پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۴
نظریه ماتریالیستی ـ دیالک تیکی راجع به ارگانیسم
۱
· ماتریالیسم دیالک تیکی ضمن قبول جنبه های معقول نظرات کانت و هگل، بر هر دو نوع ایدئالیسم (ایدئالیسم ذهنی و عینی) غلبه می کند و شیوه هستی ماده به مثابه ارگانیسم را بربنیان عوامل زیر تعیین می کند:
الف
· ارگانیسم می تواند به برکت عوامل زیر رفتار خاص منطبق با قانونمندی های خود را توسعه دهد و تکامل بخشد:
۱
· به برکت پیوند متقابل اجزای خود
ب
· به برکت تضادهای درونی خود
· مراجعه کنید به تضاد
پ
· به برکت دیالک تیک ارگانیسم و محیط زیست
۲
· «حیات عبارت است از شیوه هستی ترکیبی از پروتئین ها که گشتاور ماهوی آن را جذب و دفع مدام ارگانیسم با طبیعت پیرامون و بیرونی تشکیل می دهد.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۵۹)
۳
· علیرغم این همه معارف موجود، نظریات مکانیسیستی و ویتالیستی راجع به مفهوم ارگانیسم تا چند دهه قبل از این رواج داشته اند:
الف
· نظریات مکانیسیستی با استفاده از معارف علوم طبیعی و نظریات ویتالیستی با بهانه قرار دادن مسائل هنوز حل نشده.
ب
· علل این امر را باید نه تنها در کوته بینی طبقاتی، بلکه علاوه بر آن در سطح نازل رشد معرفتی بیولوژی جست.
پ
· مدارک مشخص لازم برای توضیح دقیق و جزء به جزء تعادل سیال، اکوی فینالیاته (وضع واپسین واحد)، خود تنظیمگری، خود سازماندهی و امثالهم هنوز در اختیار نبود.
· مراجعه کنید به تعادل سیال و اکوی فینالیته
۴
· بر بنیان فاکت های بیولوژیکی بیشمار در نقطه عطف قرن بیستم، بررسی مسئله ماهیت ارگانیسم مجددا در دستور روز قرار گرفت.
۵
هانس آدولف ادوارد دریش
(۱۸۶۷ ـ ۱۹۴۱)
طبیعتفیلسوف و زیست شناس آلمانی
نظریه ویتالیستی دریش در باره طبیعت از سوی ناسیونال ـ سوسیالیسم (فاشیسم آلمان) به مثابه مبانی فلسفی ـ علمی ایدئولوژی نازی به کار گرفته شد.
خود او پاسیفیست بود و لذا در سال ۱۹۳۳ بازنشسته گردید.
· آنگاه دریش از ماشینی سخن آغاز کرد که به وسیله یک مکانیسین ماورای تجربی به حرکت انداخته می شود.
۶
جان اسکات هالدین
(۱۸۶۰ ـ ۱۹۳۶)
فیزیولوگ اسکاتلندی و مؤسس هولیسم متدی
· هالدین ـ پدر هولیسم ـ مدعی شد که ساختار ارگانیسم زنده هیچ تشابهی به ماشین ندارد.
· او هم مکانیسیسم را و هم ویتالیسم را به مثابه اصول توضیحی، باطل نامید.
· بدون اینکه خود بتواند جانشینی برای تئوری ماشینی ارائه دهد.
۷
· للوید ـ مرگان و وایت هد مفهوم «ارگانیسم» را (همانند روانشناسی هیئت در آلمان) به اشیاء جامد نیز بسط دادند.
۸
· در طی این کشمکش ها مفهوم مدرن ارگانیسم توسط فون برتالانفی، هارتمن و دیگران وارد صحنه شد
۹
· در سال های اخیر سیستمتئوری سیبرنتیکی تعریف دقیقتری از ارگانیسم ارائه داد:
· ارگانیسم عبارت است از یک سیستم سیبرنتیکی خود تنظیمگر، خودسازمانده، خودتعمیرگر و خودبازتولیدگر، که عناصرش از پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی تشکیل یافته اند.
۱۰
· طبیعت شیمیائی سنگپایه های سیستم (یعنی چند و چون پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی) را شیمی مدرن می تواند بی کم و کاست مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
· فونکسیون های سیستم ها را می توان به وسیله آلات فنی مدل سازی کرد و در ماشین های محاسبه کلی الکترونیکی قابل رؤیت نمود و مورد بررسی قرار داد.
۱۱
· خودتنظیمگری، خودسازماندهی و امثالهم را اکنون دیگر می توان به طور ماتریالیستی توضیح داد و فاتحه نهائی بر ویتالیسم را خواند.
۱۲
· ارگانیسم هائی که ما تاکنون شناخته ایم، اجزای اصلی شان از پروتئین ها و اسیدهای نوکلئینی بسیار بغرنج تشکیل یافته اند.
۱۳
· اما احتمال این نیز وجود دارد که از عناصر دیگری فونکسیون های ارگانیسمی خاص قوام یابند.
۱۴
· برای اثبات صحت و سقم این احتمال یا باید بر اساس عناصر دیگری به طور مصنوعی ارگانیسم هائی را تولید کرد و یا در سیارات دیگر به کشف آنها نایل آمد.
۱۵
· استفاده از مفهوم «ارگانیسم» برای علامتگذاری ساختار و فونکسیون سیستم ها و یا زیرسیستم های اجتماعی (آن سان که ارگانیسمتئوری انجام می دهد) به معنای قطعی علمی آن مجاز نیست.
· زیرا (علیرغم وجوه مشترک بیشمار) خودویژگی حوادث اجتماعی را نمی توان از روندهای بیولوژیکی نتیجه گرفت.
· عکس این مسئله نیز صادق است.
· مراجعه کنید به ارگانیسمتئوری.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر