میم حجری
رابطه پایدار رابطهایه که پسر عاشقتر باشه و دختر حشریتر
سگ سخن جو
معشوق لازم دارد و نه عیاش
پسر در این رابطه به درجه ج. نر تنزل می یابد و دختر به درجه عیاش ماده
مبتنی بر دیالک تیک نیاز و راز و ناز است
ناز و راز نابود می شوند و پسر نمی تواند حتی جفتگیری کند
۱۹۹۴
سنگ سخنگو
نه چسناله دارم نه عاشقانه. خاموشم.
منو همینجوری دوسم داشته باشین
سگ سخن جو
مگر چسناله و عاشقانه ملاک و معیار و مجوزی برای دوست داشتن کسی است؟
دوست داشته شدن به طور کلی به چه دردت می خورد؟
چه رسد به دوست داشته شدن کشکی، الکی، خرکی (همینجوری)
سعادت اصیل در بی نیازی است
۱۹۹۵
سنگ سخنگو
اره بابای من راننده تاکسیه
اینو با افتخار میگم
چون صبحایی که دیر میشد منو میرسوند مدرسه در کنارش وقتی یکی دیگه رو هم سوار میکرد ک دانش اموز بود ازش کرایه نمیگرفت
از افراد مسن پول نمیگرفت
به سربازا میگفت برو خسته نباشی مهمون من
وقتیم که ازش میپرسیدم چرا، میگفت همه چی پول نیست
سگ سخن جو
عجب دلایلی پسر بر فخرش بر شغل پدر دارد.
اگر تو را و این و آن را به رایگان نبرده بود
تو از پدرت حاتم طایی می سازی تا بر او الکی فخر بفروشی.
سعدی ۷۰۰ سال قبل مترقی تر از تو بود:
حاتم طایی خارکنی را می بیند ومی پرسد:
چرا به خوان حاتم نمی روی ت اسیر دل به رایگان بخوری؟
خارکن جواب می دهد:
هر که نان از عمل خویش خورد
در ط. جمارانکسی
اصلا
سعدی را کسی می شناسد؟
هیچ دلیلی برای اینکه ازت بدم بیاد ندارم ولی اگه یه تفنگ و دوتا تیر داشته باشم جفتشو تو مغزت خالی میکنم
سگ سخن جو
یعنی خرید و فروش اسلحه آزاد شود،
حزب توده هیچ توطئه ای بر ضد جنقوری جماران ندارد.
یعنی دلیلی بر قلع و قمعش وجود ندارد.
ولی تازیانه و تفنگ و فشنگ داشتند و بر مغزشان خالی کردند
اگه فمنیست ها نمیریزن سرم باید بگم که:
سربازی یعنی اگه وظیفتو انجام بدی، میبندنت به صندلی و تا میخوری میزننت...
و اگه وظیفتو انجام ندی کسر از مرخصی، بازداشت و اضافه خدمت میخوری
سگ سخن جو
جنبش انقلابی مادران و زنان جماران و جهان است
خدمت سربازی و سرباری نران و سران جماران
بچه
داشتن خیلی سخته و من هم کم حوصله اما ایران آزاد به فرزندان وطن پرست
نیاز داره، دلم میسوزه وقتی میبینم هرچی بسیجی و سپاهی کلی بچه دارند ولی
آدم حسابی های ایران بچه ای ندارند. البته که به عقاید و سلیقه شما هم
احترام میگذارم
سگ سخن جو
مگه شازده آدم حسابی نیست که کلی بچه دارد؟
مگه فرمایشات شازده را گوش نمی دهی که به سپاه و بسیج چراغ سبز می زند و برگ امان می دهد؟
تو چه سطل ننه ات طلبی هستی که سطلت خالی است؟
تو اگر وطن را تعریف کردی ما برایت صد صلوات بلند می فرستیم.
اگر ممدرضا شاه وطن پرست بود
دهها میلیارد دلار از ثروت مردم را به بانک های خارجی منتقل نمی کرد تا شازده در لاس وی گاس به قمار بزند
سگم اگه تا دو ماه دیگه حداقل به ۴۰ درصد اندام ایده آلم نرسیده باشم
سگ سخن جو
سگ از ۴۰۰ هزار سال تا کنون
ما تا همین چند سال قبل خر بودیم
از خریت مرده ایم و سگ گشته ایم.
پارس های ما به زبان پارسی اند
میدونی چرا مجازی گهه؟
چون تا خودم نگم نمیفهمی چن ساعت گریه کردم
تا خودم نگم نمیفهمی ازم دزدی شده
تا خودم نگم نمیفهمی تو کوچه خیابون چی بهم گذشته
تا خودم نگم نمیفهمی چجوری دارم زندگی میکنم
سگ سخن جو
تو را سخن از حقیقی است و نه از مجازی.
تو را سخن از خیابان و خانه و گریه و زندگی است
ضمنا مجازی اصلا مجازی نیست.
ما به روی دوستان از بوستان آسودهایم
گر بهار آید وگر باد خزان آسودهایم
سروبالایی که مقصود است اگر حاصل شود
سرو اگر هرگز نباشد در جهان آسودهایم
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
هر چه در دنیا و عقبی راحت و آسایش است
گر تو با ما خوش درآیی ما از آن آسودهایم
برق نوروزی گر آتش میزند در شاخسار
ور گل افشان میکند در بوستان آسودهایم
باغبان را گو اگر در گلستان آلالهایست
دیگری را ده که ما با دلستان آسودهایم
گر سیاست میکند سلطان و قاضی حاکمند
ور ملامت میکند پیر و جوان آسودهایم
موج اگر کشتی برآرد تا به اوج آفتاب
یا به قعر اندر برد ما بر کران آسودهایم
رنجها بردیم و آسایش نبود اندر جهان
ترک آسایش گرفتیم این زمان آسودهایم
سعدیا سرمایهداران از خلل ترسند و ما
گر بر آید بانگ دزد از کاروان آسودهایم
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
سگ سخن جو
حداقل بیت شعر شیخ را ذکر کن تا خواننده مستفیض شود
گر به صحرا دیگران از بهر عشرت میروند
ما به خلوت با تو ای آرام جان آسودهایم
اگر خلایق برای خوشی به دشت می روند
ما برای خوشی به خلوت می رویم
ضمنا انتظار دارند که همه به فکر انها باشند.
خودشان زحمت خواندن اندیشه ای را حتی به خود نمی دهند تا احیانا هماندیشی میسر شود
ما برای شما بیش از ۲۰ هزار مطلب ترجمه و تألیف و منتشر کرده ایم
چجوری مامانمو راضی کنم اجازه بده بابام برام سگ بگیره؟
سگ سخن جو
لازم نیست بابات برات سگ بگیره.
یکی از ماها را انتخاب کن.
تو بیو بنویسم متعهد به محمد جواد یا زوده؟
سگ سخن جو
یا باید خودت پیشاپیش مسلح شوی و یا او را پیشاپیش خلع سلاح کنی
تا از مهلکه جان سالم بدر ببری
هر آن کسی که در این حلقه نیست
زنده به عشق
بر او نمُرده به فتوای من نماز کنید
سگ سخن جو
افکار ژولیده ام
با هیچ شانه ای
آراسته نمیشود
مگر با سرانگشتان
مهربان،خاطراتت
سگ سخن جو
۹۹ در صد واژه های این جماعت
برادرم داره لباس پرو میکنه، فروشنده میگه باز از خانوم بپرسید نظر ایشونم مهمه
برگشته میگه خانمی که باید نظر بده ایشون نیست
حالا نمیگفتی نمیشد
سگ سخن جو
حرف های بنی آدم را جدی نباید گرفت
آنها به همانسان حرف می زنند که آه میکشند و عطسه میکنند
عقل ناظر بر حرفهایشان و ناظم حرفهای نیست
شکر کن که برادرت نظرش را از تو پنهان نداشته است
تا هم خود را در آینه او ببینی و هم او را در اینه خود
سیگار پشت سیگار
سگ سخن جو
زنان به ویژه نباید لب به سیگار بزنند.
سرطان سینه گرفت و علیرغم بریدن سینه هایش
جان از مهلکه به در نبرد و اعضای خانواده اش و ما را به عزا نشاند.
مگر قحظ تریاک و هروئین است در ط. جماران که سیگار کشیده می شود؟
میخوام یه چیزی بنویسم واستون
نمیدونم چی
سگ سخن جو
نمی دانند چه می کنند و چه می گویند.
می کنند و می گویند.
خواندن
در
ط.
ننگ است.
فقط باید گفت.
هی میخام برگردم ولی یادم میاد
اونی که رفته من نبودم.
سگ سخن جو
به ۴۰۰ سال قبل برگشته اند
بدون اینکه جنبی خورده باشند.
عقب عقب دویدن با سرعت نور
هنر دیرین عیرانیان است و بس.
پیش دوستات ناراحتت نمیکنه؟
راننده اس ، آخوند که نیست.
سگ سخن جو
به غوطه خوردن او در دریای لذت و عزت مبدل می شود.
توله ها و نوه های آخوندها در طوایل شیاطین بزرگ
حجاب و تکلیف و تزویر و تقدس هم سرشان نمی شود.
فرح دیبا محجب تر و متدین تر از توله های آل عمامه و عبا ست
سختیها را جدی نگیر!
بگذار بداند تو بیدی نیستی که با این بادها بلرزی!
سختیها همین را میخواهند؛ میخواهند جدی بگیریشان، آنوقت دست بگذارند بیخ گلویت و نگذارند آب خوش از گلویت پایین برود!
تو مثل همیشه آرام باش، مثل همیشه بخند، سخت باش، اما سخت نگیر.
سگ سخن جو
آنکه دست و پا و اراده و شعور و زر و زور دارد
پیش به سوی روشنگری به عوض عوامفریبی
از نصیحتهای ناصح خستهام؛
برای شنیدن نصیحت، دل هوشیار من عمریست گرفتار عشق شده.
سگ سخن جو
خیال می کنی که این موعظه ات
عشق کسب و کار کسانی است که عقل اندیشنده ندارند.
اگرچه در عوامفریبی جهانپهلوانند
کاش میفهمیدی وقتی یه پرنده نمیپره
یعنی میخواد شکار بشه
حالا نشستی از پریدن این پرنده عکس بگیری؟
دفعهی بعد که اومدی
به جای دوربین تفنگ بیار
سگ سخن جو
پرنده ای که داوطلب صید گشتن باشد
صیادی که از چنین پرنده ای
دیگر ارزش حیف و میل فشنگ را ندارد.
عکسش مشتری رباتر از اصلش است
خیلی ها جفتگیری می کنند نه به خاطر نیاز
تغییربرام سخته
سگ سخن جو
تغییر دگرگونی بی سمت و سویی است:
جوانه شدن دانه ای و جنگل شدن جوانه ای
اگر نیاکان ما به تغییر جبری تن در نمی دادند
ندای قلبتون رو بشنوید و دنبالش برید اما مغزتون رو هم با خودتون ببرید
پ.ن:
از ما گفتن
سگ سخن جو
غیر از آیه و حدیث و مفاتیح الجنان
مگر قلب می تواند بدون حمایت مستمر مغز
قلب باشد تا زیر بغل بزنی اش و بدبختی را بغل کنی؟
مگر مغزی هم باقی مانده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر