میم حجری
۳۸۲۸
سنگ سخنگو
سه راه حل برای هر مشکلى وجود داره:
بپذیرش،
تغییرش بده،
رهاش کن.
اگر نمیتونی بپذیری، تغییرش بده. اگر نمیتونی تغییرش بدی، رهاش کن...
بودا
سگ سخن جو
مثال مشخص بزنیم تا اندرز بودا را به محک زده باشیم:
مشکل:
سرمان درد میکند.
۱
سردرد را بپذیریم.
یعنی عین خیال مان نباشد.
۲
آسپیرین بخوریم تا سردردمان تغییر یابد.
۳
رهایش کنیم.
این همان راه حل اول بودا ست:
بی خیال سردرد باشیم.
آیات
روایات
و
احادیث حضرت محمد
به مراتب غنی تر، علمی ترند
۳۸۲۹
سنگ سخنگو
سکوت علل مختلف دارد:
ترس از گفتن
حرف نداشتن به سبب خریت
بیهوده تلقی کردن سخن به خاطر خریت مخاطب
در دیدرس نبودن آدم
فرصت جویی برای تأمل و رسیدن به اندیشه
۳۸۳۰
سنگ سخنگو
چه میگذرد در کتابم که درختان بریده برمیخیزند کاغذ میشوند تا از تو سخن بگویم
سگ سخن جو
سعید و بقیه سران فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام
چه مرده و چه زنده
حرفی برای گفتن نداشته اند.
همه از دم بیسواد بوده اند و کماکان هم بیسوادند.
مشتی عوام واره عوامفریب بوده اند
طبل های توخالی بوده اند.
۳۸۳۱
سنگ سخنگو
چرا؟
عشق اگر عشق به همنوع و یا حتی به اشیاء و جانوران باشد
جرم که نیست.
زیر این کاسه چه نیمکاسه ای نهان شده؟
نکند
منظورشان از عشق
بچه بازی باشد که کردوکار قبیح ضد اخلاقی و ضد اجتماعی است؟
یا عشق به همسر حریفی باشد.
احتمالا
این عشق
عشق به دژخیم است.
شاهد چه بسا تیمور لنگ است
۳۸۳۲
سنگ سخنگو
ممنون
هماندیشی فرم های مختلف دارد:
۱
هماندیشی با همنوع حاضر
بی اعتنا به سطح فکری خود و حریف
مثبت است
چون هر دو طرف را به تفکر وامی دارد
۲
هماندیشی با همنوع غایب
مثلا تحلیل مطلبی، شعری، کتابی، اندیشه ای
این به معنی خوداندیشی هم است که در هر صورت سازنده است.
۳۸۳۳
سنگ سخنگو
صحبت از عشق مخفیانه است.
میلیاردها همنوع که در صدد خراب کردن عشق کذایی حریفی نیستند.
معشوق و شاهد در شعر سعدی و حافظ و غیره
موجودی دشمنخو ست
جلاد است تا جانان
جلادی شلاق به دست است
۳۸۳۴
سنگ سخنگو
با دختری ازدواج کن که انقدر باشعور شده باشه که زندگیش رو روی "حرف مردم" نساخته باشه!
سگ سخن جو
دختر و پسر در جامعه زندگی میکنند
یعنی تأثیر میگذارند و تأثیر برمیدارند
بهتر هم همین است
سکنه جنقوری
بسان سران آن
چنان به تحقیر مردم میپردازند که انگار خود علامه اند.
مردم خر نیستند
مردم دارای خرد جمعی اند و داوری های شان رئالیستی است
انتقاد از همنوع
مغز عشق است
دشمن انتقاد نمیکند
۳۸۳۵
سنگ سخنگو
اندرزگو جز اندرز چیز دیگهیی نمیتونسته بگه؟
سگ سخن جو
پند یکی از نرم ترین فرم های انتقاد فئودالی است.
اگر پند کارگر نیفتد
نوبت به بند میرسد
اگر بند کارگر نیفتد نوبت به اعدام میرسد.
روی مفاهیم باید کار کرد
پند اکنون نامعاصر
است
زنده باد انتقاد علمی و انقلابی
۳۸۳۶
سنگ سخنگو
من گمان می کردم
دوستی، همچون سروی سرسبز چارفصلش همه آراستگی ست
من چه میدانستم دل هر کس، دل نیست
سگ سخن جو
دوستی و دشمنی رابطه ای
دو طرفه است
بنا بر منافع مشترک و متضاد افراد تشکیل می شود
اگر منافع تغییر یابند
دوستی به دشمنی و دشمنی به دوستی تبدیل می شود
نان به یک نرخ نمیماند در این بازار
آدمی نیز به یک ارج و بها
و نمیگردد تنها این بسیارفنون چرخ فلک
هرچه با گردش این شعبدهگر چرخ فلک میگردد
دوست میگردد دشمن با تو
وز نیازی دشمن
کینه بگذاشته، میگردد دوست
کیست کدبانوی این خانه که هرروز از نو
به حساب عمل ما برسد؟
گل سر ِ ما بزند؟
یا سر ِ ما بزند بر گل ِ دار؟
۳۸۳۷
سنگ سخنگو
ما اشغال وارد می کنیم حتی واکسن باشه
سگ سخن جو
سکنه جنقوری کورکورانه قضاوت می کنند.
اروپا از همین واکسن روسیه ۱۰۰ میلیون فقره سفارش داده است
در صربستان، مجارستان، برزیل صدها میلیون فقره از همین واکسن خریده شده و زده می شود
۳۸۳۸
سنگ سخنگو
پیش شرط هماندیشی با بیگانه که شما در مقوله (بی اعتنا به سطح فکری حریف) آنرا تئوریزه اش کردی، در واقع در دو حالت اینجا عملی می شود حریف پس ازکیستی شما با خبرشده از ادبیات مثلاً مارکسیستی شما درب و پنجره و سوراخ روزنه هم اندیشی در نطفه خفه و غیره را با سیمان و آهن آجر می بنند
سگ سخن جو
ممنون
آره.
بدتر.
حتی دشنام می دهند
بلاک می کنند
گوگل مطالب ما را به اشتراک نمی گذارد
فیسبوک اجازه ورود حتی نمیدهد
صدها دار و دسته کارگری وجود دارد
حتی یکی از آنها افکار د. ر. را نشر نمی دهد.
روشنگری دشوار است
ولی هیچ صدایی بی پژواک نمی ماند
خود ما در هر صورت رشد می کنیم
۳۸۳۹
سنگ سخنگو
کتابی هست به اسم جنگ آمریکا با تروریست نویسندهاش میشل شوسودوفسکی هست و آمریکایی. اونجا به طور مفصل نوشته که ایالات متحده القاعده و طالبان چطوری و به چه منظور شکل داد. دوستان هممون از این صلح و دعوت عصبانی هستیم و ناخوشنود.
سگ سخن جو
علمای امپریالیستی
توان تحلیل علمی مسائل را ندارند
فوندامنتالیسم سنی و شیعی
فرمی از مقاومت فئودالی در مقابل مدرنیته بورژوایی و پرولتری است
نه شرقی و نه غربی است
دول امپریالیستی از ان حمایت کرده اند
نه
کمتر ونه بیشتر.
هر جریانی دردیالک تیک درونی وبرونی (داخلی و خارجی) تشکیل می یابد
۳۸۴۰
سنگ سخنگو
به نظرتون چرا بچه بودیم همش عر میزدیم که ما رو با خودشون ببرن بیرون؟
سگ سخن جو
کودکان
صغیرند
وابسته اند.
مختار و خودمختار (آزاد و مستقل) نیستند
به همین دلیل
از تنهایی هراس دارند.
یکی از دلایل گریه «بی دلیل» نوزادان
احساس بیکسی و تنهایی است
به همین دلیل بغل کردن شان مددرسان است تا دریابند که تنها نیستند
۳۸۴۱
سنگ سخنگو
در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
می ده که عمر در سر سودای خام رفت
حافظ
سگ سخن جو
در تاب توبه به چه معنی است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر