۱
· فاکت های اجتماعی، بالاعم مترادف با حقایق امور و واقعیات امور تعیین شده ی حادثه معینی به کار می روند.
۲
· مفهوم فاکت های اجتماعی، شاخص وضعیت و یا جریانی است که سمت و سوی شناخت را تشکیل می دهد.
· ولی مستقل از شناخت آن وجود دارد.
۳
· فاکت ها ـ بنا بر طبیعت شان ـ هم دربرگیرنده پدیده های مادی و هم دربرگیرنده پدیده های فکری اند که موضوع شناخت محسوب می شوند.
۴
· ما باید میان فاکت های زیر تفاوت قایل شویم:
الف
· فاکت هایی که نشاندهنده (نماینده) چیزهای عینی موجودند.
ب
· فاکت هایی که چیزهای مربوط به شناخت اند.
· مثلا حقایق امور مربوط به انعکاس پدیده های مادی در آینه ضمیرند.
پ
· فاکت هایی که در شناخت وجود دارند.
· مثلا انعکاس قوانین در علوم.
۵
· فاکت ها در روند شناخت قبل از همه در مواجهه با انعکاس فکری شان، اهمیت بزرگی کسب می کنند.
۶
· فاکت ها در روند پژوهش سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) و در هر پژوهش به طور کلی، تشکیل دهنده چیزهای زیرند:
الف
· تشکیل دهنده موادی اند که به طور امپیریکی (تجربی) حاصل می آیند.
ب
· تشکیل دهنده عناصر بنیادی تجزیه و تحلیل علمی اند که باید در هر سیستم علمی وارد شوند.
۷
· فاکت ها در مجموع، مواد مشخصی را نمودار می سازند که ارزیابی علمی شان، برای تعیین صحت و سقم فرضیه ها به خدمت گرفته می شود.
۸
· جمعبندی فاکت ها بنا بر مشخصات گروهی معین به همین هدف صورت می گیرد.
· مشخصات گروهی ئی که با توجه به آماجگزاری پژوهش بر مبنای معارف نظری و نظرات علمی حاصله تشکیل می شوند و فونکسیون معرف (ایندیکاتور) در چارچوب درک تجربی پدیده های اجتماعی به عهده دارند.
۹
· ضمنا باید توجه داشت که انتخاب فاکت های مربوطه و دامنه آنها باید چنان صورت گیرد که امکان صدور احکام اصیل راجع به جریانات و پدیده های اجتماعی تحت پژوهش پدید آید و ارزیابی دقیق هر فاکت منفرد بر پایه تئوری علمی راجع به سیستم کلی روابط اجتماعی و قانونمندی های توسعه آنها میسر شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر