پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
· اپریوریسم به جریانی معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) اطلاق می شود که به دو اصل زیر باور دارد:
الف
· به وجود اصول معرفتی ماقبل تجربتی (قبل از وقوع هر تجربه ای)
ب
· به امکان شناخت مستقل از تجربه
۲
· ماهیت متد اپریوریستی ـ به قول کلاسیک های مارکسیسم ـ عبارت از این است که آن «خواص و مشخصات هر شیئ را با توجه به خود آن شیئی نمی شناسد.
· بلکه با توجه به مفهوم آن شیئ به کمک استدلال استخراج می کند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۸۹)
۳
· اپریوریسم در تاریخ فلسفه به انواع مختلف خودنمائی می کند.
۴
· تفاوت آنها در باور به وجود جنبه های مختلف شناخت و یا روند شناخت قبل از تجربه و مستقل از تجربه است:
الف
اپریوریسم در فلسفه افلاطون
افلاطون
(۴۴۷ ـ ۳۴۷ ق. م.)
فیلسوف یونان باستان، از شاگردان سقراط، معلم ارسطو
· فلسفه افلاطون از این نظر اپریوریستی است که آن به یادآوی روح از ایده هائی که قبلا و قبل از هر تجربه ای دیده، باور دارد.
ب
اپریوریسم در تومیسم
· ما با اپریوریسم دیگری در تومیسم برخورد می کنیم:
· تومیسم نظریه ای مبتنی بر حدس و گمان مطرح می سازد که بنا بر آن، معارف به طور اپریوریستی وجود دارند و روح انسانی به نحو معینی در روح الهی سهیم می شود و در نتیجه این سهیم شدن با روح الهی، به نظراتی در باره نظام جهان واقف می گردد که ماورای تجربی اند.
پ
اپریوریسم در فلسفه دکارت، مالبرانش، لایب نیتس
تئوری ایده های مادرزاد
· تئوری ایده های مادرزاد نیز نوعی از اپریوریسم است که به ویژه توسط دکارت، مالبرانش و لایب نیتس مطرح می گردد.
۱
اپریوریسم در فلسفه دکارت
رنه دکارت
(۱۵۹۶ ـ ۱۶۵۰)
فیلسوف، ریاضی دان و عالم علوم طبیعی
از مؤسسین راسیونالیسم مدرن عصر جدید آغازین
تفکر راسیونالیستی او را کارتزیانیسم نیز می نامند.
دکارت به وجود ایده های مادرزاد باور داشت.
· به نظر دکارت به انسان قبل از هر تجربه ای (تقریبا به مثابه مجموعه غرایز معرفتی) مفاهیم معینی مانند وجود، انبساط، مدت، حرکت و اصول بدیهی عطا شده است، که بنا بر شرایط خارجی شناخت مورد استفاده قرار می گیرند و عمل می کنند.
۲
اپریوریسم در دئیسم
· در دئیسم انگلیس (ه. فون چربری) غرایز معرفتی اپریوریستی حاکی از حقایق تغییرناپذیر الهی اند و گویا میان آنها و شناخت مشخص انسانی، در اصل رابطه ای آغازین وجود داشته است.
· مراجعه کنید به دئیسم
۳
اپریوریسم در فلسفه مالبرانش
نیکولاس مالبرانش
(۱۶۳۸ ـ ۱۷۱۵)
فیلسوف و کشیش فرانسوی
منکر تأثیر متقابل کارتزیانی جسم و روح
و نماینده دوئالیسم جسم و روح (اوکی ژنالیسم)
او برای تأثیر متقابل جسم و روح منشاء الهی می تراشد.
به پیروی از افلاطون و آگوستین
شناخت حقیقت، ادراک و تصور
را
ناشی از سهیم بودن روح انسانی در ایده های الهی می داند.
اثر اصلی او:
«تحقیق حقیقت» (۱۶۷۴ ـ ۱۶۷۵)
· مالبرانش از تئوری ایده های مادرزاد، تعبیر افلاطونیستی ارائه می دهد:
· او شناخت اجسام مادی را به ایده های متناسب مادرزاد و کردوکار فهم عقلی مستقل از هر تجربه ای مربوط می داند.
۴
اپریوریسم در فلسفه لایب نیتس
گوتفرید ویلهلم لایب نیتس
(۱۶۴۶ ـ ۱۷۱۶)
فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان، دیپلومات، فیزیکدان، مورخ، سیاستمدار، کتاب شناس و دکتر در حقوق دنیوی و اخروی (کلیسائی)
ایدئالیست عینی
روح یونیورسال زمانه خویش
· لایب نیتس نظریه جان لاک را مبنی بر اینکه فهم هر کودک نوزاد «لوح سفید» است، رد می کند و آن را از موضع اپریوریستی تصحیح می کند.
ت
اپریوریسم در فلسفه کانت
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (نقد از عقل عملی)
استه تیک (نقد قوه قضاوت)
مذهبفلسفه
حقوقفلسفه
تاریخفلسفه
۱
· عالی ترین فرم نمودین اپریوریسم در تاریخ فلسفه را کانت عرضه می کند.
۲
· تئوری ایده های مادرزاد مدعی محتوای مستقل از تجربه ی شناخت بود.
· ولی کانت نه محتوا، بلکه فرم های شناخت را به شرح زیر مطرح می سازد:
الف
· فرم های اپریوریستی استنباط را، یعنی مکان و زمان را
· مراجعه کنید به استنباط، دیالک تیک فرم و محتوا، تریاد ماده ـ مکان ـ زمان
ب
· فرم های اپریوریستی فهم را، یعنی مقوله ها را
· مراجعه کنید به فهم، مقوله
پ
· به نظر کانت زمان و مکان و مقوله ها ـ به مثابه فرم های اپریوریستی شناخت ـ پیش شرط هر نوع تجربه محسوب می شوند.
ت
· اپریوریسم در واقع راسیونالیسم قاطع و بی چون و چرا ست.
· مراجعه کنید به امپیریسم، راسیونالیسم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر