میم حجری
۳۳۲۴
سنگ سخنگو
بعضیا
هم هستن اول سعی می کنن تو جامعه شخصیت خاصی بشن، نمیشن! تو خانواده هم
نمیشن! حتی تو اینستا هم نمیشن! پس میان توییتر رگباری فالو می کنن و بک که
گرفتن آنفالو می کنن و آنگاه احساس شاخ بودن می کنن
سگ سخن جو
شخصیت چیست و چگونه تشکیل می شود؟
پیش شرط تشکیل شخصیت
از آن خود کردن پیشایپش شعور است
خر شخصیت ندارد
شعور حاکم در هر جامعه اما شعور طبقه حاکمه است
مثلا آیة الکرسی است
با چنین شعوری
شخصیت بی شعوری چون احمقی نجات تشکیل می شود.
شخصیت ها را طبقات اجتماعی تشکیل می دهند و نه افراد منفرد
۳۳۲۵
سنگ سخنگو
لاس سخت نيست واقعا
شروع كردنش فقط سخته كه
من بلد نيستم
سگ سخن جو
چرا؟
همین شروع خوبی است.
لاس اما
به چه درد جارو می خورد؟
با لایک و عکس و لاس و لیس که نمی توان زندگی کرد و سلب آدمیت نشد.
به هوش باید بود
۳۳۲۶
سنگ سخنگو
تا عاقلان راهی برای شاد زیستن پیدا کنند،ما دیوانه ها بارها خندیده ایم
سگ سخن جو
فخر به دیوانگی
از دیرباز
یکی از حیله های ایده ئولوژیکی طبقات حاکمه انگل بوده است که در آثار عرفا و حافظ عرفان ستیز به اوج رسیده است.
شاد زیستن
که استیل و سبک ایدئال زیست نیست.
شادی محض وجود ندارد.
شادی همیشه با غم همراه است
بهتر هم همین است تا اعضای جامعه دلقک نشوند
۳۳۲۷
سنگ سخنگو
دروغ نگید
دروغ نگید
روزی هزار بار این جمله رو تو ذهنتون قرقره کنید ، شاید روزی برسه که دیگه دروغ نگید.
سگ سخن جو
آره.
بدون دروغ گفتن
باید وصیتت را پیشایپش بنویسی و امضا کنی.
امتحانش آسان است.
ضمنا
راستگویی
کسب و کار خران است و نه آدمیان
ای بسا دروغ مصلحت امیز
که هزاران بار بهتر از راست فتنه انگیز است.
به عوض مفاتیح الجنان
بوستان و گلستان بخوانید تا رستگار شوید
۳۳۲۸
سنگ سخنگو
متنفرررررررم از خانواده هایی که بخاطر ذهنیت مسخره یی که دارن مانع خوشبختی فرزنداشون میشن
سگ سخن جو
منظور از خوشبختی فرزندان چیست؟
مثال بزن تا خلایق بدانند.
۳۳۲۹
سنگ سخنگو
بر
خلاف دیدگاه پرطرفدار که فضای مجازی مثل توییتر را غیرواقعی و تصویر خیالی
و انتزاعی از جامعه می دانند،در جوامعی مثل ما تصویری که فرد در این شبکه
ها از خود نشان می دهد به مراتب واقعی تر از رفتاری است که در اجتماع از
خود نشان می دهد. فضای مجازی در اینجا ازحقیقی،حقیقی تر است!
سگ سخن جو
ذراتی از حقیقت در این سخن وجود دارند
فقط ذراتی از حقیقت
حقیقت این است که
خلایق
همه درحال خرید وفروشند
هر کس کالایی دارد و یا خودش کالایی است وعرضه می کند
چه در جامعه و چه در جهان مجازی.
نه در جامعه می توان دوستی پیدا کرد و نه در جهان مجازی
به همین دلیل همه کلافه اند
۳۳۳۰
سنگ سخنگو
مثلن فهمیدن دخترشون یکی رو دوست داره طرف دخترو و خواستگاری هم رفتن ولی قبول نمیکنن
سگ سخن جو
مشخص حرف بزن تا بتوان روی حرفت اندیشید.
تعلقات طبقاتی حضرات چیست؟
ضمنا
خانواده هر دختر هزار و یک دغدغه دارد.
شوهر دادن دختر آسان است
تحمل ذلت بعدی دختر با چند توله ریز و درشت اما دشوار.
فرزند
بهتر از مادر و پدر یار و یاوری ندارد.
حتی اگر خر باشند
ولی مادر و پدرند و عاشق فرزند خویش اند
۳۳۳۱
سنگ سخنگو
گاهی اوقات باس شل کرد و لذت برد
سگ سخن جو
برای لذت
حتما باید خر و خردستیز شد؟
نمی توان بخردانه لذت برد؟
دیوانه و زباله آخر چگونه می توانند لذت ببرند.
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
۳۳۳۲
سنگ سخنگو
من دلم میخواد کسب و کار خران رو داشته باشم
سگ سخن جو
خر هم باشی یا باید وصیتت را بنویسی و یا باید سکوت کنی.
چون هر حرفی که می زنی
دروغی بیش نیست.
حتی اگر بگویی:
دروغ مگو.
سیدعلی هم مثل توست:
نهی از دروغگویی میکند ولی ضمنا ادعا میکند که هر دو هفته به آسمان هفتم می رود و با امام زمان جلسه دارد.
۳۳۳۳
سنگ سخنگو
هَر کسی گمان می کرد دلتنگی تنها نزدِ اوست . حال آنکهجُملگی همه دلتنگ بودیم و شب ادامه داشت
سگ سخن جو
دلتنگی زنان و نران جنقوری
اگر
چ. ناله نباشد
یعنی
اگر توخالی و مفت و بی محتوا نباشد،
نتیجه علافی است.
برو کار میکن
مگو:
«چیست کار»
که
سرچشمه دلگشایی است، کار
۳۳۳۴
سنگ سخنگو
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت
یاد تو میرفت و ما عاشق و بیدل بدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت
ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت
سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
مشعلهای برفروخت پرتو خورشید عشق
خرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفت
عارف مجموع را در پس دیوار صبر
طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت
گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت
هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت
همت سعدی به عشق میل نکردی ولی
می چو فرو شد به کام عقل به ناکام رفت
هر که دلارام دید
از دلش آرام رفت
چشم ندارد خلاص
هر که در این دام رفت
سگ سخن جو
معنی تحت اللفظی:
دیدن دلارام (یار)
همان
و
سلب آرامش از دل
همان.
افتادن در این دام
همان
و
قطع امید از رهایی
همان.
این غزل شیخ شیراز
مملو از دهها دیالک تیک است.
در این بیت غزل
دیالک تیک دلارام و دلاشوب
دیالک تیک دام و رهایی
۳۳۳۵
سنگ سخنگو
من از آدم های پیر خوشم نمیاد
سگ سخن جو
همه مثل تو هستند.
پیری
پیشمرجله مرگ است
و
مرگ نفرت انگیز است.
ولی
به هوش باش
و
هرگز
مگو:
«هرگز»
برای اینکه
طنز تلخ طبیعت طناز
اما این است که
نفرت
جفت دیالک تیکی عشق است.
کم نیستند
کسانی
که
دل به پیران خرپول می بندند و
به انجام عملیات شرم آور
بی شرمانه
تن در می دهند.
آدم
آدم است.
۳۳۳۶
سنگ سخنگو
یه داستان نوشتم از زندگی واقعی یه نفر.اینقد از جاج میترسم که جرات نمیکنم اینجا بذارمش
سگ سخن جو
اولا
حتما نباید به اسم واقعی او و خودت منتشر کنی
ثانیا
کاش همه مثل تو
زندگی واقعی را به صورت قصه بیان می کردند تا خلایق اندکی بیندیشند.
ضمنا
هنر
یکی از حوایج مهم بنی بشر است.
ارسطو علیه السلام می گفت:
هنر جامعه را تطهیر می کند
۳۳۳۷
سنگ سخنگو
زمونه ای شده که اگه کسی دردتو فهمید باید بهش باج بدی دردتو به دردات تبدیل نکنه
سگ سخن جو
عیب مهم سکنه جنقوری
به اتش کشیدن خشک و تر است.
اولا
همه که سادیست و مردم آزار نیستند.
مردم آزاران اقلیتی اند که عضو طبقه حاکمه اند.
ثانیا
دردها چه بسا اصلا درد نیستند.
سؤال این است که چیستند.
ثالثا
هر دردی
درمان خاص خود را دارد.
پس
هراسی از درد نیست.
۳۳۳۸
سنگ سخنگو
میان کودکان و پیران
وجوه مشترک چشمگیری وجود دارد.
پیری
از نقطه نظرهایی
به معنی
سقوط به مرحله کودکی است:
ضعف جسمی و فکری و عقلی و علمی
وابستگی
صغارت
به همین دلیل کودکان
پیران را خویشاوند می دانند و نه بیگانه
حیوانات را هم.
پیرتصویر و جانورتصویر کودکان از قراری دیگر است.
۳۳۳۹
سنگ سخنگو
تکرار مکانیکی حرف های این و ان
نشانه عقب ماندگی است.
به عوض ذکر حرفی از این و آن
بیندیشید و حرف خودتان را بزنید.
اسرار مولانا
چی بوده اند؟
ما صدها بیت از اشعار او را تحلیل و منتشر کرده ایم
۳۳۴۰
سنگ سخنگو
دیر میفهمی که حتی نزدیکترین آدمای زندگیتم به فکر خودشونن فقط
سگ سخن جو
مگر خودت
فقط به فکر خودت نیستی؟
هر کس حتی زمانی که ظاهرا به کسی کمک میکند
در ته دل به سود و ثمر حاصل از کارش فکر می کند.
خودخواهی
غریزی و طبیعی است.
غریزه حفظ نفس بهترین یار و یاور هر موجود زنده از نبات و جانور تا آدم است
ضمنا
امروزه
خودخواهی
فضیلتی اخلاقی است.
چرا و به چه دلیل؟
۳۳۴۱
سنگ سخنگو
چطور ميشه به كسي كه دوستون داره بي محلي ميكنيد مگه شما قلب نداريد
سگ سخن جو
مگر خودت چنین نیستی؟
عشق محض وجود ندارد.
عشق همیشه با نفرت توأم است.
دست کسی هم نیست.
طبیعتا
دیالک تیک نیاز و راز و ناز
در بین است.
این دیالک تیک را مدیون شاعری فیلسوف از شمال ایران هستیم.
ضرب المثلی حاکی از همین حقیقت امر است:
به کلاغ گفتند:
اخت درمان است.
ر. و فوری چالش کرد.
۳۳۴۲
سنگ سخنگو
دوران
ما، مدرسه تقریبا شکنجه روحی بود. به جز دوتا معلم (کلاس اول دبستان و
زیست سوم دبیرستان) بلا استثنا بقیه عقده ای بودن. تمام ناراحتیشون رو از
خونه و خونواده و جامعه میومدن سرما خالی کنن نمیدونم تو مدارس دخترونه
چجوری بود ولی تنبیه بدنی تو راهنمایی و دبیرستان اصن مرسوم بود
سگ سخن جو
فقط مدارس چنین نبودند
تربیت در تار و پود طویله از این قرار بوده و است:
تنبیه بدنی از خانواده شروع می شود به کودکستان و مدرسه و سربازخانه و زندان و شکنجه گاه میرسد
این طرز تربیت نظامات برده داری و فئودالی است
مسئله فردی و عقده وغیره نیست
این
به روبنای ایده ئولوژیکی طویله مربوط است
۳۳۴۳
سنگ سخنگو
هر کسی به هر کی کمک میکنه ک دنبال سود نیس
سگ سخن جو
ممنون
سود مفهوم دقیقی نیست.
دیالک تیک داد و ستد در بین است.
تو استخوانی جلوی سگی می اندازی (داد)
و
انتظارات مختلفی می توانی داشته باشی (ستد)
انتظار اینکه برایت دم تکان دهد
پارس نکند
پاچه ات را ندرد
در آخرت خدا اجرت دهد
....
۳۳۴۴
سنگ سخنگو
بحث من عشق نبود دوست داشتن بود
سگ سخن جو
ممنون.
در طوایل طبقاتی که جنگ همه بر ضد همه شعله ور است،
دوست داشته شدن
بی دلیل نیست و سوء ظن برانگیز است
استثناء است و نه قاعده
خلایق از همدیگر
انتظار کین دارند و نه مهر
دیالک تیک مهر و کین در بین است
مثال
تو عیب کسی را اگر به اش بگویی
لطف میکنی
او ولی انتقاد تو را دشمنی می داند
۳۳۴۵
سنگ سخنگو
سود مفهوم دقیقی نیست.
دیالک تیک داد و ستد است.
ستد می تواند نقد باشد
می تواند نسیه باشد.
داد می تواند زمینه چینی برای چیدن میوجات در اینده باشد.
خیلی ها به گدایی کمک می کنند تا زنی را خر کنند و بعد به تخت کشند
ما باید عمیق تر بیندیشیم
تا
به اسرار پشت پرده پی ببریم
۳۳۴۶
سنگ سخنگو
ممنون
ذکر حرف های لنین و غیره هم
نشانه فقر فلسفی
و
چه بسا نوعی عوام فریبی است.
این سنت فئودالی است.
فقط ذکر حقایق امور
مجاز است.
ما چه بسا
اسامی صاحب نظران را هم از قلم می اندازیم تا خلایق به اندیشه بیندیشند
و
تحت تأثیر اوتوریته معروف قرار نگیرند.
یعنی حتی روی قوانین تأمل کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر