میم حجری
۱
ممنون.
ما از طبقه حاکمه صحبت می کنیم.
۲
طبقه حاکمه چیست؟
۳
تفاوت طبقه حاکمه با دولت و واضعان و مؤلفان قوانین چیست؟
اصلا قانون چیست؟
۴
شما
خیال می کنید
که
پدیده ها و روندها و سیستم های جامعتی
قانونمند نیستند.
۵
به
همین دلیل
ادعا می کنید که علوم ریاضی و طبیعی قادر به صدور احکام علمی اند و نه فلسفه علمی و نه جامعه شناسی مارکسیستی.
۶
پس از تدوین مارکسیسم
علم الجامعه
به
علمی از طراز علوم ریاضی، تجربی و طبیعی ارتقا می یابد.
۷
بدین طریق کشف حقیقت عینی امکان پذیر می گردد.
۸
مثال:
شما دیروز ادعا کرده بودید که برای تشکیل جامعه بهتر باید اعضای جامعه تربیت شوند.
۹
این دقیقا نظر روحانیت است:
اعضای جامعه باید از خانواده تربیت شوند تا جامعه اسلامی تشکیل گردد.
۱۰
ما پرسیدیم:
مربی اعضای جامعه کیست و که باید باشد؟
۱۱
مربی مادران و پدران در خانواده ها نسل اندر نسل
کیست که باید به تربیت توله های خود کمر بربندند؟
۱۲
شعور حاکم در هر جامعه
شعور طبقه حاکمه است
۱۳
مربی اعضای جامعه در هر فرماسیون اقتصادی مثلا در جامعه برده داری و یا فئودالی و ..
طبقه حاکمه در آن جامعه است.
۱۴
نویسندگان کتب درسی، حتی آثار هنری، مذهبی، فسفی و غیره
حتی مربیان نهادهای آموزشی و پرورشی
مثلا مربیان کودکستان ها، معلمان، مدرسان مدارس عالی، وعاظ، سیاستمداران، مدیران اقتصادی و سران نظامی و فرهنگی و غیره
نه
افراد ماورای اجتماعی
نه
افراد ماورای طبقاتی
بلکه نمایندگان مزدبگیر و حقوق بگیر طبقه حاکمه اند و یا حتی عضو طبقه حاکمه اند.
۱۵
درد کاش فقط این بود.
۱۶
حتی سران احزاب دهقانی و کارگری و پیشه وری
از اعضای طبقه حاکمه اند.
۱۷
کیانوری با خمینی
به لحاظ طبقاتی
فرقی نداشته است.
هر دو متعلق ب هطبقه حاکمه فئودال و روحانی بوده اند.
۱۸
توده های دهقانی و پیشه وری و کارگری
به دلیل قرار داشتن همه اهرم های فکری و فقهی و فرهنگی و فلسفی و هنری و غیره در انحصار طبقه حاکمه
حتی توان فرستادن فرزندان خود به مدارس ابتدایی را نداشته اند، چه رسد به ارسال آنها به مدارس عالی .
چه رسد به قاضی و وکلیل و وزیر و حقوقدان و قانون نویس و غیره شدن فرزندان دهقانان، پیشه وران، کارگران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر