باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۴۷ ـ ۴۸)
بخش دوم
۱
حذر کن ز پیکار کمتر کسی
که از قطره، سیلاب دیدم بسی
معنی تحت اللفظی:
با ضعفا در نیفت.
ای بسا قطره که جمع گردد و سیل گردد.
سعدی
در این بیت شعر،
از سوئی
دیالک تیک (۱) و کل
را
به شکل دیالک تیک قطره و سیلاب بسط و تعمیم می دهد
و
از سوی دیگر
قانون دیالک تیکی بسیار مهمی را فرمولبندی می کند که حدود ششصد سال بعد، از سوی مارکس و انگلس تحت عنوان قانون گذار از (۲)
کشف و اثبات خواهد شد.
جواب.
سعدی
در این بیت شعر،
از سوئی
دیالک تیک جزء و کل را
به شکل دیالک تیک قطره و سیلاب بسط و تعمیم می دهد و از سوی دیگر قانون دیالک تیکی بسیار مهمی را فرمولبندی می کند که حدود ششصد سال بعد، از سوی مارکس و انگلس تحت عنوان قانون «گذار از تغییرات کمی به تحولات کیفی و بر عکس» اثبات خواهد شد:
تجمع قطره ها (تغییرات کمی) پس از گذر از حد عینی معین
می تواند به تشکیل سیلاب و رود و دریا و اقیانوس (تحولات کیفی) منجر شود.
منظور سعدی از «کمتر کسی» توده مولد و زحمتکش شهر و روستا ست، که به قطرات آب می مانند و از تشکل، اتحاد و سازمان یابی شان سیلی غول آسا می تواند قوام یابد و نظم نوینی پی افکند.
نظم اجتماعی نوینی، که در آن انسان برای انسان خواهر ـ برادری است
و
نه گرگی در کمین فرصت برای کندن پوست او.
سعدی در مواردی دیگر با بزرگواری فئودالی خویش
توده را با «سنگ خرد»، «مور»، «پشه» و «مورچه» مقایسه می کند:
عدو را به کوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد
نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی بر آرند شور؟
نه موری که موئی کزان کمتر است
چو پر شد، ز زنجیر محکم تر است.
معنی تحت اللفظی:
دشمن را نباید دستکم گرفت.
ای بسا سنگریزه که جمع گردد و به کوه بزرگی مبدل گردد.
به همان سان که مورچگان متحد، دمار از روزگار شیر شرزه در می آورند.
همان مورچه ای که از مو کمتر است،
در صورت اتحاد به زنجیری مستحکم مبدل می شود.
پشه، چو پر شد، بزند پیل را
با همه مردی و صلابت، که او ست
مورچگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بدرانند پوست
معنی تحت اللفظی:
اگر پشه ها تکثیر شوند،
می توانند فیلی را به زانو در آورند.
به همان سان
که
اگرمورچگان متحد شوند،
پوست شیری را می توانند بکنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر