۱۳۹۹ اسفند ۲۳, شنبه

درنگی در اخلاق الاشراف عبید زاکانی (۲۹)

    Bild
  

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
 (۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست

 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 

باب سوم 

در عفت 

 مذهب منسوخ

۱

در سیر اکابر سلف مطالعه افتاده است که در ازمنه ماضیه 

عفت 

را 

یکی از خصایل اربعه شمرده اند

و در آن فرموده اند: 

عفت عبارتست از پاکدامی

 و لفظ عفیف بر آن کس اطلاق کردندی 

که 

چشم از دیدن نامحرم

و 

گوش از شنیدن غیبت

و 

دست از تصرف در مال دیگران 

و 

زبان از گفتار فاحش

و 

نفس از ناشایست 

بازداشتی. 

عفت

به

قول فلاسفه مذهب منسوخ

از

خصایل چهارگانه است.

منظور از خصایل اربعه چیست؟

در ساحل سپیده اخلاص

امام مى گويد:

«وَ الزَمَ اللهُ قَلبَهُ اربَعَ خِصالٍ» 

خدا 

چهار درد بى درمان، 

چهار خصلت 

روى دل او مى گذارد:

نخست

 آنكه 

«اَمَلاً لا يَبلُغُ مُنتَهاهُ ابَداً» 

 يك آدمى مى شود كه سراپايش آمال و آرزو ست. 

آمال و آرزوهاى بيجا. 

به قول عوام مردم، ايده آلى. 

يك آدم ايده آليست مى شود. 

اين مثال عوامانه را فراموش نكنيد كه مى گويند: 

يك آقايى فقير بود، بى چاره بود، زن نداشت، يك كوزه روغن داشت كه بالاى سرش بود. 

گفت: 

ظرف روغن را مى فروشم و گوسفندى مى خرم، يك مى شود دو، دو مى شود چهار و كم كم، گله درست مى كنم. 

از شير و پشم گله استفاده مى كنم و قصرى مى سازم. 

كلفتى مى آورم، نوكرى مى آورم و ارباب مى شود. 

با مردم قُلدرى مى كنم و اگر كسى مخالفت كند، با اين چوب بر سر او مى زنم. 

و 

در

  عالم تخيل چوبى را كه در دست داشت، بالا برد و وقتى كه چوب بالا رفت به ظرف روغن خورد، 

ظرف روغن شكست و روغنها روى زمين ريخت. 

آدم آمالى يعنى اين.

واقعاً اگر آمال و آرزو انسان را بگيرد، به جاهاى بدى مى رساندش. 

به اين روايت كه

  هم از پيغمبر اكرم و هم از اميرالمومنين و امام صادق (ع) نقل شده است، دقت کنید: 

  من براى اين مسلمانها از دو چيز خيلى مى ترسم، 

يكى متابعت هوى و هوس است. 

مى ترسم از اينكه هوى و هوس، دل را استخدام

كند. 

يكى هم از آمال و آرزوها

 براى اينكه اگر يك حيوانى شد كه بعد ملكوتى را استخدام كرده باشد،

  ديگر سراپا باطل است. 

ديگر چيزى كه نمى بيند، حق است. 

چيزى كه نمى شنود، حق است. 

چيزى كه نمى فهمد، حق است. 

اگر هم آمال و آرزو آمد، ديگر چيزى كه نمى بيند، قبر و قيامت است. 

ديگر چيزى كه نمى بيند، خدا و بهشت و جهنم و روز قيامت است. 

خصلت دوم 

اينكه 

«وَ شُغلاً لا يَفرُقُ عِنهُ ابداً» 

دلش مشغول مى شود. 

مشغول چه چيزى‌؟ 

 العياذ بالله‌ يك دفعه يك عشق مجازى‌اين درد بى درمان كه سوغات غرب است‌

يك نگاه دختر به پسر، پسر به دختر، يك تبسم دختر به پسر، پسر به دختر، يك نشست دختر با پسر، زن با مرد، 

آن اشعه هايى كه نبايد از چشم به چشم بيايد، مى آيد 

و عاشق مى شود. 

وقتى كه عاشق شد، بايد بسوزد تا بميرد وبه جهنم برود.

حتماً لازم نيست كه عاشق يك دختر بشود يا زن عاشق يك مرد بشود، 

عاشق پول شود. 

وقتى كه عاشق پول شد، حاضر است از فقير بينوا ربا بگيرد

 به جاى اينكه به او كمك كند، از او ربا بگيرد. 

عاشق رياست شود. 

براى اين كه به رياستش ضرر نخورد، حاضر است دنيا را بكُشد، حمام خون جارى كند.

خدا نكند اين دل به امورى كه مثال زديم مشغول بشود. 

بله، گاهى هم به خدا مشغول مى شود

  يعنى وقتى كه همه اغيار از خانه بيرون رفتند، 

صاحب خانه مى آيد.

  خوشا به حال اينها كه دلشان عاشق خدا ست. 
مشغول خداست. 
خود را در محضر خدا مى يابد. 
دل شب بالاترين لذت براى او ست. 
اسم خدا بالاترين لذت براى او ست. 
ولى اگر صاحب خانه در خانه نباشد، 
هر كه به اين خانه بيايد، آن را خراب مى كند.

  سومين خصلت 

اين است

 كه 

«وَ فَقراً لا يَبلُغُ غِناهُ ابداً» 

يك احتياجى در دل او پيدا مى شود كه هيچ وقت به غناى آن نمى رسد. 

آمريكا متموّل است يا نه‌؟ 

بله، 

اما فقيرترين ملت دنيا، آمريكا ست. 

اين آدمهاى پول دوست، اينها پول دارند يا نه‌؟ 

بله، اما فقير ترين افراد، اين متموِلانند. 

 معناى فقر اين نيست كه يك كسى پولدار باشد، 

نه، 

اگر يك كسى پول داشته باشد و خسيس باشد،

 فقيرترين افراد است. 

چه بسيار افرادى را سراغ داريم كه خيلى پول دارند، 

اما بچه هايشان، دختر و پسرشان و خانمشان به يك فقر عجيبى مبتلا هستند. 

چه بسيار افرادى را ماسراغ داريم كه از نظر تمّكن مالى خيلى بالا ست، اما چك هايش مرتب برگشت مى خورد و آبرويش مى رود. 

چه بسيار افرادى را سراغ داريم كه پول دارند، اما شام شبش را هم گذاشته. 

به

 قول پيغمبر 

 آخر الزمان كه بيايد، زمين مال مردم را مى خورد. 

خانه مى سازد، هتل مى سازد. 

براى كه‌؟ 

براى چه‌؟ 

خودش در فقر و بيچارگى، اما هى مى سازد. 

هى زمين پول او را مى خورد. 

خدا نكند كه آدم، فقير واقعى بشود.

خصلت چهارم

 كه

 بدتر از همه اينها ست

 اينكه

«وَ همَّاً لا يَفرُقُ عِنهُ ابداً» 

يك غم و غصه اى روى دلش مى آيد 

كه

 اين غم و غصه هيچ وقت برطرف شدنى نيست تا بميرد.

شما اگر توانسته ايد در ميان اين زنهاى بى حجاب و بد حجاب، يك زن با نشاط پيدا كنى ممكن است در مقابل نامحرم بگويد بخندد، اما وقتى كه وارد زندگى اش شويم، مى بينيم كه بيرونش مردم را كشته و درونش خودش را. 

شما اگر توانستيد براى كسى كه نماز نمى خواند، يك زندگى راحت پيدا كنيد. 

بله، 

ممكن است از نظر شما زندگى راحتى داشته باشد،

 اما قرآن مى گويد: 

«كَسَرٰابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مٰاءً» 

  مگر مى شود آدم بى نماز خوش باشد؟

 

در 

این خصایل اربعه

( يك آدمى مى شود كه سراپايش آمال و آرزو ست. 

 دلش مشغول مى شود.  

 يك احتياجى در دل او پيدا مى شود كه هيچ وقت به غناى آن نمى رسد. 

 يك غم و غصه اى روى دلش مى آيد )

از

عفت

خبری نیست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر