۱۴۰۰ تیر ۱۳, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۲۶)

هانی شافت

آنتی فاشیست هلند

میم حجری


۷۰۹۳  

سنگ سخنگو

ممنون.
خدا
مثل آخوندها
تماشاچی بوده است.
عمله خدا
جبرئیل بوده است.
بشر را
اصولا جبرئیل آفریده است.

خدا
در دهان حوا و آدم
فقط فوت کرده است
و به خودستایی پرداخته است:
فتبارک الله احسن الخالقین
گفته است.


خدا شبیه احمد شاملو ست:
جوانان مردم
خودکشی می کنند
و
شاملو
در رثای آنان
خودستایی می کند:
من
بودم و شدم.



۷۰۹۴  

سنگ سخنگو

جنگ در هر صورت و در هر مملکت
مخرب و مضر است.
 بی اعتنا به تأثیرش در همسایه ها و دور دست ها

۷۰۹۵  

سنگ سخنگو

کارگران بهتر است که شوراهای کارگری تشکیل دهند تا روزی حکومت را تسخیر کنند

۷۰۹۶  

سنگ سخنگو

دلیل دیدن خواب های غیر علمی و غیر عقلی و غیر واقعی و غیر منطقی
بی محتوایی زندگی در این دوره از تاریخ است.

چیزی
چنگی به دل نمی زند.
همه چیز
حال به هم زن است
از آدم تا عالم.

۷۰۹۷  

سنگ سخنگو
عصر خر دجال و خردستیزی

حریفی
«راحت»
را
«راهت»
می نویسد.
راهت
یعنی راه تو
و ربطی به
راحت ندارد.
غلط نگاری واژه ها
علل مختلف دارد.

۱
یکی از این علل
خریت نگارنده است.

۲
علت دیگرش
سرپوش نهادن بر رخیت خود است.

۳
علت دیگرش
تعمیم بخشیدن تمامجامعتی به خریت است.
یعنی طویله کردن جامعه است.

۴
علت دیگرش
خردستیزی است.
چون با تخریب مفاهیم
فهم حرف همدیگر محال می گردد
و
روند روال مبادله فکری
مختل می گردد.

۷۰۹۸  

سنگ سخنگو

کارگران
 بدون سازمان
 ول معطلند.
پیش به سوی خاوران
و نبش گور رهبران

۷۰۹۹  

سنگ سخنگو

مرگ دسته جمعی کودکان
باید دلایل دیگری داشته باشد.
چنین کارهایی با روح مسیحیت
سازگار نیست.

مثال:
مرگ ۱۵۰۰ کودک
می تواند به دلایل دیگر
از قبیل بیماری همه گیر، قحطی، خشکسالی و غیره هم باشد

۷۱۰۰  

سنگ سخنگو

ممنون
دلیلش چیست که روشنفکران ایرانی به اندیشه مطورحه نمی پردازند؟
حرف ما چیست؟
مرگ دسته جمعی کودکان
باید دلایل دیگری داشته باشد.
چنین کارهایی با روح مسیحیت
سازگار نیست.
شما اگر این انیدشه را ذکر کنید
مجبور خواهید شد که در چارچوب آن بیندیشید.
شما ولی از این کار پرهیز می ورزید تا به صحرای کربلا بزنید و اطلاعاتی را که دارید
و هماندیش هم دارد
تکرار کنید.
دلیلش چیست؟
شما در این زمینه تنها نیستید
همه جمکرانیان همینند.

۷۱۰۱  

سنگ سخنگو

انسان انتزاعی وجود ندارد.
فقط انسان مشخص وجود دارد:
هم خمینی انسان است
و
هم دهها هزار خفته در خاوران انسانند

۷۱۰۲  

سنگ سخنگو

مصاحبه فقط به درد عوامفریبی می خورد.
چرا و به چه دلیل؟

۷۱۰۳  

سنگ سخنگو

رادیکالیته یعنی ریشه گرایی
(مارکس)

مرگ تعداد کثیری از کودکان بومی
باید علل دیگری داشته باشد.
جدایی از خانواده
سوء تغذیه
عادت نداشتن به اغذیه
بیماری
تنبیه و توبه و آزار «تربیتی» ـ مذهبی
ناسازگاری ارگانیسم کودکان بومی با شرایط جدید و غیره

یعنی مرگ کودکان بومی سوبژکتیو و عمدی و آگاهانه نبوده است.
بلکه عینی، خودپو و ناخواسته بوده است.
ارتجاع فاشیستی ـ فوندامنتالیستی ـ پان اسلامیستی
از این قضیه سوء استفاده میکند تا آتش جنگ های مذهبی را شعله ور سازد.
به همین دلیل
ان را به تفتیش عقاید و غیره فئودالی در قرون وسطی ربط می دهد.

محتوای فرماسیونی ـ طبقاتی این کردوکارها که به نام مذهب و مسیحیت تمام می شوند، چیست؟

علم و فن به اندازه ای رشد کرده که بتوان دلایل مرگ کودکان بومی را کشف و درک کرد و توضیح داد.

باستان شناسان جسد و استخوان و ارگان چندین صد هزار ساله را حتی آنالیزه می کنند.
چرا طبقه حاکمه کودکان و جوانان بومی را از خانه و خانواده جدا و «تربیت» می کند؟
هدف فقط به ظاهر
تبلیغ مسیحیت است.
مسیحیت چیست؟
مسیحیت ایده ئولوژی طبقه حاکمه است.

هدف تحمیل ایده ئولوژی طبقه حاکمه
برای تحمیل مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) جدید است.

تبلیغ و تحمیل اسلام در کشورهای تحت تسخیر اشرافیت برده دار و فئودال و روحانی نیز 

در تحلیل نهایی
نه
تبلیغ اسلام کذایی
بلکه تحمیل اسلام به مثابه ایده ئولوژی به نیت تحمیل مناسبات تولیدی و زیربنای اقتصادی جدید بوده است
تحمیل مناسبات تولیدی برده داری و فئودالی بوده است.
غزوات به اصطلاح اسلامی هم جنگ های برده داری و فئودالی بوده اند.
محتوای همه اینها صدور مناسبات تولیدی جدید بوده است
در ورای این انتقاد از خود امپریالیسم کانادا
چه نیاتی خرناسه می کشند؟
 

۷۱۰۴  

سنگ سخنگو

توطئه ـ تئوری
که به معنی تئوری توطئه نیست.
چیست؟
و دلیل اشاعه گلوبال و پذیرش و تأیید توطئه ـ تئوری چیست؟
توطئه ـ تئوری
یک مفهوم است.
توطئه ـ تئوری
نتیجه تجرید انواع متنوع تبلیغ خرافی خرافات است.

۷۱۰۵  

سنگ سخنگو

حسن آذری

به جز زیبائی ات
چیزهای زیادی هستند
که باید انتقال بدهی.

وراثت
را
از لبخندت شروع کن.
از شکل لب‌هایت.
به وقت بستن زخمم.
پایان

سگ سخن جو

 

وقتی کسی از مفاهیم بی خبر باشد به همین روز می افتد که مشد حسن افتاده است.

زنتصویر و زنتصور مشد حسن در این «شعر» بند تنبانی اش ش بازتاب می یابد:
فونکسیون زن عبارت است از انتقال زیبایی و پانسمان زخم شعرا

مشد حسن
وراثت (به ارث بردن)
را
با توریث (به ارث گذاشتن)
عوضی گرفته است
و
آن را
به معنی انتقال زیبایی و چیزهای دیگر
تحریف کرده است
وراثت
اما
یا
امری ژنه تیکی ـ بیولوژیکی است
و
یا
به ارث بردن مرده ریگی است.
یعنی امری عینی است و نه سوبژکتیو و اختیاری و دلبخواهی.
حتی زشتی و زیبایی حریفه «ضعیفه»
در وهله اول
چیزی عینی است و نه تصنعی و ساختگی.
یعنی بی اعتنا به میل و خواست کسی
منتقل می شود.

۷۱۰۶  

سنگ سخنگو

از مهاجرت و مرگ عزیزان
هراسی نیست.
برای اینکه یاد ها نامیرا هستند.
نامیرایی یادها
نیشخند پیک حیات بر پیک ممات (ملک الموت، عزرائیل) است


۷۱۰۷  

سنگ سخنگو

ممنون.
نه.
در اشعار خیلی از شعرا و علما و فقها
زنتصور و زنتصویر اربابان برده دار و فئودال و سرمایه دار
نمایندگی و تبلیغ می شود.

به نظر این جماعت جاهل
زنان باید زیبایی را به نران منتقل کنند.
این فونکسیون استه تیکی زنان است.
این بدان معنی است که زنان حمال زیبایی اند و نران خواهان و دریابان و دریابندگان زیبایی اند.
به قول شاعر فئودالیسم:
برده دار شیراز:
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند.

ضرب المثلی هست که روی دیگر این مدال است و زنان عقب مانده در طوایل فئودالی نشخوار می کنند:
«نر نباید زیبا باشد.»
این هم نرتصور و نرتصویر اشراف برده دار و فئودال و اجامر سرمایه دار است:
زنان به نظر اینان
احتیاجی به زیبایی ندارند
به همان سان که
حمالان
احتیاجی به محموله های گرانبهای مختلف ندارند.
قدر زر زرگر بداند
قدر گوهر گوهری.
حمال اصلا به نظر اینان آدم نیست که محتاج زر و در و گوهر باشد.
حمال چه می فهمد که جمال و جلال و جاه و جلوه و تجلی و تجمل چیست.
در این جور زباله ـ اشعار
تحقیر زنان و زحمتکشان پوئه تیزه می شود (به شعر کشیده می شود)

تفاوت شعر فروغ فیلسوف با زباله ـ اشعار ارتجاعی
همین جا ست.
فروغ فیلسوف
معاییر استه تیکی حاکم در طوایل طبقاتی را
بی اعتبار می سازد
و زنتصور و زنتصویر و نرتصور و نرتصویر مدرن و مترقی و انقلابی فمینیستی شبه کمونیستی خاص خود را نمایندگی میکند
و
خون اربابان لچک به سر و نعلین به پا را به جوش می آورد.

۷۱۰۸  

سنگ سخنگو

باران هم طبعش لطیف است و به قول معروف، از دلتنگی می کاهد.
مینو


سگ سخن جو

 

راستی چراو به چه دلیل
باران از دلتنگی یاران
می کاهد؟

ضمنا
باران به چه دلیل طبعش لطیف است؟
باران می تواند سیل آسا باشد و همه چیز را درهم بکوبد.
در اثر باران
ای بسا دهقانان که خانه خراب و حتی بی خانه و بی خانمان و خانه به دوش می شوند و دلتنگی شان به اوج می رسد.

این خرافه احتمالا با تصور و تخیل شاعرانه ای در رابطه است:
باران ریز ریز در قاموس اصحاب تخیل (فانتزی) گریه ابر است و گریه مسکن روح دستخوش اندوه است.
هنر مهم ایرانیان
گریه و زاری است.
این جماعت معتاد مسکن گریه و زاری اند.
مرثیه و تعزیه بهانه است.

به همین دلیل
باران را به مثابه مسکن
فونکسیونالیزه می کنند.
اخیرا در مطبوعات فرنگی
راجع به تهران گزارش سطحی مفصلی منتشر شده است که زنان مرفه کافه نشین ضمن پاسخ به پرسش های نویسنده
حسابی اشک می ریزند.


۷۱۰۹  

سنگ سخنگو

می‌گفت :
همیشه درختی که
از حیاط یا دیوار باغ زده باشه بیرون،
از همه درختا بیشتر بار میده ،
اون بارِ زیاد، بخاطر روزیِ دیگرانه
می‌گفت همینو به عنوان یه روش
تو زندگیت به کار ببر ،
به فکر دیگران باش تا برکت ببینی.
مینو


سگ سخن جو

 

برای درک و توضیح طبیعت (مثلا درخت حیاط خانه در این خرافه)
دو روش وجود دارد:
۱
روش علمی
۲
روش فقهی، هنری، تخیلی، دلبخواهی، مصلحتی، خرافی

این درک و توضیح حریف
فقهی (مذهبی) است.
حریف عوامفریب
بارآوری و بارمندی درخت را
ناشی از قوای ماورء الطبیعه جا می زند و اندرز هومانیستی ـ فئودالی می دهد:
اندرز احسان و انفاق می دهد.

طبیعت را باید به طور علمی درک کرد و توضیح داد تا بازار عوامفریبی کساد شود و خرافه
بی مشتری گردد.

درک و توضیح علمی طبیعت (مثلا درخت)
یعنی درک و توضیح طبیعت با توجه به خود طبیعت (با توجه به خود درخت).

درختان در تنازع بقا (همستیزی برای زنده ماندن و رشد و توسعه و تکثیر) با همدیگر و حتی با در و دیوار به سر می برند.
تنازع بقا در تار و پود درختان شعله ور است.
هم ریشه درختان با هم و با محیط در ستیزند و هم شاخه درختان.
درختی که از زندان حیاط و باغ تن به در کشیده
برگ هایش
دسترسی بیشتری به باران و انوار آفتاب و گاز کربنیک دارند.
به همین دلیل
بیشتر میوه می سازند و بیشتر رشد می کنند.

۷۱۱۰  

سنگ سخنگو

هرچیزی رو میشه از دو بعد نگریست:
بعد منفی
و
بعد مثبت .
یکی میگفت:
حتا گل ها هم خار دارن
اما
یکی دیگه هم میگفت:
چه خوب خارها هم گل دارند
مینو


سگ سخن جو

 

ممنون.

بشریت
اصولا و اساسا
با
دو متد (اسلوب، رویه، روش) فکری
سروکار دارد:
۱
متد فکری متافیزیکی (ماورای طبیعی، ذهنی، دلبخواهی، مصلحتی، بسته به میل و هوس، فقهی، مذهبی)

۲
متد فکری دیالک تیکی

متد فکری متافیزیکی همین است که مینو نمایندگی می کند.
یا
دیدن گل و عمده کردن آن و یا دیدن خار و عمده کردن آن.
این عوامفریبی را در فرنگستان مثبت اندیشی و منفی اندیشی جا می زنند.

متد دیالک تیکی
را سعدی ۷۰۰ سال قبل نمایندگی کرده است:
گل و خار و گنج و مار و غم و شادی به هم اند.
این متد فکری دیالک تیکی است:
دیدن اقطاب متضاد در همه چیز هستی.

خصلت اساسی همه چیز
از ذره تا کاینات
دیالک تیکی است.
همه چیز
میدان وحدت اضداد است.
در همه چیز
جنگ و صلح اقطاب متضاد جاری است.
چیزها را باید چنان دید و توصیف کرد و توضیح داد که هستند و نه بسته به مصلحت و منافع و امیال خود.
اگر سر سپرده حقیقت باشیم.
اگر عوامفریب نباشیم.

باران و هر چیز دیگر را باید چنان که هست، توضیح داد و نه چنان که دل مان می خواهد.
توضیح چیزی بسته به میل خود
نه
توضیح آن چیز،
بلکه تحریف آن چیز است.
نوعی خودفریبی و عوامفریبی و خر پروری است
که ننگ بزرگی است
و
دور از ما باد.

همانطور که ذکرش گذشت:
برف و باد و باران
هم می تواند تأثیر آرامش بخش در این و آن بگذارد و هم تأثیر تشویش برانگیز.

۷۱۱۱  

سنگ سخنگو

در جمکران
نیروی مترقی وجود ندارد.
ماهیت همه شان یکی است.
فقط
ماسک های شان متفاوت اند.

بختیاری طبقه حاکمه هم همین است.
خردگرایان را
رسوا
و
بعد
شقه شقه کرده اند و در خاوران طعمه ددان درنده تر از خود کرده اند.
من که چشمم نخورد آب از این لاشخورها

۷۱۱۲  

سنگ سخنگو

 
نه می بخشیم
و
نه فراموش می کنیم .
مهرنوش


سگ سخن جو

 

بخشیدن و نبخشیدن
چیزی سوبژکتیو است.

تغییری در ماجرا نمی دهد.

حتی انتقام گرفتن از مسئولین
و
اعدام سلیمانان و سرداران و جلادن
حنای پس از عروسی خون است
که به درد گذاشتن بر سر نمی خورد.

۷۱۱۳  

سنگ سخنگو

شعری پر محتوا و انسانی ،کە پیام های اومانیستی فراوانی در بطن خویش دارد .
حریف


سگ سخن جو

 

نه.
این شعر فروغ
شعری فمینیستی ـ انقلابی ـ فلسفی است.
فروغ
در این شعر
زنتصور و زنتصویر حاکم را
کشف و افشا و نقد می کند.
او از تضاد بینشی خود با طبقه حاکمه و شعور حاکم در جامعه
پرده بر می دارد.

در این جور اشعار مقایسه ای فروغ
عظمت فلسفی و بینشی و شخصیتی و اخلاقی فروغ
نمودار می گردد.
فروغ را باید از نو شناخت.

۷۱۱۴  

سنگ سخنگو

«اكنون از خود می پرسم كه در «تاریخ دیوانگی» یا «زایش درمانگاه» از چه چیزی جز قدرت حرف زده ام.»
میشل فوكو


سگ سخن جو

 

مش میشل
من ـ زورت چیست از این مزخرفات؟
خلایق را خر فرض فرموده ای که لاطائلات تحویل شان می دهی؟
ما
یک میلیون آخوند علامه تر از تو داریم که شب و روز از این مزخرفات تحویل خلایق می دهند.

۷۱۱۵  

سنگ سخنگو

از مرگ درگذشتیم و هراس مان دیروز پایان یافت.
در مرگ می گذریم که فردا را بی هراس بیاغازیم
جعفر پور سرایی


سگ سخن جو

 

معنی تحت اللفظی:
دیروز
از مرگ سبقت گرفتیم و ترس مان ریخت.
امروز
را
در مرگ سپری می کنیم تا فردا ترسی نداشته باشیم.

شعرا
تابع برده وار واژه ها هستند و نه برعکس.
اگر واژه ها تابع شعرا می بودند، اشعار شعرا دستخوش اغتشاش منطقی و تجربی و عقلی نمی گشت.
افسار شاعر این شعر
به دست واژه های گذشتن و درگذشتن و غیره است.

اگر دیروز
به ترفند درگذشتن از مرگ
ترس تان ریخته
یعنی دیگر ترسی در سر ندارید،
امروز
به گذشتن در مرگ (؟)
چه نیازی دارید تا فردا هم ترس نداشته باشید؟
ضمنا
منظورت از «گذشتن در مرگ» چیست؟
مگر مرگ پایان قطعی گذشتن ها نیست؟


۷۱۱۶  

سنگ سخنگو


مجله فوربس
۱
شمار میلیونرهای ایرانی در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۲۵۰ هزار نفر و نرخ رشد ثروت آن ها به بیش از ۲۴.۳ درصد رسیده است.


سگ سخن جو

 

افزایش ثروت نجومی اغنیا
به معنی افزایش ضمنی ذلت توده است.

برای اینکه ثروت تولید می شود و نه نازل.
خدمت بزرگ مارکس
اثبات همین حقیقت امر بوده است.
حتی حضرت علی می دانست:
انباشت ثروت در قطبی
در نتیجه انباشت ذلت در قطبی دیگر است.
ثروت باد آورده وجود ندارد.
ثروت غارت شده و تلنبار شده
وجود دارد.
رنگینی و سنگینی سفره اعضای طبقات حاکمه
در نتیجه بی رنگتر و خالی تر گشتن سفره توده است.

۲
در همین رابطه موسسه مطالعاتی "کَپ جمنای" با انتشار گزارش جهانی ثروت در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که جمعیت میلیونرهای جهان در سال گذشته میلادی ۶.۳ درصد و مجموع ثروت آنها نیز ۷.۶ درصد افزایش یافته است.


سگ سخن جو

 

این گزارش دال بر ان است که استثمار بی رحمانه توده زحمت
نه
مسئله ای فقط ملی
بلکه ضمنا بین المللی است
راه حل مبارزه با استثمار نیز
به همین دلیل
دیالک تیکی از ملی و بین المللی خواهد بود.
محتوای شعار کلاسیک های مارکسیسم در مانیفست (اولین سند کمونیستی)
همین است:
پرولتاریای همه کشورها متحد شوید:
یعنی هم در مقیاس ملی و هم در مقیاس بین المللی
هم در جامعه خود و هم در جهان و جامعه بشری

۳
کارگران راه ریشه کن کردن فقر را نشان داده اند


سگ سخن جو

 

کارگران
چه بسا از ریشه های استثمار بی خبرند
چه رسد به باخبر سازی توده از ریشه های استثمار.

به همین دلیل کارگران
میلیاردر هایی از قبیل ترامپ وپوتین و نعلین و چارق و چکمه را
انتخاب می کنند.
تئوری علمی و انقلابی
باید از خارج به میان توده رود.
توسط روشنفکران ارگانیک طبقه.
بدون خرد کل اندیش (فلسفه علمی)
اصلا نمی توان به منافع استراتژیکی طبقه کارگر پی برد
چه رسد به دفاع از ان.
خر نمی تواند کمونیست باشد.
به بالا رود کار افتادگان
لنینی کند چون در ایران ظهور

۷۱۱۷  

سنگ سخنگو

هیکل زیبای ظاهر هیچ نیست. 

تا توانی عقل دوراندیش آر

۷۱۱۸  

سنگ سخنگو

در جمکران هنوز ملت وجود ندارد تا کسی احیانا بدان توهین کند. 

به همین دلیل اجامر امت ساخته اند

۷۱۱۹  

سنگ سخنگو

صداقت که به معنی راستگویی نیست. 

به چه معنی است؟

۷۱۲۰  

سنگ سخنگو

شوراها اشکل خیالی نبوده اند.
شوراهای کاگری، سربازی و دهقانی بوده اند.
 اگر سواد داشته باشید ما منتشر کرده ایم بخوانید تا رستگار شوید:
 فرهنگ مفاهیم سیاسی (ش) شورای کارگران و سربازان


۷۱۲۱  

سنگ سخنگو

سخنان کذاب زشت کلام ، ارزش خواندن فکر کردن و پاسخ ندارد.
فرهاد بی تیشه.


سگ سخن جو

 

کسی که از میدان هماندیشی با همنوع فرارمی کند،
اصلا توان هماندیشی ندارد.
هماندیشی فرمی از مبارزه طبقاتی است.
هماندیشی متمدنانه ترین و مؤثرترین و حاصلخیزترین فرم مبارزه ایده ئولوژیکی است.
فرم های سه گانه مبارزه طبقاتی
از دید ولادیمیر لنین
کدامند؟

۷۱۲۲  

سنگ سخنگو

ممنون.
زیبایی (و زشتی و هر چیز دیگر)
دیالک تیکی از
زیبایی صوری (نمودین) و ماهوی (بودین)،
درونی و برونی،
فرمال و محتوایی
است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک ها
از ان زیبایی ماهوی، درونی و محتوایی است.

سعدی
پدر دیالک تیک در قرون وسطی
همین را
۷۰۰ سال قبل تئوریزه و پوئه تیزه کرده است:
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست.
ای برادر سیرت زیبا بیار.
معنی تحت اللفظی:
اگرچه فرم زیبا هیچ و پوچ نیست
تو سعی کن که صاحب سیرت زیبا گردی.

امروزه در مقیاس جهانی
زیبایی ماهوی تحقیر و فراموش می شود
و زیبایی صوری
تجلیل و مطلق می گردد.
با ملکه های زیبایی کنونی در جهان
نمی توان دو دقیقه هم صحبت شد
چه رسد به همدمی و همنشینی و همزیستی و همکاری
فرمالیسم

(صورت پرستی)
  عیب بزرگی است که دور از ما باد.


۷۱۲۳  

سنگ سخنگو

این تحلیل تان بد نیست.
تحلیل دیروزتان بد بود.
حریف


سگ سخن جو

 

ممنون
عیب از ما نیست.
عیب از شما ست.
ما فقط سر سپرده حقیقت عینی هستیم.
حقیقت عینی
معبد و معبود و کعبه و سنگر ما ست.

۷۱۲۴  

سنگ سخنگو

زیبا کلام
مداح سرمایه داری است.
مداح آزادی سرمایه و سرکوب کارگران است
برای همین است که حکومت سرمایه ازو حمایت می کند.
فرهاد


سگ سخن جو

 

صاحبنظر تعیین کننده نیست.
نظر تعیین کننده است.
برای اینکه محتوای شناخت در نظر است و نه در صاحبنظر.
به همین دلیل
برای کشف حقیقت
نظر باید تجزیه و تحلیل شود.
کسانی که توان تفکر ندارند
به صاحبنظر گیر می دهند.
تا نظر دست نخورده بماند و حقیقت کشف ناشده.

طبقه کارگر سنگر و معبدی جز حقیقت ندارد.
سگان سرسپرده طبقه کارگر
هم
باید از حقیقت
بی اعتنا به منافع خود
حراست به عمل آورند.

تحقیر و تخریب دگراندیشان
به هر بهانه
ضد علمی،
ضد عقلی،
ضد اخلاقی
و
ضد کارگری است

۷۱۲۵  

سنگ سخنگو

۱۳ تیر، روز ملی دماوند:
دماوند با ارتفاع ۵۶۷۱ متر،‌
بلندترین قله آتشفشانی آسیا و دوازدهمین قله بلند دنیا از نظر ارتفاع نسبی است
دماوند نخستین اثر طبیعی ثبت شده ایران است.


سگ سخن جو

 

یکی از بدبختی های امت اسلام
تسمیه روزهای سال به مناسبت های بند تنبانی است.
این یکی از فرم های بی محتوای عوام فریبی است.
مثال:
کودکان توده
در ملأ عام
مورد آزار جسمی و جنسی و طبقاتی و غیره قرار می گیرند
قوت لایموت خود را
چه بسا در زباله دانی ها می جویند.
از نعمات مادی و فکری و فرهنگی
محروم می مانند.
در کارتن می خوابند.
ولی در عوض اینهمه محرومیت
روزهایی از سال های مکرر نکبت
به نام روز کودک
روز پسر
روز
دختر
نامگذاری می شود
تا خلایق علاف به این مناسبت ها عکس های اعلی منتشر کنند و اوقات گرانبهای همدیگر را تلف کنند.

۷۱۲۶  

سنگ سخنگو

مرگ،
همه هستی ها را
به یک چشم
نگریسته
و
سرنوشت آنها را یکسان می کند
نه توانگر می شناسد و نه گدا.
صادق هدایت


سگ سخن جو

 

مرگ چیست؟
مرگ در تریاد (تثلیث) پیدایش ـ رشد ـ زوال (تولد - توسعه ـ تجزیه) وجود دارد.
صادق هدایت
پیدایش و تولد و رشد و توسعه و تکامل را ماستمالی و فراموش میکند
و
تجزیه و تلاشی و مرگ را
مطلق می کند
تا
حیات و هستی را تحقیر کند و عوامفریبی کند.
کسب و کار همه ادبا و شعرا و علما و فقهای فاشیسم و فوندامنتالیسم و نیهلیسم و پسیمیسم همین است.
دلیل طبقاتی اش چیست؟

۷۱۲۷  

سنگ سخنگو

امریکا در افغانستان شکست خورد.
کرزای


سگ سخن جو

 

اولا
امریکا
به تنهایی
در افغانستان و عراق و سوریه و غیره نبوده است.

همه دول ناتو
در کار بوده اند.
ثانیا
امریکا هرگز شکست نخورده است.
حتی در ویتنام نبردی را نباخته است.

دلیل آمد و رفت امپریالیسم در اقصا نقاط جهان
چیز دیگری است.
چیست؟

همه دول ناتو در افغانستان و غیره
قرار بود چه کنند و چه می توانستند بکنند؟

۷۱۲۸  

سنگ سخنگو

خسرو صدری:

۱
خداحافظی کن ، نگهدار


سگ سخن جو

 

خسرو صدری
قبل از اعلام نظر
بر پوزه مخالفین کذایی خود
پوزه بند می زند
و از صحنه جامعه و جهان
طرد می کند.

۲
عناد فرخ نگهدار با چین و روسیه، روند منطقی همنشینی او با محافل طرفدار غرب میهنمان است.


سگ سخن جو

 

خسرو صدری
که هنرش خاطره نویسی و ترجمه فرمایشات سران سرمایه است
میان ج. خلق چین و اولیگارشی فاشیستی روس
علامت تساوی می گذارد
یعنی از موضع فکری عوامفریبانه سران امپریالیسم
داد سخن سر می دهد.
حقه تئوریکی دیرآشنای امپریالیسم
بازی با مفاهیم ضدعلمی خودکامگلی و تمامیت خواهی و پلورالیسم و غیره است
تا
میان هیتلر و استالین
و
امروزه میان ج. خ. چین و روسیه کثافت
علامت تساوی بگذارد.

خسرو صدری دلیل مخالفت فرخ نگهدار با ج. خ. چین و روسیه را همنشینی با بدان می داند و
نه
ناشی از جهان «بینی» بورژوایی خود او.

این همان طرز تفکر سوبژکتیویستی فئودالی است:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد.
سگ اصحاب کهف
روزی چند
پی خوبان گرفت و آدم شد.

۳
این گرایش را او پیشتر، بخاطر تلاش در سوء استفاده از نام و آرمان "چپ"،
با رغبت ابراز نمی کرد.


سگ سخن جو

 

معلوم نیست که خسرو این علم غیب را از کجا دارد.
فرخ هم مثل هر کس دیگر
تغییر می یابد و تجدید نظر می کند.
همه که مثل بعضی ها درجا نمی زنند و همیشه همان نمی مانند.

۴
بی پروایی اخیر او در این مورد، شاید به دلیل وضعیت سیاسی جهان:
افزایش نفوذ چین و ضعیف شدن آمریکا و ناامیدی روزافزون در اردوگاه اصلاح طلبان مخالف "جهان چند قطبی" است که بسیاری از آنان ، مثل فائزه رفسنجانی را از حال عادی هم خارج کرده است.


سگ سخن جو

 

 افزایش نفوذ چین
و یا توسعه اقتصادی ج. خ. چین؟
امپریالیسم که تضعیف نشده است و نفوذ امپریالیسم که کاهش نیافته است.
سوسیالیسم شکست خورده است و جوامع سوسیالیستی کذایی
راه رشد کاپیتالیستی در پیش گرفته اند تا بر عقب ماندگی غلبه کنند.
ضمنا جان نسبتا سالم از مهلکه به در برند.
رفرمیسم
هرگز خط مشی ثابت نداشته است.
مثلا احزاب سوسیال ـ دموکرات
بندباز بوده اند.
همین گرهارد شرودر رفیق پوتین
روزی سرخ تر از سران حزب کمونیست المان بوده است و بعد صدر اعظم شده و شروع به خوردن از توبره و آخور کرده است.
رفرمیسم ترفندی برای تحمیق طبقه کارگر است.

 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر