۱۴۰۰ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۴۶۱)

 Keine Fotobeschreibung verfügbar.

میم حجری


۵۸۶۷

سنگ سخنگو

اگر ذهن خود را درست کنید مابقی زندگی شما سر جای خودش قرار خواهد گرفت 

لائوتسه

سگ سخن جو

 

برعکس. 

شعور انعکاس وجود است. 

بشر چنان می اندیشد که می زید و نه برعکس

۵۸۶۸

سنگ سخنگو

پوچ گرایی در این شعر سیمین موج می زند.
پریناز


سگ سخن جو

 

ممنون.
پوچ گرایی
تا حدودی درست است،
ولی دقیق نیست.
وابستگی تار و پود فکری این شعر را تشکیل می دهد.
معنای زندگی سیمین
در حریفی است که او را دوست خطاب میکند.
این همان طرز تفکر فئودالی سعدی و حافظ و غیره است.
شاید محتوای دوست برای سیمین چیز دیگری باشد.
دوست برای سعدی و حافظ
اعضای طبقات حاکمه اند.
مثلا سعد زنگی
تیمور لنگ و غیره اند

۵۸۶۹

سنگ سخنگو

طبقه حاکمه 

به یکی از طبقات اجتماعی و یا به ترکیبی از طبقات اجتماعی اطلاق می شود که مالک وسایل اساسی تولید (کارخانجات، منابع، معدن، بانک ها، جنگل ها، مزارع، مراتع، قنوات، بیمارستان ها، دانشگاهها، ...) باشد. 

طبقه حاکمه 

در آلمان دموکراتیک 

طبقه کارگر و طبقه دهاقین تعاونی 

بوده است

۵۸۷۰

سنگ سخنگو

شکسپیر
راه رسیدن به خوشبختی را در نداشتن توقع و انتظار از این و آن می داند.
بنا بر این ادعای شکسپیر
فقط مرده ها خوشبختند.
چون زنده ها بدون توقع و انتظار از همنوع
حتی لحظه ای قادر به ادامه حیات نیستند.
مثال:
بروید نانوایی تا نانی بخرید و انتظار دریافت نان نداشته باشید.
یعنی اگر حاضر به فروش نان نشد
از نان صرفنظر کنید.
بروید بقالی و پنیر بخواهید و انتظار نداشته باشید که پنیر بفروشد.
یعنی قید پنیر را هم بزنید و الی اخر.
ضمنا
خوشبختی چیست که راه رسیدن بدان فلان و بهمان است؟

۵۸۷۱

سنگ سخنگو

عشق کار نازکان خام نیست.

سگ سخن جو

 

عشق چیست؟
دلیل و علت تجلیل اغراق آمیز عشق در ادبیات فئودالی چیست؟

۵۸۷۲

سنگ سخنگو

مشخصه مهم باند ها از هر نوع
قبل از همه
نفرت از همدیگر است.
به همین دلیل،
فحش می دهند و فحش می شوند.
برای اینکه فوت و فن و ترفند هماندیشی ندانند و نمی خواهند بدانند.
تمدن توانگر کند فرد را
خبر کن حریفان ولگرد را


۵۸۷۳

سنگ سخنگو

زن هم صدای مرد را کاملا متفاوت ادراک می کند. 

دلیلش نیاز غریزی زن و مرد به همدیگر است


۵۸۷۴

سنگ سخنگو

سلیمانی هیملر فوندامنتالیسم شیعی بوده است

۵۸۷۵

سنگ سخنگو

در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی.
بگذار دیگران هرچه دوست دارند بگویند، زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد.
آرتور شوپنهاور


سگ سخن جو

 

بشریت بر سر دو راهی زیر ایستاده است:

الف
هماندیشی برابر حقوق با همنوع

ب
هفت تیر کشی و همنوع کشی

شوپنهاور و نیچه و هیتلر و خمین و خلخال و غفار و جبار
مبلغ راه دومند.
زنده باد هماندیشی برابر حقوق با همه همنوعان برابر با یکدیگر

۵۸۷۶

سنگ سخنگو
اگر « محتوای سند امضاء شده مخفی نگه داشته شده» 

چگونه می توان راجع بدان ابراز نظر کرد 

و خیال بافی نکرد؟

۵۸۷۷

سنگ سخنگو

گاه می‌نشیند
بر دلم
یک سوال!
چرا به پایان نبرم
جمله‌ی هستی‌ام را
با نقطه‌ی یک گلوله؟
امروز هرچه باداباد
غزل بدرودم را می‌سرایم
ولادیمیر مایاکوفسکی


سگ سخن جو

 

کسی که زندگی اش توخالی و بی معنی است، بودن و نبودش تفاوتی ندارد. 

انتحار 

از عناصر ایده ئولوژیکی طبقات اجتماعی انگل و علاف است

۵۸۷۸

سنگ سخنگو

جیران جان
تعریف ملت چیست؟
ملت
یک مفهوم فلسفی است.
ملت که ترکیبی از عناصر همگون نیست.
هم
میلیاردری که پول پارو می کند
جزو ملت است
و
هم
رفتگری که خس و خاشاک می روبد.
آدم بهتر است
راجع به چیزهایی بنویسد که معنی شان را می داند.
ضمنا کسی در تشییع جنازه عزیزی عربده نمی کشد.
معمولا
پا به پای شادمانی های مردم پای می کوبند

۵۸۷۹

سنگ سخنگو

نیروهای چپ و ترقی خواه فقط در کره مریخ یافت می شوند نه در سیاره سرگردان زمین. 

ما جسته ایم نبود

۵۸۸۰

سنگ سخنگو

ممنون.
بحث بر سر مفهوم عشق است.
عشق
ظاهرا
یکی از مفاهیم هتک حرمت شده است.
هر کس هر چه می خواهد در خورجین این واژه می چپاند و به خورد این و ان می دهد.
می توان این مفهوم را در اشعار شعرای بیشمار مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید.
اگر به قول شما
عشق شیره شیرین احساس است،
ادعای حافظ به چه معنی است:
کسی که عاشق شد، نامش در جریده عالم ثبت شد.
عشق
رابطه نیست.
چون رابطه همیشه دو طرفه است.
عشق اما یک طرفه است.
عشق وابستگی طبیعی، غریزی، ژنه تیکی، اتیکی، استه تیکی ... به یک کس و یا یک چیز است.
ضمنا محکوم به شکست است.
اگر عشق شیره شیرین احساس است
چرا ادعا می شود که کار خامان نیست.
خامان که فاقد احساس نیستند.

۵۸۸۱

سنگ سخنگو

بر ظواهر امور دل مبند.
به
بلوغ
بیندیش،
به
وفاداری،
به
صلح و صفا و صداقت.


سگ سخن جو

 

یعنی برو به کره بی سکنه مریخ و با حریف بالغ و وفادار و صادق و با صفا
نماز جماعت بخوان
 

۵۸۸۲

سنگ سخنگو

تا زمانی که خلق ها به احقاق حقوق ملی (خودمختاری) نرسند، خونریزی ادامه خواهد یافت. 

خودمختاری خلق ها هم الزامی است و هم به نفع جامعه است. چرا و به چه دلیل؟

۵۸۸۳

سنگ سخنگو

احساس چیزی ثانوی است. 

از تلخی و شیرینی احساس که نمی توان روش زندگی ساخت. دستت می خورد به آتش و احساس سوزش می کنی. 

احساس = حلاجی سیگنال های حسی که از خارج به ذهن ارسال می شوند.

۵۸۸۴

سنگ سخنگو

 می دونی چرا؟ 

چون از کسی انتظار ندارم. 

شکسپیر

سگ سخن جو

 

 

بدون حمایت همنوع زندگی محال است. 

مرده ها فقط از همنوع انتظاری ندارند،

 نه خوشبخت ها

۵۸۸۵

سنگ سخنگو


روزی خواهد رسید که حسرت دیروز را بخورید


سگ سخن جو

 

کسی حسرت ماضی را می خورد
که
فاقد مستقبل باشد.

۵۸۸۶

سنگ سخنگو

ممنون. 

برای پاسخ به این پرسش باید به دیالک تیک غریزه و عقل اندیشید. 

عشق یکی از فرم های بسط و تعمیم غریزه است که ضد عقل است. 

کسب و کار هنر ارتجاعی 

تجلیل از غریزه و تحقیر عقل است. 

عشق برای تحقیر عقل مورد تجلیل قرار می گیرد

۵۸۸۷

سنگ سخنگو

بحث بر سر عشق است. 

نه بر سر بی نیازی از نعمات فکری و روحی. 

هدف 

شناخت مفهوم عشق است.

۵۸۸۸

سنگ سخنگو

نه. 

سیمین و بخش اعظم افراد نومید نیستند. 

منتظر ظهور منجی موعودند. 

هویت منجی فقط متفاوت است. 

گروهی آن گروهی این پسندند


۵۸۸۹

سنگ سخنگو

ایده ئولوژی چیزی طبقاتی است. 

اینجا و آنجا ندارد.

۵۸۹۰

سنگ سخنگو

ممنون. 

مسائل را بهتر است شخصی نکنیم تا قابل بحث باشند. 

این ضعف بسیار مهمی است. 

حقیقت که در علایق و سلایق این و آن نیست. 

حقیقت در موضوع مورد بحث است.

۵۸۹۱

سنگ سخنگو

فریدون مشیری

تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم

تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته، روی گردابم!

سگ سخن جو

 

سؤال مشیری راجع به کیستایی و چیستایی معشوق است.
معشوق
کسی
است که عاشق را به خیال پروری و خیال پرستی واداشته است.
معشوق
چیزی
است
که
عاشق با مشاهده لبخند او بی تاب و بی هوش می شود.

این تأثیر معشوق بر عاشق
تا زمانی صورت می گیرد که
عاشق
عاقل نباشد.
به محض پیدا شدن سر و کله عقل
شناخت معشوق میسر می شود
و
عاشق باهوش می گردد و آتش عشق خاموش.
یکی از دلایل تحقیر عقل توسط شعرای فئودالی
همین است.

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کاین شحنه (داروغه، گشت ارشاد) در ولایت ما هیچ کاره نیست



۵۸۹۲

سنگ سخنگو

 
در واژه‌شناسی مسیحی به دین‌باوران غیر‌کلیسایی «لائیک» می‌گویند: مردمانی که مؤمن‌اند‌ اما چون کشیشان و دیگر صاحب منصبان در سلسله مراتب کلیسایی، وابستگی به نهاد کلیسا و یا نقشی، مقامی و یا مسئولیتی در آن ندارند.

شیدان وثیق

سگ سخن جو

 

در زیر این کاسه
چه نیمکاسه ای نهفته است؟؟

دین باوری در این تعریف دو گونه و دو گانه تصور و تصویر می شود:


الف
دین باوری اوتوریته های مذهبی به مثابه اعضای طبقات حاکمه

ب
دین باوری لائیک طبقات اجتماعی دیگر و توده

این حقیقت امر
کماکان صادق است.
مذهب واحدی با کتاب مقدس واحدی
در جامعه منقسم به طبقات اجتماعی متفاوت و متضاد
شقه شقه می شود:
اگر کسی با دهاقین ایران آشنایی داشته باشد
متوجه این حقیقت امر مارکسیستی می شود:
همان خدایی که در دیدگاه مذهبی اشرافیت فئودال و روحانی «به دشنامی خلعت می بخشد و به سلامی گردن می زند» (سعدی)
از دید دهاقین زحمتکش
مخلص پاکباز زحمتکشان است و خصم آشتی ناپذیر استثمارگران.
امام زمان اگر ظهور کند به نظر دهاقین فقیر ایران
قبل از همه
گردن کلفت آخوندها را خواهد زد.
این بدان معنی است
که
مذهب
ایده ئولوژی است
و
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
مذهب با فرم واحد
محتوای طبقاتی متفاوت و حتی متضاد کسب می کند.
به همین دلیل
برخورد مارکسیسم به مذهب
با برخورد آته ئیسم و آنارشیسم و نیهلیسم به مذهب
از زمین تا آسمان تفاوت و حتی تضاد دارد.



۵۸۹۳

سنگ سخنگو

ظریف در واکنش به سخنان خامنه ای:
من کارگزاری بیشتر (بیش) نیستم، مسئولیت سیاست خارجی با خامنه ای است


سگ سخن جو

 

ظرفا باید سری به سرچشمه های جوشان مارکسیسم بزنند تا رستگار شوند.
نه
خامنه ای کاره ای است 

و 

نه 

ظرفا و علما و فقها

تعیین کننده
همه جا و همیشه
طبقه حاکمه است.
هیئت حاکمه
مأمور و نماینده طبقه حاکمه است و لاغیر.
دیالک تیک آمر و مأمور
حاکمیت و حکومت
طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی


تعیین کننده ی روبنای ایده ئولوژیکی
زیربنای اقتصادی است.
تعیین کننده حکومت
حاکمیت طبقاتی است.
زنده باد مارکسیسم
تنها وسیله کشف حقیقت عینی


۵۸۹۴

سنگ سخنگو

ممنون. 

اسم ها تعیین کننده نیستند. 

ایسم ها تعیین کننده اند. 

چون تیز بنگزی همه دشنام می دهند. 

دلیلش خالی بودن کله از مغز اندیشنده است.


۵۸۹۵

سنگ سخنگو

من و شما را باید رها کرد. 

به اندیشه باید اندیشید. 

تفاوت مارکسیسم با استالینیسم همین است.

۵۸۹۶

سنگ سخنگو

 
کاش می توانستم ، گذشته را روی تخته سیاه زندگی پاکش کنم در عوض با خط درشت می نوشتم فراموشی، بهترین نوشیدنی فصل است


سگ سخن جو

 

کسی که گذشته را به باد فراموشی بسپارد
بالاجبار
در زمان حال دائم به سر می برد.
یعنی آینده ندارد.
برای اینکه بدون نقد علمی و انقلابی گذشته
نمی توان آینده ای ساخت.
زمان حال
پل گذار از ماضی به مستقبل است.

ماضی گرایی (ترادیسیونالیسم، سنت گرایی)
کسب و کار مرتجعین است
و
ماضی ستیزی (فراموش کردن ماضی)
کسب و کار شیفتگان زمان حال (درجا زنندگان)


۵۸۹۷

سنگ سخنگو

اینها جنایت کار هستند.
حریف


سگ سخن جو

 

 خلایق به عوض تحلیل مسائل به مورالیزه کردن (اخلاقی سازی) مسائل می پردازند.
این کردوکارها تازگی ندارند.
خاص ایران و اینان هم نیست.
پس از شکست کمون پاریس و کمون باکو
نیاکان اینان با کمونارهای پاریس و باکو
چه کرده اند؟
با مورالیزه کردن مسائل
 می توان عوام فریبی کرد،
ولی نمی توان روشنگری کرد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر