ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
فن
(تکنیک)
۱
· فن (تکنیک) به کلیه روندها و اوبژکت های طبیعی اطلاق می شود که به اهداف انسانی مربوط می شوند و در مطابقت با فونکسیونی که انسان ها برایش تعیین کرده اند، ساختار معینی دارد.
· (برای درک این جمله باید با دیالک تیک های زیر آشنا شد:
دیالک تیک وسیله و هدف
دیالک تیک وسیله و آماج
دیالک تیک ساختار و فونکسیون.
هدف
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4323
پایان
وسیله
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4759
پایان
· مترجم)
۲
· فن عبارت است از کاربست آماجگرایانه روندهای طبیعی که توسط انسان صورت گرفته است.
۳
· فن عبارت است از وسیله ای که توسط انسان، اماجگرایانه از پدیده های تغییر شکل یافته طبیعی (و نه حتما شیئی) حاصل آمده است.
· مراجعه کنید به دیالک تیک وسیله و آماج
۴
· فن ضمنا به روش فنی اطلاق می شود که در خدمت از ان خود کردن محیط زیست طبیعی و اجتماعی و تسلط بر محیط زیست طبیعی و اجتماعی است.
۵
· فن یک فاکتور مادی در جامعه است.
۶
· فن با متدها و مهارت های انسانی که درجه تکاملی شان نشاندهنده تسلط انسان بر فن است، یکسان نیست.
۷
· فن تولیدی در برگیرنده کلیه فنونی است که در پژوهش تولیدی، توسعه تولیدی، ساخت (کنستروکسیون) تولیدی و تکمیل تولیدی مطرح می شوند و می توانند بنا بر این مراحل، به زیرساختارهای فن تولیدی زیر عضوبندی شوند:
الف
· فن پژوهشی
ب
· فن توسعه ای
پ
· فن ساختی (تکنیک کنستروکسیونی)
ت
· فن تکمیل
۸
· علاوه بر فنون فوق الذکر فنون زیر نیز وجود دارند:
الف
· فن نگهداری (فن تعیین مدت کارکرد و اعتبار)
ب
· فن اداره
پ
· فن پلان بندی
۹
· از زیرساختارهای فن تولیدی فوق الذکر، به ویژه، فن تکمیل، توسعه تاریخی طویلی را از سر گذرانده است که فرم های مختلفش همچنان و هنوز در جوار یکدیگر مطرح می شوند و به شرح زیرند:
الف
· فن ابزار کار
ب
· فن ماشین
پ
· فن اوتومات (ماشین های خودکار)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر