جهانگیر صداقت فر
(تیبوران – ۲۷ آپریل ۲۰۱۴)
ویرایش
از
میم حجری
به گوش
از شنیدنِ
و به چشم
از دیدنِ اخبار
هشدار
و با نیشِ تَشَر به کودکِ احساس
حکمِ زنهار داده ام،
زیرا که صحنِ روزگار
همه آشوبِ جنگ و فتنه و نیرنگ،
و تکرارِ مکررِ حادثاتِ بد آهنگ است
و گنجایشِ گنبدِ آفاق
در برابرِ حجمِ مرثیههایِ استغاثه
بسی تنگ است.
استغاثه
یعنی
دادخواهی
بایگانِ حافظه را
به حذفِ خاطرههایِ تلخ،
و حفظِ حلاوتِ یادهایِ شاد انجام
اخطار داده ام.
دیالک تیک حذف و حفظ
احتمالا
برای اولین بار
توسط شاعر
توسعه داده می شود.
خیلی ارجمند و زیبا ست.
سعدی کجا ست تا فخر ورزد.
***
اینک
زیبایی را دریافتن،
و حظِّ حضور
در این مجالکِ اندک را
مغتنم برشمردن
و حرمتِ حیات را به خاطر سپردن
و آسودن
آسودن
آسودن…
آه
تن دردادن به ناگزیریِ تمکین
اراده ئی برسنجیده مینمود
که توانِ تحمل را
سرانجام
نهایتی است،
و در غایتِ استیصال
تغافل
خود چه طُرفه عنایتی است!
***
و من اکنون
ـ بی اعتنا به شرم آجینِ شبنم بر جبین -
چشم و گوش بسته از کنارِ مرزهایِ فلک زده میگذرم.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر