۱۳۹۹ شهریور ۱۲, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۳۹۴)


 جمعبندی

از
مسعود بهبودی
 
درنگی در جمله اول احمد لنگرودی بیدار زن

جامعه‌ی جرم‌زا
 
در این مدت که خبرهای تجاوز جنسی در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی منتشر می‌شود و مورد قضاوت‌های گوناگون و اظهار نظرات مختلف قرار می‌گیرد، کمتر به گسترش موازی دیگر موارد بزه در دهه‌ی اخیر در جامعه اشاره شده است.
این مناسبات تحمیلی حاکمیت بر جامعه است که با دامن زدن به تضاد طبقاتی، توده‌های عظیمی از فرودستان را روز به روز محروم‌تر ساخته و به حاشیه افکنده.

الف
جامعه جرم زا

۱
جامعه جرم زا
به چه معنی است؟

۲
طویله و تیمارستان جماران آبستن جرم های مختلف است و پی در پی جرم می زاید؟

۳
ما در تویتستان دوستی دارم که زن است و تنها کلمه ای که در گنجینه لغوی خود دارد و مرتب به کار می برد
کلمه تجاوز است.

مثلا
یکی از پسرا بیاد تا من به اش تجاوز کنم؟
بدترین چیز هستی این است که موقع تجاوز من به دوست پسرم
کسی زنگ بزند

۴
در فیلم های هالی وود
با هنرپیشه های معروف از تجاوز زنان به مردان گزارش می شود.
در یکی از فیلم های مادونا
او فخر بدان می فروشد که به همه اعضای خانواده شوهرش از زن تا مرد تجاوز کرده است.

۵
فاعل (سوبژکت) تجاوز که حتما نباید مرد باشد.
ای احمد بیدار زن و بیدار کش

۶
اینکه نجفی هفت تیر می کشد و حساب میترا را در حمام می رسد
مگر نتیجه نهایی تجاوز میترا به نجفی نبوده است؟
دوست صمیمی ما که فهمیده ترین زن جماران است
میترا را مقصر اصلی می داند و نه نجفی قاتل را.
مگر حق ندارد؟

ب
این مناسبات تحمیلی حاکمیت بر جامعه است که با دامن زدن به تضاد طبقاتی، توده‌های عظیمی از فرودستان را روز به روز محروم‌تر ساخته و به حاشیه افکنده.

۱
احمد لنگرودی
از دستور زبان فارسی به کلی بی نصیب مانده است
چه رسد به فلسفه مارکسیستی

۲
احمد لنگرودی
عاجز از تمیز فاعل از مفعول است.

۳
محتوای مفهوم «مناسبات تحمیلی حاکمیت بر جامعه »
این است که حاکمیت فاعل و سوبژکت است و مناسباتی را (اوبژکتی را، مفعولی را)
به طویله (مفعول، اوبژکت) تحمیل می کند.

۴
منظور از مناسبات اجتماعی چیست

۵
مناسبات (روابط) اجتماعی
از کجا نشئت می گیرند؟

۶
احمد لنگرودی
خیال می کند که مناسبات اجتماعی
دلبخواهی ـ اجامری اند
(سوبژکتیو) اند
و توسط حاکمیت به جامعه تحمیل می شوند.
یعنی به خود طبقه حاکمه (و نه حاکمیت) تحمیل نمی شود.
یعنی مناسبات اجتماعی (مناسبات تولیدی در هسته آن) همان حاکمیت طبقاتی نیست.

پ
این مناسبات تحمیلی حاکمیت بر جامعه است که با دامن زدن به تضاد طبقاتی، توده‌های عظیمی از فرودستان را روز به روز محروم‌تر ساخته و به حاشیه افکنده.

۱
به زعم احمد لنگرودی
مناسبات (فاعل، سوبژکت) به تصاد طبقاتی (مفعول، اوبژکت) دامن می زنند.

۲
تضاد به چه معنی است؟

۳
مگر تضاد موتور محرکه هر پدیده نیست.

۴
مثال
مگر تضاد دیالک تیکی پروتون با الکترون در هر اتم
باعث اصلی حرکت دیوانه وار اتم نیست؟

۵
حتما باید کسی به تضاد دیالک تیکی اتم دامن بزند تا اتم جنون بگیرد و به راه افتد؟

۶
توده فرودست دیگر چه خرافه ای است؟

۷
احمد لنگرودی به زبان روحانیت فئودالی سخن می گوید:
توده فرودست ترجمه همان توده مستضعف است.

۸
لامصبا مگر توده
تاریخساز نبوده و نیست.

۹
دلیل توده فریبی فاشیسم و فوندامنتالیسم چیست
اگر وقوف آندو به نقش تاریخساز توده نیست؟

۱۰
چگونه می توان بی شرمانه
توده تاریخساز را فرودست قلمداد کرد؟

۱۱
توده
خدای حقیقی خاک است:
ما با ۳ نوع خدا سر و کار داریم:

الف
طبیعتخدا

ب
طبقه حاکمه ـ خدا (الله)

پ
توده ـ خدا

۱۲
دایرة المعارفی ها هم
سگان توده ـ خدا هستند که به زبان پارسی
پارس می کنند و سنگپاره می خورند.
 
درنگی در دیالک تیک فاشیسم و فوندامنتالیسم (دیالک تیک ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه)

۱
برشت در «وحشت و نکبت رایش سوم»
از پرچم سرخ تر از خون نازی های نازی آباد گزارش می دهد
که یاد آور فاشیسم فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام است.

۲
چگوارا با مارکسیسم بیگانه بوده است

۳
در هارت ها و پورت های چگوارا
چه بسا اراده گرایی و سوبژکتیویسم و عناصری از تئوری نخبگان و دیگر خرافات فاشیستی به چشم می خورند.

۴
چگوارا در آخرین روزهای حیاتش در بولیوی
شروع به خواندن جزواتی از مارکس کرده بود و در خاطراتش ذکر کرده است.

۵
ایده ئولوژی طبقاتی است.

۶
ایده ئولوژی طبقاتی تر از هر چیز طبقاتی است.

۷
چگوارا از خانواده ای مرفه و خرپول بوده است
یعنی نه از توده بلکه از طبقه حاکمه بوده است
فیدل هم.
نامزد فیدل دختر یکی از اعضای عالی رتبه طبقه حاکمه کوبا بوده است.

۸
سیدعلی اخیرا در موعظه برای دانش جویان دانش کاه به مارکسیسم علمی و انقلابی حمله کرد و از بی اعتباری و ورشکستگی ان رجز خواند.
سؤال ما این بود که سیدعلی طرفدار چه نوعی از مارکسیسم است؟
کسی جواب نداد.

۹
برای کشف منظور سیدعلی
باید به سخنرانی سیدعلی پس از شیوع کرونا توجه کرد.

۱۰
سیدعلی از مفهوم «جهش بزرگ» در اقتصاد طویله و تیمارستان استتفاده می کند.

۱۱
جهش بزرگ یکی از مفاهیم مهم مائوئیستی است که اساسا سوبزکتیویستی و ولونتاریستی (اراده گرایی) است
یعنی ضد مارکسیستی و فاشیستی ـ نیچه ئیستی ـ شوپنهاوریستی است.

۱۲
فوندامنتالیسم هم بسان فاشیسم
چپ است
طرفدار عدل علی و طویله بی طبقه توحیدی است
چون
همشیره فاشیسم است و
علیرغم چپنمایی به همین دلیل مظهر ارتجاع محض است.

۱۳
سیدعلی سیمای سیاه فوندامنتالیسم را با انحرافاتی از مارکسیسم سرخ نگه می دارد
با
چگوارائیسم و مائوئیسم و آنازشیسم و غیره

۱۴
این بهترین و مؤثرترین نوع عوامفریبی است.

۱۵
البته سید علی به همان اندازه به چگوارا و کاسترو و مائو شباهت و قرابت دارد
که هیتلر به برشت و تلمان و روزا لوزمبورگ شباهت و قرابت داشته است.

۱۶
دیاک تیک ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه
میراث ارجمند نظریه پردازان انقلاب ضد فئودالی ـ ضد روحانی سفید است و از ارزش علمی و عملی چشمگیری برخوردار است.

۱۷
تعجبی ندارد 
که
هورست مالر
یکی از اعضای رهبری ار آ اف (سازمان چپ افراطی ـ تروریستی آلمان)
سنگر عوض می کند و به یکی از رهبران ان پی دی (حزب فاشیستی آلمان) استحاله می یابد.

۱۸
تئوری را به قول لنین
نباید دستکم گرفت.
 
اساتید دانشگاه های پزشکی در اروپا
دست ۵ انگشتی خود را
در کلاس درس
نشان دانشجویان پزشکی امروز و پزشکان فردا
می دهند
و
توصیه اکید می کنند
که
به
پنج جای بدن نباید انگلک کرد:
چشم
و
گوش
در
این ۵ جا
اهمیت درجه اول دارند.
 
درنگی در برخورد به تحلیل همنوع

۱
به تحلیل همنوع از چیزی
باید همان برخورد را داشت که به اندیشه ای، شعری، تندیسی، سخنی داریم

۲
تحلیل
هم باید به نوبه خود بازتحلیل شود:
برای هر تحلیلی باید متاتحلیلی تحریر شود.

۳
احسنت گفتن و لایک زدن و هورا کشیدن به شاعر و نویسنده و سخنران و تحلیلگر
اگر نشانه تظاهر و تملق و تزویر و ریا نباشد
نشانه تنبلی است.

۴
تحلیل ما را تکمیل کنید.
تصحیح کنید.
رد کنید.
ولی
لایک الکی نزنید.

۵
سگان از پاره سنگ و پرخاش بیشتر سود می برند تا از لایک اعلی مال کرب و بعلی

۶
هیچ تحلیلی کامل نیست.

۷
به همان سان که
هیچ شعری
هیچ رمانی
هیچ تندیسی
هیچ ترانه ای
هیچ موعظه ای
بی عیب نیست.

۸
اگر ما فردا
همین مطلب شما را تحلیل کنیم،
کاملتر خواهد بود.

۹
به همین دلیل برخی از اشعار کسرایی و فروغ را دو و یا سه بار تحلیل کرده ایم

۱۰
ما ترجمه مفاهیم فلسفی
چه بسا ۵ بار ویرایش کرده ایم

۱۱
مثال مشخص
دلایل و علل دلتنگی خود تان را کشف کنید و تبیین دارید
تا حقیقت دلتنگی روشنتر شود.
 
درنگی در مقوله قدر ناشناسی از یاری

حریفه
 
من شخصا هر قدمی واسه هرکس برداشتم
هرکمک فکری مادی و... به هرکس کردم
جز قدرنشناسی و احمق فرض شدن
جوابی نگرفتم
و این خودش باعث ناامید شدن و بیشتر در لاک خود فرو رفتن میشه

۱
دلیل اشاعه این تصور و توهم
تبلیغ وسیع دیالک تیک داد و ستد است.

۲
سطر سطر قرآن کریم و اشعار و افکار سعدی و حافظ و هر آخوند پفیوز
سرشته و مبتنی بر این دیالک تیک است:
دیالک تیک بده ـ بستان
دیالک تیک بده ـ بستان مقد و نسیه

۳
سعدی این دیالک تیک را حتی در دنیای دیگر
در روز حساب
در صحرای محشر
معتبر می داند.

۴
نتیجه گیری سعدی این می شود که بهشت زیر پای اغنیا ست.

۵
چون اغنیا هستند که قادر به احسان و انفاق و کمک مادی و فکری و غیره به فقرا هستند
و
مستحق دریافت ستد درخور به داد خود
در این و ان دنیا هستند.

۵
شعار سعدی در طولانی ترین حکایت او در گلستان خطاب به اغنیا مطرح می شود:
بخور، بپاش که هر دو جهان بردی

۶
فقرا در دنیای دیگر
فقط می توانند از جهنم دیگر سر دربیاورند
برای اینکه به زعم سعدی
چیزی به کسی نداده اند تا ستدی به ازایش از خدا بستانند.

۷
افراطی ترین فرم دیالک تیک داد وستد در ضرب المثلی بسته بندی شده است:
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

۸
سؤال اما این است که حاتم طایی حقیقی و نه قلابی و تقلبی کیست:
اعضای طبقات حاکمه انگل در طول تاریخ (اشراف برده دار، فئودال، روحانی و بورژوازی) اند و یا توده مولد و زحمتکش بی همه چیز آس و پاس؟

۹
در نتیجه اگر دنیای دیگری به فرض محال باشد
بهشت زیر پای کیست؟

۱۰
به نظر ما قرآن کریم و سعدی و حافظ و غیره
حقیقت قضیه را وارونه می نمایند:
امتحانش مجانی است:
فقط کافی است که توده چند روزی دست از کار بردارد و قضیه روشن شود.

۱۱
به نظر ما
توده است که حاتم طایی بی اجر و مزد است و نه طبقات حاکمه انگل و انگشت شمار و لاشخور و مفتخور
 
درنگی در اندرز مربوط به اندازه در کار نیک 
برای تبری از خر نامیده شدن 
توسط علامه جات امپریالیستی ـ فوندامنتالیستی ـ فاشیستی

۱
توده ـ خدا
نمی تواند
۲۴ ساعته زحمت نکشد.

۲
اگر لحظه ای دست از کار بردارد
چرخ چامعه و جهان متوقف می شود.

۳
به قول شاعر توده:
زندگی کردن او (توده) مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنش
عمر حسابش کرده است.

۴
خداوندان اندرز
از
اندازه زحمت توده غافلند.

۵
گاهی در مواقع اضطراری
چشمان کوته بین شان بینا می شود و دو زاری کج و کوله شان می افتد
آنگاه
اندرز جدیدی می دهند:
اندرز نام گزاری روزی را
به
نام روز مادر
روز کارگر
روز دهقان
روز کودک کار و زباله زار
روز پرستار
روز رفتگر
و غیره

۶
کرونا
علیرغم به زانو درآوردن ۲۵ میلیون بشر
چشم اندرزسازان و اندرز بازان را باز کرد

۷
آنگاه به بالکن ها آمدند و برای کادر پزشکی و پرستاری و درمانی و دارویی و مرده کشی و گورکنی و مرده شویی
کف زدند و عرعر کردند
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر