ویسلاوا شیمبورسکا
شاعر زن لهستانی
برنده‌ی نوبل ادبی ۱۹۹۶
زندگی فی‌البداهه
ترجمه:
علیرضا دولتشاهی و ایونا نویسکا
۱
به گمانم موجبات تخفیف، ظالمانه است
من ـ زور حریفه از تخفیف چیست که ظالمانه است؟
احتمالا
من ـ زور حریفه
خفت و یا استخفاف و یا تحقیر بوده است و نه تخفیف.
تخفیف به معنی پایین آوردن قیمت چیزی ویا شدت چیزی است که موجباتش خیلی هم «عادلانه» است و نه ظالمانه.
حریفه
در جمله ماقبل گفته است
که
ترس صحنه، علتی است برای تحقیرشدنم
حالا هم می گوید که موجبات تحقیر
ظالمانه اند.
می توان گفت که تحقیر ظالمانه است
ولی نباید گفت که موجبات تحقیر ظالمانه اند.
این بدان معنی خواهد بود که بگوییم:
ظالم و ظلم موجب تحقیر حریفه شده است و نه ترس حریفه از صحنه.
حریفه
هم خر و هم خردستیز است.
به همین دلیل
طبقه حاکمه امپریالیستی زباله هایش را جایزه باران می کند.
خردستیزی
(ایراسیونالیسم)
مقصد و مقصود و معبد و معبود امپریالیسم
است.
طبقه حاکمه امپریالیستی
با
خردستیزی
می افتد و برمی خیزد.
مراجعه کنید
به
خردستیزی
۲
واژگان و حرکات غیر قابل پس‌گرفتن
من ـ زور حریفه و فاجعه از نظر او
این است که حرفی که زده شده و حرکتی که کرده شده، قابل پس گرفتن نیست.
چرا؟
می توان به ترفند پوزشی
هم حرفی را پس گرفت که زده شده و هم حرکتی را نفی کرد که کرده شده است.
حریفه لهستانی
باید
سری به گلستانی بزند و عرشاد و خرشاد شود:
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
۳
ستارگان، تا آخر شمرده نشده‌اند
عجب فاجعه ای است.
حالا چه خاکی بر سر خود بریزیم؟
۴
شخصیتم مثل پالتویی است که در حال دویدن دکمه‌هایش را می‌بندم
اولا
پیش شرط داشتن شخصیت،
داشتن پیشاپیش شعور است.
بی شعور نمی تواند باشخصیت باشد.
امام جمعه اصفهان امروز گفته:
جامعه را برای زنانی که کشف حجاب می کنند،
نا امن کنید.
ولی
نگفته
چگونه باید جامعه را برای زنان نا امن کرد.
در نتیجه هر کسی از ظن خود
دست به کار نا امن کردن جامعه برای زنان خواهد شد.
یکی اسید خواهد پاشید،
دیگری عنگبین.
یکی چاقو خواهد زد،
دیگری گلوله
و
آن
دیگری
تازیانه.
شعور و شخصیت
رابطه ای ناگسستنی با هم دارند.
همدیگر را مشروط می سازند.
یکی بدون دیگری وجود ندارد.
۵
شخصیتم مثل پالتویی است که در حال دویدن دکمه‌هایش را می‌بندم
شخصیت می تواند شبیه پتو، پالتو و پالان باشد.
خیلی هم خوب است.
سؤال
این است
که
پالتویی که حریفه ای لهستانی در حال دویدن دگمه هایش را می بندد،
چگونه پالتوئی است
تا
بتوان شخصیت او را به ترفندی کشف کرد؟
خردستیزی همین است و بس.
حریفه
توان حرف زدن حتی ندارد.
زبان در جهان ای هنربند چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر