کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۳۱۵)

  

میم حجری

۳۵۹۴

سنگ سخنگو

همه بدقول همه بی‌نظم همه شارلاتان همه حسود همه بدخواه چطوری دووم آوردیم تو این مملکت؟کل هفته من به استرس گذشت. دیوانه شدم پوستم پر از چین و چروک و جوش شده. همه اذیتم کردند برای من که برای غریبه دعای بد نمی‌کنم.خسته ام انقدر که تو مترو زدم زیر گریه. تنها دلخوشی منم یارم وعزیزانمه

سگ سخن جو

 

از افراط به تفریط
وقتی می توان راجع به کسی نظر داد که بتوانی او را بشناسی.
شناختن همه و ابراز نظر راجع به همه که محال است.
فرد
در در روند جامعه شناسی
به خودشناسی می رسد.
جامعه چیست؟

۳۵۹۵

سنگ سخنگو

چی پیش خودتون فکر میکنید که با وجود داشتن زن و بچه میاید بهم پیشنهاد دوستی میدید؟چقدر بی شرم و حیایید

سگ سخن جو

 

از کجایی می فهمی که زن و بچه دارند؟
اگر خودشان می گویند که چه بهتر.
در این صورت
گول نمی خوری و خیال خام نمی پروری.
خلایق
علاف اند
عیاشند
دنبال تنوع می گردند.
مثل خودت
مثل میلیون ها علاف دیگر

۳۵۹۶

سنگ سخنگو

ایا میدونستید هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیوفته

سگ سخن جو

 

اتفاقی
واژه ای است
که
حاوی دو مفهم متفاوت است:
اتفاقی به معنی یک حادثه، یک رخداد
اتفاقی به معنی تصادفا
تصادف در دیالک تیک ضرورت وتصادف وجود دارد.
مثال:
سیب پس از رسیدن میافتد. (ضرورت، جبر)
افتادن سیب اما بنا بر تصادفی صورت می گیرد:
در اثر بادی، نسیمی، پرنده ای

۳۵۹۷

سنگ سخنگو

کی گفته زمان همه چی رو درست میکنه ؟ کسی که یه سال پیش واست غریبه بودامسال شاید یه تیکه از قلبت باشه یا شاید کسی که یه سال پیش یه تیکه از قلبت بود امسال واست یه غریبه باشه اتفاقا گذر زمان خیلیم وحشتناکه...

سگ سخن جو

 

این چیزها کم ترین ربطی به زمان و مکان ندارند.
این چیزها به خود تو و حریفان ربط دارند.
این تو هستی که عوض می شوی و یا حریفان هستند که تغییر می یابند.
زمان و مکان
مثل قابلمه اند
و
افراد و چیزها
مثل قرمه سبزی و دلمه و آبگوشت

۳۵۹۸

سنگ سخنگو

میدونستین ۲۶ سالمه

سگ سخن جو

 

سن و سال
فقط
برای اشراف فئودال و روحانی
معیار است.
به همین دلیل در ایده ئولوژی فئودالی
مفاهیمی از قبیل پیر، پیر مغان، پیر خرد، کهندشت، کهنسال، نوجوان، جوان ..
سرهم بندی شده اند.
معیار چیست؟

۳۵۹۹

سنگ سخنگو

یه جمله که خیلی روت تاثیر گذاشته چی بوده؟

سگ سخن جو

 

جمله چیست؟
جمله
مثل پوسته است.
جمله فقط روی کسی تأثیر می گذارد که فریب ظاهر بخورد.
مهم
نه جمله
مهم
نه
پوسته
بلکه اندیشه است که هسته پوسته ای به نام جمله است.

۳۶۰۰

سنگ سخنگو

اینکه از صبح کلی کار کنی اونقدر خستت نمیکنه که یه حرف ناحق میتونه خستت کنه.

سگ سخن جو

 

منظور از حرف حق و ناحق چیست؟
مثال بزن
تا
ببینیم که حرف ناحق چیست و چرا خسته ات می کند و نه منقلبت، مهاجمت، اندیشناکت، خشمگینت؟

۳۶۰۱

سنگ سخنگو

واقعا اینا نماینده ملتن؟! 

فحاشی و هتاکی و دست بزن و تخلف از مقررات و دزدی و ... وای به روزی که بگندد نمک!

نفس

سگ سخن جو

 

نفس باید جامعه را بشناسد تا بتواند بیندیشد
اینها
نمایندگان طبقه حاکمه اند
که توسط توده بی سر وسرگردان و بی سردار و بی رهبر به طور صوری انتخاب شده اند
سران حقیقی توده در خاوران در گورهای دسته جمعی اند.
اینها
تشکیل دهنده دولت اند
و
دولت
چماق طبقه حاکمه است برای سرکوب توده

۳۶۰۲

سنگ سخنگو

همین الان چی میتونه خوشحالت کنه؟!

 سگ سخن جو

 

چلو کباب

۳۶۰۳

سنگ سخنگو

میخوام یه رشتو بزنم در مورد سیستم آموزش پرورش ولی فکر کنم حوصله خوندنتون نشه. پس نمینویسم

سگ سخن جو

 

نوشتن چیست؟
نوشتن که برای این و ان نیست.
قناری که برای این و آن نمی خواند.
گل که برای این و آن نمی شکفد.
نوشتن چیست؟

۳۶۰۴

سنگ سخنگو

از اینکه دارم تلاش میکنم دوستامو از دست بدم خرسندم

سگ سخن جو

 

دوست کیست و دوستی چیست؟
دوست حکم کیمیا دارد.
دوست نریخته زیر دست و پا.

۳۶۰۵

سنگ سخنگو

ترس از باختن منظورم بود

سگ سخن جو

 

ممنون
ترس از باختن که بد نیست.
ترس چیست؟
ترس یکی از ضامن های امنیتی اندام است.
ترس آژیر غریزه حفظ نفس است.
تحقیر ترس و ترسو یکی از حیله های ایده ئولوژیکی دیرین طبقه حاکمه کثافت است

۳۶۰۶

سنگ سخنگو

 من فک میکردم این دختره خیلی خوشگله متاسفانه رید تو تصوراتم

 
سگ سخن جو

 

 
اولا
زیبایی
تعیین کننده نیست.
در اروپا هر کی زیبا باشد
جندگی پیشه میکند.
ثانیا
زیبایی نسبی است
کسی که به نظر تو زیبا ست شاید به نطر خواهرت زباله باشد
ثالثا
این فعل «ر.» را برای چی مثل نقل و نبات بر زبان می رانید
حال خواننده خردمند به هم می خورد.
در دیار سعدی
قحط مفهوم که نیست.

۳۶۰۷

سنگ سخنگو

قلب مهمانخانه نیست که آدم‌ها بیایند دو سه ساعت یا دو سه روز بمانند و بعد بروند ، قلب لانه‌ی گنجشک نیست که در بهار ساخته شود و در پاییز باد آن را با خوش ببرد ، قلب ؛ راستش نمی‌دانم چیست ، اما این را می‌دانم فقط که جایِ آدم‌هایِ خیلی خوب است ! نادر ابراهیمی

سگ سخن جو

 

نادر ابراهیمی
غیر از خرد بخور و نمیر
کم و کسری ندارد.
من ـ زورش از قلب
دل و یا ذهن و ضمیر است
دل و ذهن و ضمیر اما مادی نیست تا لانه گنجشکی باشد و به بادی بر باد رود
تنها روشنفکران ایرانی که اندکی مغز داشته اند
روشنفکران حزب توده بوده اند
مابقی زباله بوده اند و هستند و خواهند بود

۳۶۰۸

سنگ سخنگو

من دلم‌دوستای جدید میخاد

سگ سخن جو

 

 دوستان جدید؟

عجب اشتهایی
ما هزار سال است که در به در دنبال یک دوست ناقابل می گردیم و هنوز پیدا نکرده ایم.
شنیده ایم که در کره بی سکنه مریخ دوست هست
می خواستیم برویم ولی در خر پرنده جا نشد
اساتید دانش کاه صندلی شریف رفتند تا با دوست نماز جماعت بخوانند

ادامه دارد.