۱۴۰۰ فروردین ۷, شنبه

درنگی در شعری از احسان طبری (۱۴)

 

  احسان طبری

ویرایش و تحلیل 

از

یدالله سلطان پور

 

۱

بباید کوه های مانع از راه (هدف کندن) تل افکندن 

زمان را نیک سنجیدن، ز چهرش پرده افکندن

معنی تحت اللفظی:

موانع کوه آسا را باید از راه رسیدن به هدف برکند

و

زمان را درست ارزیابی کرد و از صورتش پرده برداشت.

 

طبری در این بیت شعر 

وظایف دشوار توده ای ها را بر می شمارد:

حذف موانع 

ارزیابی درست زمان

افشای زمان

 

منظور او از سنجش نیک زمان

را

می توان هم به معنی شناخت محتوای دوران 

دانست

و

هم

به

معنی عمل به موقع و متناسب با به تناسب قوا.

 

۲

زبان رنج دانستن، به راز سنگ پی بردن 

فروغ مهر پاییدن، مسیر چرخ پیمودن 


 

معنی تحت اللفظی:

وظایف دیگر توده ای ها

به

شرح زیرند:

آموزش زبان رنج

کشف راز سنگ

پاسداری از پرتو مهر

طی مسیر چرخ

 

طبری با مفاهیم عهد بوقی می اندیشد.

مفاهیم این بیت شعر طبری

فاقد اکتوئالیته و مدرنیته اند:

زبان رنج

راز سنگ

فروغ مهر پایی

طی مسیر چرخ

 

خواننده و شنونده مفلوک

باید

به

مدد فانتزی

شعر شاعر حزب توده

را

بفهمد.

درست به همین دلیل

موقع پیاده کردن این شعر از نوار،

مفهوم بی در و پیکر «تل افکندن» را جادو کرده اند.


۳
هزاران قصۀ نادیده دیدن، سختجان گشتن 

به سختی پا فشردن، اندک اندک پهلوان گشتن

 

معنی تحت اللفظی:

دیگر وظایف توده ای ها به شرح زیرند:

مطالعه تاریخ و کسب سخت جانی

سخت کوشی و توسعه فیزیکی.

 

در آموزه های طبری

از

خود اندیشی

خبری نیست.

طبری اهل اندرز و از بر سازی و عبرت آموزی است

و

نه

اهل مفهوم آموزی، تفکر مفهومی، از آن خود کردن تئوری علمی و انقلابی و توسعه فکری و تئوریکی.

به

همین دلیل

طبری

را

می توان مرده اندیش دانست.


محمد زهری و سیاوش کسرایی و انصاری

زنده اندیش تر از طبری بوده اند.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر