۱۳۹۹ دی ۳۰, سه‌شنبه

سیر و سرگذشت سیرک بلونی (۳۲)

  

جینا روک پاکو

(۱۹۳۱)
 
برگردان
میم حجری

میمون ها

 

·    «اوران اوتان هستند این میمون ها؟»، کلاودیا می پرسد.

 

·    میکائیل خنده اش می گیرد.

 

·    پدر میکائیل هم خنده اش می گیرد.

 

·    بقیه آدم ها که نزدیک قفس هستند، نیز خنده شان می گیرد.

 

·    برای چه سؤال کلاودیا اینقدر خنده دار است؟

 

·    «کلاودیا هنوز میمون ها را نمی شناسد»، پدر میکائیل می گوید.

·    «اروان اوتان ها میمون های بسیار بزرگی اند»، او به کلاودیا توضیح می دهد.

·    «میمون های ما را میمونک های رسوس می نامند.»

 

·    «اسم کوچکتره، بی بی است»، میکائیل می گوید.

·    «او شش ماهه است.

·    وقتی به دنیا آمد به موش صحرائی شباهت داشت.

·    وقتی بزرگتر بشود، پدرم به او هم هنرنمائی خواهد آموخت.»

 

·    پدر میکائیل در یکی از قفس ها را باز می کند و یکی از میمون ها را روی شانه اش می نشاند.

 

·    میمونک به او می چسبد.

 

·    «میمونک های رسوس اهل هندوستان هستند»، پدر میکائیل توضیح می دهد.

·    «آنها آنجا در گله های بزرگی زندگی می کنند.

·    قوی ترین میمون های نر از میمون های دیگر گله حفاظت می کنند.

·    آنها از میوجات، غلات، حشرات و برگ ها تغذیه می کنند.

·    میمونمادر ها بیشتر از بعضی انسان مادرها مواظب بچه های شان هستند.

·    پدرمیمون ها هم همه دیوانه بازی های بچه میمون ها را تحمل می کنند.»

 

·    «این ویژگی را مهر میمونی می نامند»، میکائیل می گوید و بقیه همه می خندند.

·    «تعدادی از این میمونک های رسوس خدمات زیادی به بشریت کرده اند»، پدر میکائیل می گوید.

·    «آنها هنوز هم خدمتگزار بشریت اند.

·    آنها را در طب به عنوان حیوانات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می دهند.

·    روی آنها آزمایش می کنند تا تشخیص دهند که داروها چه تأثیراتی باقی می گذارند و کدام بیماری ها قابل علاج هستند.»

 

·    «تعدادی از آنها را هم به کائنات پرتاب کرده اند»، میکائیل می گوید.

·    «در موشک های فضائی.»

 

·    «میمون ها آنجا دچار ترس نمی شوند؟»، کلاودیا می پرسد.

 

·    «من فکر می کنم که می ترسند»، مردی می گوید.

 

·    «شاید کاری که به عهده میمون ها می گذارند، برای بشر مهم باشد.

·    اما برای میمون ها بی شک دردناک است.»

 

·    «با این حال این کارها را به میمون ها تحمیل می کنند؟»، کلاودیا می پرسد.

 

·    «میمون ها که نمی توانند از خود دفاع کنند»، مرد می گوید.

·    میمون ها همیشه به انسان ها شباهت دارند و ما باید قادر به همدردی با آنها باشیم.

·    همانطور که ما با انسان های ناموفق همدردی می کنیم.

·    برخی از آدم ها میمون ها را خنده دار می یابند.

·    اما انها در واقع مضحک نیستند.

·    آنها برادران فقیر و مظلوم ما هستند.

 

·    «میمون ها اینجا ترس ندارند»، کلاودیا می گوید.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر