۱۳۹۹ آبان ۸, پنجشنبه

هماندیشی به عوض مانی پولاسیون و روشنگری به عوض عوامفریبی (۴)

 Altbürgermeister Josef Kirschner feierte in Roding 85. Geburtstag - Region  Schwandorf - Nachrichten - Mittelbayerische

 

ژوزف کیرشنر

(۱۹۳۱ ـ ۲۰۱۶)

روزنامه نگار اطریشی

نویسنده

مجری تلویزیون

سردبیر کنسرن المانی ـ مطبوعاتی در اطریش

مؤلف آثار متعدد.

مانی پولیزه کنید

ولی درست و حسابی.

  قانون مانی پولاسیون افراد)

 

درنگی

از

میم حجری 


قانون اول مانی پولاسیون

 

الف

«اگر می خواهید که خلایق راجع به شما حرف بزنند، باید نیش بزنید.»

 

ژوزف کیرشنر

نیش زدن به همنوع

را

یعنی تحریک او

را

به

مقام قانون اول مانی پولاسیون

ارتقا می دهد.

 

این متد او

متدی پسیکولوژیستی

است

و

پسیکولوژیسم

(و نه پسیکولوژی)

یکی از مکاتب ضد علمی مهم در فلسفه امپریالیستی است.

 

این متد امپریالیستی به درد خودمطرح سازی می خورد و نه به درد اشاعه حقیقت عینی.

 

هدف کیرشنر هم همین است:

حرف زدن خلایق راجع به فرد.

 

حرف زدن خلایق راجع به کسی

اما

ربطی به موضع نظر او و حقیقت عینی ندارد.

 

متد

همیشه در دیالک تیک تئوری و متد وجود دارد و نه به تنهایی.

 

در دیالک تیک تئوری و متد

نقش تعیین کننده از آن تئوری است.

بدون اینکه متد هیچ واره باشد.

 

در هر مبارزه ایده ئولوژیکی

در

هر هماندیشی

خواه و ناخواه

نیش زده می شود و نیش خورده می شود.

 

نیش

تعیین کننده نیست.

 

حریف هماندیش

خواه و ناخواه

تحریک می شود و تحریک می کند.

 

تحریک هماندیش و همنوع

اما

هدف و آماج روشنگری علمی و انقلابی نیست.

تعیین کننده در هماندیشی و نه مانی پولاسیون

اثبات حقیقت نظر

است.

 

ابزار و اسباب اثبات حقیقت نظر

استدلال مبتنی بر پراتیک

است.

 

دلایل قوی باید و معنوی

سعدی

 

چون

پراتیک

هم

خاستگاه اندیشه است

و

هم

محک عینی برای تعیین صحت و سقم آن است.

 

این یکی از کشف های مهم مارکس در تئوری شناخت است

که

حافظ

هم

در

تحلیل نهایی

به

صحت آن

واقف بوده است:

 

خوش بود گر محک تجربه (پراتیک) آید به میان

تا سیه روی شود، هرکه در او غش باشد.

 

دفاع سرسختانه از نظر خویش

تا زمانی مطلوب است که فرد به صحت آن ایمان دارد.

 

و گرنه فرد باید به محض اثبات بطلان نظرش، به تصحیح نظر خود اقدام کند و یا حتی به صرفنظر از نظر خود و قبول نظر علمی و انقلابی همنوع خود اقرار و اقدام کند.

 

پیش شرط صداقت (حقیقت پرستی) همین است.

 

۱

این قانون از شما می خواهد

که

 حریف خود

 را

بشناسید.

 

قانون اول کیرشنر

شناخت حریف و رقیب و هماندیش و مستمع

را

پیش شرط قرار می دهد.

 

بدین طریق

فاتحه ای بر عینیت حقیقت

خوانده می شود.

 

ضمنا

سر و کله پراگماتیسم

آشکار می گردد.

 

حقیقت

عینی

است.

 

یعنی

ربطی به افراد هماندیش ندارد.

 

مثال:

جوشیدن آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد

یک حقیقت عینی

است

و

ربطی به افراد بشر ندارد.

 

اگر نسل بشر هم بیفتد، تغییری در آن پدید نخواهد آمد.

 

اتفاقا

شناخت هماندیشی و حریف و همنوع

مانعی در راه کشف حقیقت عینی است و نه پیش شرط آن.

 

در ان صورت تخریب همدیگر و نتیجتا تخریب هماندیشی صورت می گیرد و نه کشف حقیقت.

 

هماندیشی باید بی اعتنا به همدیگر صورت گیرد.

 

چون

محتوای شناخت

نه

در این و آن

بلکه در موضوع (اوبژکت) شناخت است.

 

مثال:

خر به عنوان اوبژکت شناخت

 

خریت خر

در خود خر است

و

نه

در

خرچران

خرپرور

خرسوار

خرفروش

ارتقای شناخت هماندیش و همنوع و حریف

به

مقام پیش شرط هماندیشی

به

سوبژکتیویسم معرفتی منجر می شود

و

نه

به

کشف حقیقت عینی.

 

۲

این قانون از شما می طلبد

که

 با

این واقعیت

 آشنا شوید

که

در

بازی مانی پولاسیون هر روزه

هر کس،

واقعا هر کس

  حریف شما ست.

 

 کیرشنر

هماندیشی صادقانه با همنوع

را

با

مانی پولاسیون همنوع

جایگزین

می سازد

و

هماندیشی به نیت کشف حقیقت عینی

را

کفن و دفن می کند.

 

جامعه بشری

میدان مانی پولاسیون همه توسط همه نیست.

 

دهها هزار سال نیاکان ما بی نیاز از مانی پولاسیون همدیگر زیسته اند.

 

مانی پولاسیون توده توسط طبقه حاکمه

با  

جامعه طبقاتی 

شروع شده است.

 

اعضای زحمتکش جامعه

محتاج هماندیشی با همدیگر، هماموزی از همدیگر، همکاری با همدیگر، همرزمی با همدیگر 

در مبارزه طبقاتی اند

و

نه

اهل مانی پولاسیون کسی.

 

توده مولد و زحمتکش

خدایی جز حقیقت عینی ندارد.

 

درست به همین دلیل

مخالف سرسخت مانی پولاسیون (عوامفریبی، ریا، تظاهر، تزویر، تئاتر و دروغ) است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر