرمایه داری غرب پشت سر نهاده بود.
(جوانشیر در کتاب اقتصاد سیاسی که ظاهرا در زندان تألیف کرده، از اقدامات بی رحمانه بورژوازی آغازین حکایت می کند که در زمینه تربیت و تبدیل دهقانان بی خانمان به کارگر صنعتی صورت گرفته اند.
او از شکنجه و بریدن گوش و داغ و مجازات دیگر گزارش می دهد.
دولت پرولتری می بایستی وظایف بورژوازی را نیز به انجام رساند. مترجم)
۲۷
· در این شرایط بود که می بایستی فداکاری و اجبار و زور اهمیت کسب کنند.
۲۸
· اعمال زور و اجبار از زمان گذار به دوره برنامه ریزی و کلکتیویزاسیون (دسته جمعی کردن) کشاورزی در جامعه شوروی رواج پیدا می کند و چه بسا با متدهائی شبیه به متدهای جنگ داخلی عملی می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر