ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
نیروهای محرکه اجتماعی
ادامه
۴۰
· روابط مبتنی بر استثمار اعضای جامعه و تصاحب لیاقت ها و مهارت های بشری آنها توسط طبقه حاکمه، بر محتوای نیروهای محرکه اجتماعی و درجه مؤثریت شان به شدت اثر می گذارد.
۴۱
· منافع روحی و فکری زحمتکشان چنان مانی پولیزه می شود که منافع طبقه حاکمه به خطر نیفتند.
۴۲
· اگر در زحمتکشان نیروهای محرکه ای توسعه یابند که با منافع طبقه کارگر مطابقت داشته باشند، چنین نیروهای محرکه اجتماعی فقط می توانند بر ضد اراده (خواست ها) و منافع طبقه حاکمه باشند.
· یعنی در مبارزه طبقاتی مؤثر افتند.
۴۳
· فقط تحت نظام جامعتی سوسیالیستی شرایط لازم برای توسعه هماهنگ کلیه نیروهای محرکه اجتماعی فراهم می آید و منافع تک تک اعضای جامعه و جامعه حفظ می شود.
۴۴
· این اما به معنی سلب اهمیت از نیروهای محرکه اجتماعی مبتنی بر آماج های مادی نیست.
۴۵
· کم بها دادن به اهمیت نیروهای محرکه اجتماعی می تواند به خطاهای خطیری منجر شود.
۴۶
· بر خلاف تصورات باطل، مسئله این نیست که نیروهای محرکه اجتماعی برای نیل به اماج های مادی مؤثر نیفتند.
۴۷
· مؤثریت آگاهانه مانی پولیزه گشته نیروهای محرکه اجتماعی در کاپیتالیسم (سرمایه داری) با مؤثریت هر چه بیشتر نیروهای محرکه اجتماعی وزن دیگری کسب می کند.
۴۸
· این قبل از همه وابسته به جایگاه تغییر یافته انسان ها در جامعه است.
۴۹
· شرایط تغییریافته محیط زیست و دانش های تجربی و معارف مکسوبه به تشکیل نیروهای محرکه اجتماعی عمل فردی منجر می شوند که نه تنها به انگیزش هرچه بیشتر مردم و به شکوفایی لیاقت های آنها منجر می شوند، بلکه علاوه بر آن، منافع فردی شان با منافع جامعه هر چه بیشتر مطابقت پیدا می کنند.
۵۰
· بدین طریق، به عنوان مثال، تمایل به همیاری و حمایت متقابل، که یکی از قانونمندی های عینی جامعه سوسیالیستی است به نیروی محرکه اجتماعی نیرومندی مبدل می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر