۱۳۹۹ آبان ۲۳, جمعه

درنگی در سخنانی از این و آن (۳)

عکس زیبا

منبع:

به رنگ آرامش

درنگی

از

ربابه نون

۱

دلت را بتکان

اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمیـن

بگذار همانجا بماند.


سؤال این بود

که

منظور فروغ از دل چیست؟

 

دل

به 

معنی ذهن، ضمیر، روح (شعور)

است.

روح و یا شعور

جفت دیالک تیکی ماده و یا وجود 

است

و

عالی ترین مفهوم فلسفی است.

یعنی

مقوله فلسفی است.

 

رهنمود فروغ نفی و نقد و طرد اشتباهات خویش است.

سؤال این است

که

منظور از اشتباه چیست؟

 

برشت توصیه می کرد

که

چیزهای عادی 

را

عادی نینگاریم.

یعنی

آنها را مورد بررسی فلسفی قرار دهیم.

 

خطا و یا اشتباه چیست؟ 


تشخیص و تعیین و تعریف خطا در علوم تجربی و ریاضی آسان است.

اگر کسی دو دو تا چهار تا را پنج تا بداند، مرتکب خطا شده است.

ولی در هنر، میتولوژی، تئولوژی و مکاتب فکری و فلسفی و معرفتی ـ نظری طبقات اجتماعی مختلف

تشخیص و تعیین خطا و یا اشتباه آسان نیست.

ما در تحلیل افکار هنرمندان جهان

به

خرافات و مزخرفات مختلف برخورد می کنیم.

ما در این مدت هزاران اندیشه از این و آن را به چالش کشیده ایم و منتشر کرده ایم:

تمرین تفکر مفهومی

خودآموز خوداندیشی

سفری ـ نظری ـ گذری

رویارویی های ایده ئولوژیکی

چاله ها و چالش ها

پارس و پرخاش

درنگی در افکار این و آن

کلنجار سنگی با سگی

قرآن کریم از دیدی دیگر

تحلیل اشعار و افکار و آثار این و آن

(طبری، مهرگان، کسرایی، زهری، فروغ، سعدی، حافظ، اخوان و غیره)

....

این افراد اشتباه کرده اند؟

 

آیا می توانستند به توصیه فروغ

سفره دل شان را بتکانند و اشتباهات شان را از خود دور سازند؟

وقتی در قرآن کریم ادعا می شود 

که 

حضرت عیسی، به اشاره ای مرده زنده می کند،

حضرت موسی بلا نازل می کند،

حضرت محمد شق القمر می کند،

کریم 

مرتکب خطا و اشتباه می شود؟

 روی مفهوم خطا و یا اشتباه باید کار کرد.

 

۲

دلت را بتکان

اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمیـن

بگذار همانجا بماند.  

؋ـقط از لا به لای اشتباه هایت،

یک تجربـه را بیرون بکش،

 

فرق اشتباه با تجربه 

چیست؟

فروغ

ظاهرا

میان اشتباهات و تجارب علامت تساوی می گذارد.

به همین دلیل توصیه می کند که تجربه ای از میان تجارب (اشتباهات) بیرون کشیده شود.


تجربه

اما

یکی از فرم های متنوع پراتیک است.

تجربه را نباید با دانش تجربی عوضی گرفت.

پر کردن کتری از آب و حرارت دادن ان تجربه ای است.

اندازه گرفتن دمای آب و فشار حاکم بر آن و تعیین دمای جوش آب تجربه دیگری است.

تجربه

زادگاه دانش تجربی است.

ولی دانش تجربی نیست.

تجربه زمانی به دانش تجربی (تئوری) تبدیل می شود که روی آن کار فکری صورت گیرد.

تجربه + کار فکری = دانش تجربی که یکی از فرم های متنوع تئوری است.

خیلی ها انبوهی از تجارب خام دارند و تفاوتی با خر ندارند.

تجربه به تنهایی به معجزه منجر نمی شود.


۳
دلت را بتکان

اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمیـن

بگذار همانجا بماند.

؋ـقط از لا به لای اشتباه هایت،

یک تجربـه را بیرون بکش،

قاب کن، و بزن به دیوار دلت

 

قاب کردن تجربه واحدی

که

 دردی را درمان نمی کند.

فروغ

منظور دیگری دارد.

 

خیلی ها همین کار را هم می کنند.

هزار بار بر سرشان کلاه گذاشته می شود.

بالاخره

نتیجه می گیرند که جامعه میدان کلاه برداری است

و

به

هیچکسی نباید اعتماد کرد.

ولی خودشان هم می دانند که بدون اعتماد متقابل نمی توان زندگی کرد.

تجارب زندگی باید تحلیل شوند و به صورت دانش تجربی درآورده شوند تا به کار آید.

 

۴

 اشتباه کردּن اشتباه نیست

در اشتباه ماندنּ اشتباه است.

 

این شعار نهایی فروغ

و

یا

نتیجه گیری نهایی او ست.

منظور فروغ از «در اشتباه ماندن» احتمالا تکرار اشتباه است.

اما منظور از تکرار خطا و یا اشتباه چیست؟

منظور فروغ

احتمالا

تکرار تجربه است.

چون

در واقع نه اشتباه، بلکه تجربه مبتنی بر اشتباه تکرار می شود:

مثلا

کتری از آب پر می شود

ولی

حرارت داده نمی شود.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر