خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
(۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
و
حکما
شجاع کسی را گفته اند که در او نجدت و همت بلند و
سکون نفس و ثبات و تحمل و شهامت و تواضع و حمیت و رقت باشد.
فلاسفه مذهب منسوخ
اکنون
بر تعریف خود از مفهوم شجاعت آفتابه برمی دارند:
هرگاه
که
حرکت نفس بهیمی به اعتدال بود و نفس عاقله را متابعت نماید فضلیت عفت
او را حاصل آید.
شجاع
کسی است که نفس حیوانی اش نه افراطی باشد و نه تفریطی (میانه باشد) و عقلش تابع نفس حیوانی اش باشد.
اکنون
ادعای می کنند
که
شجاع
باید
دارای صفات زیر باشد:
نجدت (دلیری)
همت بلند
سکون نفس
ثبات
تحمل
شهامت
تواضع
حمیت
رقت
تعریف شجاعت
بدین طریق
تخریب می شود.
۲
آن کس
را
که بدین خصلت موصوف بود
ثنا گفته اند
فلاسفه مذهب منسوخ
ستاینده شجاعان بوده اند.
۳
و
بدین واسطه
در میان خلق سرافراز بوده و این عادت را قطعا عار نداشته اند بلکه ذکر محاربات و مقاتلات چنین کسی را در سلک مدح کشیده اند
معنی تحت اللفظی:
شجاعان
سرافراز بوده اند
و
از
داشتن فضیلت شجاعت
شرمنده نبوده اند
بلکه
دلاوری ها و آدم کشی های خود
را
ستوده اند.
این چیزها
ربطی به تعریف عینی و علمی مفهوم شجاعت ندارند.
۴
گفته اند
که
سر مایه مرد، مردانگی است
دلیری و رادی و فرزانگی است
معنی تحت اللفظی:
سرمایه مرد، مردانگی و دلیری و فرزانگی
است.
این دیگر نشد،
شجاع که نمی توان فرزانه باشد.
فرزانه
یعنی دانا و فیلسوف.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر