۱۳۹۹ اسفند ۵, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۶۷)

Foroogh Farokhzad SCHLECHTE QUALITÄT  

میم حجری

 

۴۴۴۳

سنگ سخنگو

خواهرم: 

من همش فکر میکنم تو مجردی چه برسه به اینکه بچه داشته باشی. 

خواهر زاده ام: 

ده سال پیش خاله همینجوری بود.

الانم همینجوریه.

هیچ تغییری نکرده.

فقط یه بچه بهش اضافه شده

سگ سخن جو


برتولت برشت در قصه های آقای کوینر
قصه ای با این مضمون دارد.
به آقای کوینر هم حریفی همین حرف (دروغ دل پسند) را میزند
و
او
عمیقا
شرمنده می شود.
حتی سنگ خارا
در کشاکش مدام
تغییر می یابد
چه رسد به آدم در جهنم جنقوری عهد بوقی


۴۴۴۴

سنگ سخنگو

ممنون
هنر فرمی از شعور (روح) است
روح و یا شعور عالی ترین مقوله فلسفی است و ضد دیالک تیکی ماده (وجود، واقعیت عینی) است
عالی تر از ماده وروح و یا وجود وشعور
مفهومی وجود ندارد
درمقوله شعور
همه چیزهای فکری تجرید میبابند
ازخرافه تاعلم
از هنرتا استه تیک
از اتیک تامتافیزیک ومته متیک ...


۴۴۴۵

سنگ سخنگو

به بهانه روشنفکر بودن همه چیو عادی کردن

سگ سخن جو


روشنفکر که نیستند.
فقط
عاجز از نوشتن واژه روشنفکرند.
منظورشان دوشنفکر است.
دوشان یک واژه آذری است.
تخصص دوشان
در جفتگیری مدام است.

۴۴۴۶

سنگ سخنگو

+رشتت چیه؟
_مهندسی پزشکی
+خب مهندسی یا پزشک؟


سگ سخن جو


مهندسی پزشکی؟
این هم از اختراعات جنقوری جمکران است؟
مهندسی روضه خوانی، مرثیه خوانی، مرده شویی، جنگ جویی، عربده کشی و عرعر هم وجود دارد؟
اگر وجود ندارد
پیشنهاد کنید که اختراع کنند.

۴۴۴۷

سنگ سخنگو

اگه یه روزی تونستی تنهایی بخندی ینی استقلال داری

سگ سخن جو


هنر سکنه جنقوری
تخریب بی پروای مفاهیم است
آن سان که دیگر کسی حرف همنوعش را نمی فهمد.
به تنهایی نمی توان خندید.
چون خنده ابتدا به ساکن محال است.
آدم باید چیزی از کسی به خاطر آورد، بخواند، بشنود، ببیند تا بخندد.
این اما به معنی پایان تنهایی است.
جوکی که خوانده میشود
سخن حریفی است

۴۴۴۸

سنگ سخنگو

پاهای هنر در متافیزیک و دستانش حکم آینه را دارند. آنچه که واقعیت عینی را منعکس می کند، صرفا‌ً مفهوم فرم را انعکاس داده است، اما بغرنج است چون از لایه های ذهنی هنرمند تراوش کرده چه بسا خود هنرمند با دیدن آنان روح برزخی پیدا کند و خوی خود ستیزی و خرد ستیزی اش فعال گردد.

سگ سخن جو


ممنون
هنر
واقعیت عینی را منعکس نمیکند
هنرفرمی از انعکاس واقعیت عینی است
اساطوره
علم
فقه
فلسفه
هم فرم های دیگر انعکاسند
هنرمند
انعکاسات عینی زندگی اش را به خاطر می آورد و مادیت می بخشد:
روح (در فرم قصه، شعر...) راهی را دو بار طی میکند:
از ماده آمده است و دوباره به ماده برمی گیرد. 

۴۴۴۹

سنگ سخنگو

یکی از پادشاه پروس می گفت: 

"اگر سربازان ما می فهمیدند که چرا می جنگیم ، پس جنگی در کار نخواهد بود." 

ما اکنون آماده هستیم که بگوییم:

 ما می توانیم بجنگیم‌ ، زیرا توده ها می دانند که علی رغم ناشناختگی و پیچیدگی، برای چه چیزی می جنگند و می خواهند بجنگند. " 

ولادیمیر لنین
۱۹۱۹

سگ سخن جو


 

ادعای پادشاه پروس

بی پایه است.

توده ها هرگز حاضر به جنگ نیستند.

جنگ در همه فرم هایش به توده تحمیل می شود.

حتی در مبارزات طبقاتی

کارد به استخوان توده می رسد تا برمی خیزد و می جنگد.

چه رسد به جنگ های طبقات حاکمه با یکدیگر.


هم
لنین
شخصیتی استثنائی بود و هم پرولتاریای روس طبقه ای استثنائی.
درست به همین دلیل
انقلاب ۱۹۱۷ پیروز شد
و
انقلاب ۱۹۱۸ شکست خورد.
ببین تفاوت شان از کجا ست تا به کجا.

۴۴۵۰

سنگ سخنگو

آنچه که هنر مبتذل نامیده می شود یک واقعیت عینی در رابطه با زوال هنر است. نمی توان انکار کرد. مثلاً آثار شولژنکو یا مرتیکه اگنتیف مقیم امریکا که نقاشی های بسیار مبتذل از لنین ترسیم می کند و نازی ها و فاشیست ها برایش هورا می کشند.

سگ سخن جو


مبتذل نامیدن
و
تحقیر و تجلیل سوبژکتیویستی و اتیکی، استه تیکی هنر و هر چیز دیگر
با روح مارکسیسم ـ لنیینسم در تضاد است
در جامعه طبقاتی
همه چیز و همه کس
طبقاتی است.
افکار و آثار و اشخاص باید تحلیل ماتریالیستی ـ دیالک تیکی شوند و نه تحقیر و تجلیل سوبژکتیویستی، اتیکی، استه تیکی


۴۴۵۱

سنگ سخنگو

پناه می‌برم به خدا از عیبی که امروز در خود‌ می‌بینم و دیروز دیگران را به خاطر همان عیب‌ها ملامت کرده‌ام.

سگ سخن جو


دلیلش این است که روشنگری (مثلا انتقاد)
خصلت دیالک تیکی دارد:
مثلا دیالک تیک انتقاد = انتقاد از خود + انتقاد از جامعه خود مثلا همنوع خود
کسی که به انتقاد از همنوع می پردازد
ضمنا
به انتقاد از خود نیز مجبور می شود.
از دیالک تیک عینی هستی
گزیر و گریزی میسر نیست

۴۴۵۲

سنگ سخنگو

مردا دو دسته‌ن: 

یا دختر مو مشکی دوس دارن یا بلوند 

رنگای دیگه رو نمی‌شناسن کلا

سگ سخن جو


به کجا چنین شتابان
صفر از سفیر پرسید.

زنان جنقوری
عجب معیارهایی دارند.
سران و نران و زنان جنقوری دو دسته اند:
یا عیاشند و یا علاف

۴۴۵۳

سنگ سخنگو

فارغ از موفق بودن يا نبودن اين انقلابها يعنى ممكن است باز هم چنين وقايعى در دوران كنونى يا بعد از آن بوقوع بپيوندد ؟ به نظر مى رسد نظام سرمايه دارى در حال تغيير و تحول به دست سرمايه داران نوين مانند بيل گيتس ،ايلان ماسك ، زاكربرگ و غيره است لطفا اگر ممكنه در اين باره توضيح دهيد
 

سگ سخن جو



دوران چیست و دوران کنونی چه محتوایی دارد؟

 دوران مقطعی از تاریخ است که در آن نظامی فرومی پاشد و در ویرانه هایش نظام دیگری برپا می شود. 

دوران های زیر را بشریت از سر گذرانده است: 

توحش 

بربریت 

کمونیسم اغازین 

برده داری 

فئودالی 

سرمایه داری 

و 

دوران کنونی که دوران گذار ازسرمایه داری به سوسیالیسم است.

 

۴۴۵۴

سنگ سخنگو

 اثر هنری باید رسالت مدار باشد.

اگرخالق رسالت مندی یافت گردد.

در سالهای 1700 تا 1900م آثار هنری فاخری عرضه گردید

سگ سخن جو


هنر
مثل مذهب، فقه، فلسفه، اتیک و استه تیک
یکی ازعناصر روبنای ایده ئولوژیکی وانعکاس زیربنای اقتصادی است
آثار هنری بسان مذهب و اتیک
طبقاتی اند
هرطبقه اجتماعی آثارهنری خاص خود را عرضه میدارد
آثارهنری
ضمنا

عمدتا نه آگاهانه، بلکه خودپوهستند

در نتیجه نمی توانند رسالت مدار باشند.

هنرمند

آنچه استاد ازل گفت: بگو

می گوید.

به همین دلیل
با تحلیل آثارهنری میتوان هم استاد ازل را، هم جامعه را و هم طبقات اجتماعی را شناخت.

۴۴۵۵

سنگ سخنگو

گفتیم:

 چیزای قشنگ زمان می‌بره
زمان چیزایِ قشنگ رو برد.


سگ سخن جو


خیلی زیبا ست.
می دانی اسم این نوع واژه بازی چیست؟
کاریکلماتور = ترکیبی مخدوش از واژه های کاریکاتور و کلمات
توسط پرویز شاپور
درنگی در کاریکلماتور های پرویز شاپور (۵)
https://hadgarie.blogspot.com/2021/02/blog-post_896.html


۴۴۵۶

سنگ سخنگو

بعضی وقتا جوری خوش خطم که باورم نمیشه اینارو من نوشته‌م

سگ سخن جو


خط 

بد نیست.
چون به بی غلط خواندن متن مدد می رساند.
هنر سازی فئودالی ـ آخوندی از خط
اما
نشانه بدبختی است

۴۴۵۷

سنگ سخنگو

به یک عدد رفیق صمیمی مهربون و دلسوز نیازمندم استخدام با مزایای بالا

سگ سخن جو


اولا
رفیق
بادمجان نیست تا بگویی به یک عدد بادمجان نیازمندم
ثانیا
درپهنه زمین
دوست حتی یافت نمیشود چه رسد به رفیق.
دوست که هیچ
دشمن حتی یافت نمیشود
اجامر جنقوری عهد بوقی برای پیدا کردن دوست در کرات دیگر
خر پرنده ساخته اند و رفته اند تا هم پیدا کنند و هم با دوست نماز جماعت بخوانند


۴۴۵۸

سنگ سخنگو

سیألک الله عن کل قلب کسرته.
 خدا درباره تمام قلب‌هایی که شکستی از تو خواهد پرسید.


سگ سخن جو


خدا
مثل درخت که مفهومی است.
مفهوم فقط در ذهن ما وجود دارد.
در خارج از ذهن ما
سرو و صنوبر وجود دارد و نه درخت انتزاعی و ذهنی.
خدا نتیجه تجرید خایان زمینی است.
به همان سان که درخت
نتیجه تجرید سرو و صنوبر و بید و غیره است.

۴۴۵۹

سنگ سخنگو

ولی من خودمو قبل از هرکسی مقصر اتفاقات میبینم

سگ سخن جو

 

 عقل که نباشد
جان جانان

  در عذاب است.
مثلا
جنگ های جاری در خاووان خاور تقصیر تو ست؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر