۱۳۹۹ مهر ۷, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۱۳)

 

شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادر زادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۳۲)
 
حکایت دهم


 ۱

نصیحت به جای است، اگر بشنوی

ضعیفان میفکن به کتف قوی

 

که فردا به داور، بود خسروی

گدائی، که پیشت نیرزد جوئی

 

معنی تحت اللفظی:

 برای اینکه در روز محشر در نظر خدا، گدایی که از نظر تو ارزش جوئی را ندارد، ارزش خسروی را خواهد داشت.

 

سعدی

در این بیت شعر،

برای اثبات صحت نصیحت خویش مبنی بر خودداری از ستم بر ضعیفان،

از کیسه خلیفه می بخشد و اعلام می کند که فردا، در روز محشر، گدائی که در نظر تو جوئی نمی ارزد، در نظر داور، خسروی خواهد شد.

 

این بیت شعر سعدی سرشار از ایده ئولوژی فئودالی است.

 

سعدی

مفهوم «ضعیفان» را در مورد (۱) به کار می برد.

 

جواب

 

سعدی مفهوم «ضعیفان» را در مورد توده مولد و زحمتکش به کار می برد.

 

خدعه ایده ئولوژیکی سعدی در این بیت شعر

وارونه سازی دیالک تیک طبقه حاکمه  و توده است.

 

سعدی

بارها

اثبات کرده است که نقش تعیین کننده در دیالک تیک طبقه حاکمه و توده از ان توده است.

 

ولی اکنون طبقه اجتماعی به اصطلاح «ضعیف»،

طبقه مولد جامعه است،

طبقه ای است که جامعه بر شانه های تنومندش استوار شده است

 و اگر بداند و بخواهد،

می تواند جامعه را زیر و زبر کند و طرح نوینی بر افکند.

 

سعدی از این حقیقت امر بی خبر نیست.

 

او وقتی از عدو صحبت می کند، وقتی از تشکیل کوه کلان از سنگریزه ها، از اتحاد پشه ها و اتفاق مورچه ها سخن می گوید،

 با تمام تحقیر فئودالی نهفته در کلامش،

به قدرت لایزال توده مولد و زحمتکش اشاره می کند:

 

عدو را به کوچک نباید شمرد

که کوه کلان دیدم از سنگ خرد

 

معنی تحت اللفظی:

توده

(دشمن طبقات حاکمه)

را

نباید تحقیر کرد.

ای بسا کوهی از تجمع سنگریزه تشکیل می گردد.

 

نبینی که چون با هم آیند مور

ز شیران جنگی بر آرند شور؟

 

معنی تحت اللفظی:

نمی دانی که اگر مورچه ها متحد شوند، شیری را به زانو در می آورند؟

 

یعنی توده اگر متشکل شود، فاتحه ای بر طبقات حاکمه می خواند.

 

نه موری که موئی کز آن کمتر است

چو پر شد، ز زنجیر محکمتر است؟

 

معنی تحت اللفظی:

به همان سان که از به هم پیوستن مورچه های مو مانند، زنجیری مستحکم تشکیل می یابد،

به همان سان هم از وحدت و تشکل توده،

 نیروی عظیمی تشکیل می یابد.

 

پشه، چو پر شد، بزند پیل را

با همه مردی و صلابت، که او ست.

 

معنی تحت اللفظی:

اگر پشه ها جمع شوند، فیل مهیبی را به زانو در می آورند.

 

مورچگان را چو بود اتفاق

شیر ژیان را بدرانند پوست.

 

معنی تحت اللفظی:

اگر مورچه ها متفق شوند، از شیر غران پوست می کنند.

 

دلیلی که سعدی برای امتناع از ستم بر «ضعیفان» ارائه می دهد،  از ایده ئولوژی سرشار است:

سعدی انگار از فاجعه ای مهیب خبر می دهد.

 

اینکه توده مولد و زحمتکش در روز محشر پیش داور ارج و قرب خسروی را کسب کنند،

روح طبقاتی ـ فئودالی سعدی را به طوفان می کشد:

 

ستم مکن، چون فردا در روز محشر گدا (سعدی طبقه مولد و زحمتکش را دست و دلبازانه، به صفت پرجبروت گدا مزین می سازد) می تواند خسروی شود.

 

پس در آن دنیا نیز بشر با سلاطین بزرگ و کوچک سروکار خواهد داشت.

 

پس عقبا نیز انعکاس مو به موی دنیا ست و رسم و روال طبقاتی دنیا در عقبا نیز رواج خواهد یافت.

 

فاجعه آنجا ست

که

بد بنیادی

به

 درجه نیک بنیادان مادرزاد دردانه

ارتقاء یابد،

مثلا رعیتی، شاه شود.

 

پس برای اینکه عقبا نسخه اصلی دنیا باشد و نظام طبقاتی دنیوی مو به مو در عقبا تداوم یابد،

 برای اینکه رعایا حتی در عقبا شاه نشوند،

باید از اعمال ستم بر آنان خودداری کرد.

 

این به معنی (۲)  ناب است.

 

جواب

 

این به معنی پراگماتیسم ناب است.

 

این بدان معنی است که ستم، فی نفسه و به خودی خود بد نیست.

 

بد، نتیجه نامطلوب حاصل از ستم است.

 

بد نتیجه ضد فئودالی حاصل از ستم است.

 

بد زیر و رو شدن روند و روال جاری است.

 

بد قدرت گرفتن احتمالی توده ها ست.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر