پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۴۱۲)

 

 

جمعبندی

از

مسعود بهبودی

 

درنگی در بیت شعری از مهدی نظام آبادی

مثلِ گل‌هایِ ترک خورده‌یِ کاشی شده‌ام

بعدِ تو

پیر

که

نه

من متلاشی شده‌ام

۱

ایرانی جماعت

چه شاطر و چه شاعر

اگر

دروغ های گنده گنده نگویند

سکته می کنند.

۲

فکر و ذکرشان پیدا کردن کسی است

۳

وقتی کسی را پیدا کردند

لیاقت همزیستی با همنوع را ندارند.

۴

در نتیجه

حریف از دست شان فرار می کند

تا تنهایی را به همبایی ترجیح دهد و نفسی بکشد.

۵

بعد

شروع می کنند به ضجه و زاری که بی تو متلاشی شده ام.

۶

یعنی

بدبختی خود را هم به گردن همنوعی می اندازند که از دست شان فرار کرده است

و

بدین طریق

خود را به اب زمزم می شویند و مطهرتر از توله نفرت انگیز مطهری می کنند

 

درنگی در شعری از فریدون مشیری

آزادی

فریدون مشیری

پشه ای در استکان آمد فرود

تا بنوشد آنچه واپس مانده بود

کودکی از شیطنت بازی کنان

بست با دستش دهان استکان

پشه دیگر طعمه اش را لب نزد

جست تا از دام کودک وارهد

خشک لب می گشت،

حیران،

راه جو

زیر و بالا،

بسته هرسو،

راه او

روزنی می جست در دیوار و در

تا به آزادی رسد بار دگر

هرچه بر جهد و تکاپو می فزود

راه بیرون رفتن از چاهش نبود

آنقدر کوبید بر دیوار سر

تا فروافتاد خونین بال و پر

جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ

لیک آزادی گرامی تر، عزیز

پایان

۱

مشیری

پشه شناس حتی نبوده است.

۲

نباتات و حشرات و حیوانات

مسلح به تسلیحات متنوع اند.

۳

هر گلی

مسلح به خنجر خارها ست

۴

هر نباتی مجهز به شراب ها و شرنگ ها ست.

۵

پشه

به دست کودک

هجوم می برد

نیش می زند.

۶

مشیری

معنی آزادی را هم نمی داند.

۷

مشیری

خیال می کند که

آزادی

یعنی

خروج از زندان

۸

ای بسا زندانی

که

آزادتر از خیابانی و بیابانی و جهنمی و جمارانی است.

 

درنگی در سخنی از حریفی

 

شما فکر میکنید من جاسوس ج. ا. هستم و قصد کوبیدن و تحقیر داشتید نه آموزش.

۱

همین جمله تان را مورد تأمل قرار دهید.

۲

اولا ما طی دهها مطلب اعلام داشته ایم

که

مفاهیم جاسوس و خاین و خادم و غیره

اعتبار علمی ندارند.

۳

چون اینها مفاهیم کپک زده فئودالی اند و به درد عوامفریبی می خورند.

۴

یعنی ما حتی «جواسیس» جماران را جاسوس نمی دانیم تا احیانا شما را بدانیم.

۵

ثانیا به نظر ما طبیعی است که یکی آن پسندد و دیگری این.

۶

هر کس

خواه و ناخواه

منافعی دارد و به صور مختلف از انها دفاع می کند.

۷

ثالثا

ما اصلا آدم نیستیم تا کسی را بنوازیم و یا بکوبیم.

۸

ما پارس می کنیم

همین و بس

۹

ما هم منافعی داریم

پنهان هم نمی کنیم.

۱۰

رابعا

ما اصلا سودای آموزش چیزی به کسی را نداریم

۱۱

ما فوت و فن آموزش تفکر مفهومی را و تعریف مفاهیم را ترجمه و تمرین می کنیم و سعی می کنیم خودمان چیزی بیاموزیم

و

سگ خوبی باشیم.

۱۲

خامسا ایده ئولوژی

امری طبقاتی است و آن را نمی توان آموزش داد

تا ما احیانا دچار چنین خریتی شویم.

۱۳

ما هر از گاهی

بیگانگی افراد با مفاهیم را و بی اعتنایی آنان به مفاهیم را یاد اور می شویم

تا بیندیشند.

۱۴

همین و بس.

۱۵

مثال:

شما به طعنه از قول ما شادمانه گفتید که احدی مطالب ما را نمی خواند

ما هم پرسیدیم:

معیار عینی اعتبار افکار در قاموس جمارانیان چیست:

تعداد خواننده و یا محتوای عینی افکار؟

۱۶

شما حالا از این جمله ما

نتیجه می گیرید که ما اتهام جاسوس جماران را به شما زده ایم.

۱۷

یعنی معنی مفاهیم مطروحه در سؤال ما را نفهمیده اید.

۱۸

حتی نمی دانید که فونکسیون جاسوس چیست.

۱۹

کجای جهان کسی از سگی جاسوسی می کند که شما از ما بکنید

ویرایش:

انتهای جاده،‌"زامپانو"

"زامپاتو": دوره‌گرد فیلم "جاده‌"ی "فدریکو فلینی" با بازی آنتونی کویین

علی شباهنگ

مردا ۹۵

در اندوه ِ از دست دادن دخترک

چمباتمه زده

خطوط تازه‌ی اندوه

مثل شیارهای ناشی از جریان آب بر روی تپه

روی صورتش دویده.

صورت زمختش با اشک الفتی ندارد

زنجیر پهلوانی در کنارش زنگار بسته

و

پهلوان دوره گرد

دیگر رمقی برای دوره‌گردی ندارد

لباس‌های رنگین کولیان

روی شاخه‌های درخت میرقصند

آوازه‌ خوان ترانه تنهایی می‌خواند

و

چشمان خیره‌اش به دنبال مرگ دو‌دو می‌زنند

مرگ دختری است که دست‌های مرد را

از دزدی باز می‌دارد

مردی که سال‌ها ست که مرده است...

 

پایان

 

 

درنگی در شعار قاضی القضات لیبرال طویله امریکا

زن باید در همه مراکز تصمیمگیری حضور داشته باشد.

۱

زن انتزاعی

همانقدر وجود دارد که نر انتزاعی

۲

اصولا و اساسا

برای طبقه حاکمه امپریالیستی و فئ<دالی ـ فوندامنتالیستی

جنسیت مأمور و مزدور معذور

کشک است.

۳

جنسیت اعضای جامعه

تعیین کننده نیست.

در طویله جماران و جهان

زنان به همان شدت شکنجه می دهند و فرمان کشتار صادر می کنند که نران.

۴

حتی خاستگاه و تعلقات طبقاتی اعضای جامعه

تعیین کننده نیست.

۵

تعیین کننده

پایگاه طبقاتی اعضای جامعه است.

۶

حالا که در ۸۷ سالگی دار بقا را وداع گفته ای

به سالوادور النده هم بگو.

۷

چون پینوچه

از فقرای شیلی بوده است

یعنی

فقیرتر از خود سالوادور مرفه الطبقه بوده است.

۸

تجارب زنده زندگی

نشان می دهند که زنان در مراکز تصمیمگیری

به مراتب

کثیف تر از مردان اند.

۹

یعنی مزدوران سرسخت تر و پیگیرتر طبقه حاکمه اند.

۱۰

مادلین اولبرایت و تاچر آهنین و مرکل و می و هلری و رایس و هزاران هزار زن مأمور و مزدور

را

به یاد آر تا رستگار شوی.

۱۱

ضمنا

من ـ زور از مراکز تصمیمگیری چیست؟

۱۱

کجای جهان در طول زمان

نوکرها و پاسبان ها و دربان ها

تصمیمگیر بوده اند که سیاستمداران و قضات و مدیران بی شرم و بی شعور امپریالیستی و فوندامنتالیستی باشند.

۱۲

تصمیمات در کنسرن ها گرفته می شوند.

 

۱۳

 

 

قدرت بلک راک و دویچه بانک

صدها برابر قدرت ترامپ و مرکل و می است

تصمیمگیر نهایی هم وی است.

جادوی بی اثر

فریدون مشیری

پُر کن پیاله را

کاین آب آتشین

دیری‌ است ره به حال خرابم نمی‌برد

این جام‌ها که در پیِ هم می‌شود تهی

دریای آتش است که ریزم به کام خویش

گرداب می‌رباید و آبم نمی‌برد

من با سمند سرکش و جادویی‌یِ شراب

تا بیکران عالم پندار رفته‌ام

تا دشت پر ستاره‌ی اندیشه‌های گرم

تا مرز ناشناخته‌ی مرگ و زندگی

تا کوچه‌باغ خاطره‌های گریزپا

تا شهر یادها

دیگر شراب هم

جز تا کنار بستر خوابم نمی‌برد

هان ای عقاب عشق

از اوج قله‌های مه‌آلود دوردست

پرواز کن به دشت غم‌انگیز همرهم

آنجا ببر مرا که شرابم نمی‌برد

آن بی‌ستاره که عقابم نمی‌برد

در راه زندگی

با این همه تلاش و تمنا و تشنگی

با اینکه ناله می‌کشم از دل

که

آب، آب

دیگر فریب هم به سرابم نمی‌برد

پایان

 

درنگی در فرمایشی از هنر بیشه ای هفت تیرکش

کلینت ایست وود

من فکر می کنم

هر نر از هر زن

همان چیزی را می خواهد

که

هر زن از هر نر

و

آن چیز

احترام است.

۱

جهان تهی است ز فرزانگان کل اندیش

۲

به همین دلیل کفگیر به ته دیگ طویله جهان خورده

و

خلایق از کلاهمخملی های هالی وود

نقل قول می آورند.

۳

کلاهمخلی هایی که

احترام شان به نوع بشر از لوله هفت تیر بیرون می آید

و

جز تحقیر و تخریب و تذلیل نوع بشر

چه زن و چه نر

حرفه و حرفی ندارند.

۳

اولا

با

احترام خشک و خالی و توخالی و صوری و مکانیکی

طویله

جامعه

و

جانور

آدم

نمی شود.

۴

ثانیا

پیش شرط احترام به زنی و یا نری

مغزمندی و اندیشه مندی ان زن و نر است.

۵

به خر نمی توان احترام گذاشت

خر اصلا انتظار احترام از کسی ندارد

و

احترام به خر

سبب سوء تفاهم می شود و برای احترامگزار گران تمام می شود.

۶

ثالثا

پیش شرط احترام واقعی و اصیل به کسی

عشق واقعی و اصیل به او ست.

۷

احترام فرمال و الکی و سطحی و صوری فئودالی و روحانی

به دلیل فقدان عشق واقعی و اصیل به همنوع است.

۸

جامعه ایدئال

جامعه ای بی نیاز از احترامات خر رنگ کن است.

۹

تنها چیزی که محترم است

حقیقت عینی است و بس.

۱۰

اگر زن و نر

به حقیقت عینی تمکین کنند

جهنم زمین

جنت برین می شود.

۱۱

بهترین راه حل

برقراری رابطه مبتنی بر هارمونی و دوستی میان انسان ها از سویی و میان انسان ها و طبیعت از سوی دیگر است

و

این چیزی جز کمونیسم نیست.

 

درنگی در سخنی از وزیر خارجه ای

برخی قدرت های خارجی با دستاویز قرار دادن بهانه‌های مختلف، به دنبال مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه و راه‌اندازی دور جدیدی از «انقلاب‌های رنگی» هستند

۱

انقلاب که نه.

عنگلاب

رنگی که نه.

مخملی.

۲

برخی قدرت های خارجی که

مجموعه طویله های اتحادیه عر و پا و امریکا

۳

حتی

زباله های عر و پای شرقی

که

ثمره عنگلاب های مخملی اند.

۴

مثلا

لهستان لخ والسا

۵

لتلند

۶

اوکراین

۷

آلمان و طویله های دیگر

۸

به حریفه شریفه بلاروس

جایزه سرخر اوف می دهند.

۸

میلیون ها سال است که دهها هزار نفر در فرانسه

جلقه زرد بر تن

خواهان استعفای ماکرونند.

و نان بخور و نمیرند.

۹

در طویله امریکا صدها هزار سیاه پوست

حق تنفس می خواهند.

۱۰

اما کسی

ماکرون و مش دونالد را تحریم نمی کند و محکوم نمی سازد و تحت فشار قرار نمی دهد.

۱۱

در جهنم جماران در عرض یک هفته ۱۵۰۰ تن را علنا ترور می کنند و ۳۰۰۰ تن را بازداشت و ۲۰۰۰ تن را مجروح می سازند

ولی کسی سران جهنم را تحت فشار قرار نمی دهد و از سفر به طوایل جهان محروم نمی سازد و خواهان تجدید عنتخابات و تعویض رژیم نمی شود.

۱۲

آنچه خلایق جهان راجع به ج. خ. چین از رسانه های جهان می شنوند

درخواست برگشت مجدد استعمار انگلیس توسط جوانان هونگ کونگ است و بس.

 

ادامه دارد.